کتاب‌گرد مقالات

بنی آدم اعضای یکدیگرند یا اعضای یک پیکرند؟

۳ اردیبهشت ۱۳۹۹
سعدی می‌گوید بنی‌آدم اعضای یکدیگرند یا اعضای یک پیکرند؟

بحث بر سر این‌که سعدی گفته است بنی آدم اعضای یکدیگرند یا اعضای یک پیکرند، بحث تازه‌ای نیست و استادان ادبیات و مصححان در گذشته درباره‌اش نکاتی گفته‌اند، ولی این‌که ناکارشناسان در شبکه‌های اجتماعی، هرازگاه، بر سر این موضوع بحث کنند و حتا کار به پافشاریِ دل‌بخواهی بکشد بر سر این‌که سعدی گفته است بنی آدم اعضای یکدیگرند یا اعضای یک پیکرند، اتفاقی به‌نسبت تازه است. جوری هم سماجت می‌کنند که گویی آدم‌ها هرگز نمی‌توانسته‌اند و نمی‌توانند اعضای یکدیگر باشند و فقط اجازه دارند اعضای یک پیکر باشند؛ اگر باشند!

از میان ادیبان و مصححان و نسخه‌شناسان، ظاهراً تنها کسی که معتقد بود بنی آدم اعضای یکدیگرند در اصل یک پیکرند بوده، سعید نفیسی است. دیگر استادان نامی همچون غلامحسین یوسفی، مجتبی مینوی، حبیب یغمایی، محمدعلی فروغی، و نیز استادان سعدی‌شناس کنونی، با تکیه بر آن‌چه در همه نسخه‌های خطی کهن گلستان سعدی ثبت شده و نیز تحلیل واژگانی و معنای این شعر، تردید ندارند که سعدی گفته است بنی آدم اعضای یکدیگرند نه اعضای یک پیکرند.

با این حال نقل دو مطلب در این باره خالی از لطف نیست. مطلب اول استدلال سعید نفیسی است که ساز مخالف زده است به یک دلیل رسم‌الخطی که البته در این مورد قابل تکیه نیست، و نیز درک شخصی از مفهوم «اعضای یکدیگر» در این شعر که به‌تعبیر برخی، درکی کودکانه است و به‌تعبیر برخی دیگر، درکی امروزی از مفهوم اصطلاحی دیروزی.

و مطلب دوم سندی است ارزشمند‌ از هم‌روزگاران سعدی که در آن تعبیر «اعضای یکدیگر» به کار رفته و علاوه‌بر بحث نسخه‌های خطی، هرگونه استدلال معنایی و ذوقی از نوع استدلال سعید نفیسی را هم درباره‌ی نادرست بودنِ بنی آدم اعضای یکدیگرند باطل می‌کند.

استدلال سعید نفیسی

“نخست این‌که در زمان سعدی یک نوع خط رواج داشته که همه مردم با آن می‌نوشتند و به آن «خط تعلیق» می‌گفتند. در خط تعلیق معمول بوده است که برای تند نوشتن گاهی بعضی حروف را که باید جدا بنویسند، به هم می‌چسباندند. مثل خط شکسته‌ی امروز. از آن جمله در کلمه «یکدیگر»، حرف «دال» را به «یا» می‌چسباندند و «پیکر» و «دیگر» را مثل هم می‌نوشتند. همین بلا به مرور زمان بر سر شعر سعدی هم آمده و کم‌کم «یک پیکرند»به «یکدیگرند» تبدیل شده است.

دوم دلیل این است که حال از نظر معنا هم که نگاه کنیم، شاعر بزرگی چون سعدی نمی‌گوید «بنی آدم اعضای یکدیگرند». مخصوصاً جایی که پس از آن می‌گوید «چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار». شک نیست که عضو یعنی اجزای یک پیکر و یک بدن. وانگهی تصور کنید که اگر «اعضای یکدیگرند» بخوانیم، چه‌قدر مضحک می‌شود! نتیجه این می‌شود که «من سرِ شما هستم و شما مثلاً دست من هستید.» مرد بزرگی مثل سعدی هرگز این‌طور حرف نمی‌زند.”

شاهد برای «اعضای یکدیگرند»

مطلب دوم را از سیدعلی میرافضلی نقل می‌کنم: ندیدم که در همۀ این مباحثات، کسی نظر عزیز نسفی، مؤلف کشف الحقایق (تألیف در ۶۸۰ ق) و نویسندۀ هم‌عصر سعدی را پُرسیده باشد. عزیز نسفی هم مثل سعدی معتقد بوده که انسان‌ها می‌توانند اعضای یکدیگر باشند. نسفی در بیان ویژگی‌های اهل وحدت، پیش از هر چیز تذکر می‌دهد که «وحدت، مقام است نه مقال تا تو به فصاحت و بلاغت بر خود بندی. در این مقام، فصاحت و بلاغت در نمی‌گنجد. مشک آنجا که باشد خود بوی دهد. مشک را پنهان نتوان داشت و آفتاب را در انبان نتوان کرد».

سپس، به قول روزنامه‌نگاران، می‌افزاید: «بدان که یک خاصیت اهل وحدت آن است که هیچ چیز و هیچ کس را دشمن ندارند. بلکه همه چیز و همه کس را دوست دارند که به یقین دانند که جمله، اعضای یکدیگرند» (ص ۲۴۰ – ۲۴۱). از این گفتار نسفی دانسته می‌شود که لااقل در قرن هفتم هجری، بنی آدم از این امکان برخوردار بودند که اعضای یکدیگر باشند.  [سال تألیف این کتاب بین ۱۵ تا ۲۴ سال پس از آفرینش گلستان سعدی است.]

* نسخه‌هایی که تصویرشان را در بالای همین نوشتار می‌بینید، یکی دست‌نویس کابل است و دیگری دست‌نویس کتابخانه‌ی مرکزی دانشگاه تهران و تاریخ هر دو ۷۲۸ قمری. می‌بینید که در هر دو نسخه، به‌وضوح، بنی آدم اعضای یکدیگرند نه اعضای یک پیکر.

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

۱۸ نظر

  • Reply تورج رامان ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹

    بسیار عالی، اخیرا دیدم آقای سینا ولی الله در برنامه گفتگو محور یا گفتگوی شبانه خود در تعریضی بر خبر نقل شعر مذکور بوسیله مقام اسپانیایی که از تلویزیون ایران پخش می شد، با لحن حق به جانب “یکدیگرند” را زیر سوال برد. البته در این هیاهوی خبری و سیر پرشتاب اتفاقات چنین لغزشهایی از گویندگان و مجریان و حتی روزنامه نگاران بعید نیست. چیزی که برای من جای تعجب دارد اینکه بسیاری از ما، وقتی با بنگاههای خبری دولتی و حکومتی روبرو هستیم آنها را به صرف اینکه نماینده حکومت هستند مستحق تمسخر و ریشخند میدانیم حتی اگر آنها شعر سعدی را به درستی بخوانند و آن خوانش با درک امروزی ولی گاهی اشتباه ما از شعر سعدی در تناقض باشد. ایشان حتی بعدا هم به خود زحمت دوباره خوانی آن بیت یا جستجوی آن و تصحیح اشتباه خود را نداد. اگر گوینده یا آورنده خبر “خبر ۲۰:۳۰” هست، هر چیزی مجاز هست حتی تحریف شعر سعدی. چون تو با بد، بد کنی پس فرق چیست؟

  • Reply بنی آدم اعضای یکدیگرند - یادداشت طنزی از روح‌الله احمدی به بهانۀ روز ملی اهدای عضو ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹

    […] همین رابطه، یادداشتی از رضا شکراللهی بخوانید. یادداشت دیگری دربارۀ سعدی و روز بزرگداشت او […]

  • Reply فاطمه ۲۵ فروردین ۱۴۰۰

    به نظر من از لحاظ وزنی و روانی کلام اعضای یکدیگرند درستتره

  • Reply محمد ۱۹ مرداد ۱۴۰۰

    یک ادیب هندیجانی بنام حاجی زاده نیز معتقد است که اعضای یک پیکرند

  • Reply فاطمه ۲۵ آبان ۱۴۰۰

    بنظر من درست پیکرند هست سعدی ملک سخن بی دلیل با کلمات بازی نمیکنه و هر کلمه معنا و مفهوم بزرگی داره

  • Reply مجید ۵ بهمن ۱۴۰۰

    مطلب بسیار جذاب بود و مشخص بود که بابت جمع آوری این مطلب زحمت فراوان کشیدید.
    ولی جالب تر این بود که در مورد ابیات سنگینی چون اشعار سعدی صحبت شده ولی در املای کلمه ی ساده ای که به وفور استفاده می شود دقت نفرمودید.
    کلمه ی *حتی*را در خط هفتم ملاحظه بفرمایی.

    • Reply خوابگرد ۵ بهمن ۱۴۰۰

      حتی را می‌توان حتا هم نوشت، هم‌چنان‌که تقوی را تقوا و فتوی را فتوا و اعلی را اعلا و… می‌نویسند.

  • Reply رهجو ۲۹ اسفند ۱۴۰۰

    بنی آدم اعضای یک  پیکرند —
    که در آفرینش ز یک گوهرند .
    چو عضوی بدرد آورد روزگار —
    دگر عضو ها را نماند     قرار .
    تو کز محنتِ دیگران بی غمی —
    رهی جو نشایسته هرگز فرار . رهجو .
                    

  • Reply رضا بلدے ۲۱ فروردین ۱۴۰۱

    به نظر بنده
    بنی آدم اعضای یک پیکرند
    که در آفرینش ز یک گوهرند
    خود کلام دیگر حضرت سعدی که می فرمایید:«چو عضوی بدرد آورد روزگار/دگر عضوها را نماند قرار»موئید این موضوع است که آدمیان مانند اعضای یک پیکر(جسم )هستندکه اگر یک عضو از اعضای بدن دچار مشکل شود دیگر اعضا هم در عذاب و ناراحتی هستند.

  • Reply منصور رجبیان ۱۶ تیر ۱۴۰۱

    با عرض سلام ، اگر پیکرند را قبول کنیم آنگاه در میابیم که تبعیض و نا عدالتی بین اعضای جامعه مورد قبول شاعر قرار میگیرد چرا که عضو خوب در بدن هست بد هم هست که این در خصوص شیخ اجل صادق نیست بنا براین اعضای یکدیگرند در شان بنی آدم است که هر کسی نسبت به شان و منزلت خویش عضوی از دیگری است این نظر شخصی بنده است.

  • Reply بهنام ۱۸ شهریور ۱۴۰۱

    دقیقا این شعر تشبیه شده به اعضای بدن که ما انسانها در جهان افرینش مثله اعضای بدن برای هم هستیم که اگر عضوی ناقص شود انسان چقدر دچار مشکل میشود مثله یک گروه یک خانواده یا یک کشور و بی تفاوت نبودن نسبت به هم اگر درمانده ایی ناتوانی هست او هم به مانند عضویی از وجود ماست به او هم کمک و یاری کنیم در ادامه هم به این نکته اشاره میکنن که تو که از درد و گرفتاری دیگران هیچ باکی نداری شایسته نیست اسم تو را آدمی یا انسان گذاشت .

  • Reply عزیز تارق ۱۱ آبان ۱۴۰۱

    چه کسی مخالف این ابیات سعدی رحمه الله علیه است؟

    تمام آخوند مسلکان دنیا ، مخالف با عقیده و ایدئولوژی سعدی در بیان آثار ش هستند، چون آخوند یهود و مسیحیت و شیعه امامیه و … میگویند که آخوند از ژن برتر ساخته شده است

    اشعار سعدی قرآن دوم در تربیت فرزندان و اخلاق حسنه است که زمینه ای قرآنی و انسانیت دارد و آخوند های شیعه امامیه مخالف با عقیده و ایدئولوژی اسلام قرآنی و انسانیت که سعدی گفته است هستند ………

    🧕📚🧔

  • Reply امیر اورجی ۲ آذر ۱۴۰۱

    با سلام …پیکر درست تره ..چون پیکر شامل اعضاست …یکدیگر شامل اعضا نمیتونه باشه …این انتهای بیسوادی است که یکدیگر گفته شود …من پیکر اعضا دارم شامل دست و پا وغیره …ولی یکدیگر نمیتونه اعضا داشته باشه ..

  • Reply رضا ۱۰ بهمن ۱۴۰۱

    اگر جامعه ی انسانی را مجموعه ای از انسانها بدانیم در آنصورت هر انسان عضوی از این جامعه است . بدین ترتیب عضو تنها به معنی دست و پا و .. نیست . عضویت یک مجموعه با کلیت آن مجموعه معنی پیدا می‌کند. بنا بر این به تصور من، ” یکدیگر ” می‌تواند درست تر باشد به این معنی که اگر عضوی یا فردی از افراد جامعه دچار درد و رنج و مشکلی شود دیگر انسانها یا دیگر اعضا از درد و رنج او آزرده می‌شوند.

  • Reply امیررضا ۱۰ بهمن ۱۴۰۱

    اگر جامعه ی انسانی را مجموعه ای از انسانها بدانیم در آنصورت هر انسان عضوی از این جامعه است . بدین ترتیب عضو تنها به معنی دست و پا و .. نیست . عضویت یک مجموعه با کلیت آن مجموعه معنی پیدا می‌کند. بنا بر این به تصور من، ” یکدیگر ” می‌تواند درست تر باشد به این معنی که اگر عضوی یا فردی از افراد جامعه دچار درد و رنج و مشکلی شود دیگر انسانها یا دیگر اعضا از درد و رنج او آزرده می‌شوند.

  • Reply جلال ۲۹ بهمن ۱۴۰۱

    شیخ سعدی یک از بهترین انسان های منصف است و خیلی دانا بوده که انسانیت را گفته که همه بدانند عدل و انصاف بهترین چیز است در زندگی چون انسان اشرف و مخلوقات خدا است خداوند با بهترین شکل انسان را آفریده یه عده دانشمند بی سواد میگن خدایی وجود ندارد این دانشمندان فکر بکنند و ببینند چرا به دیگه هیچ موجودی دیگر عقل داده نشده فقط انسان است درک و فهم و شعور دارد انسان با هم زندگی میکند و سرمایشی و گرمایشی برای خود ایجاد کرده ولی موجودات دیگر یکی از این چیزها را نمی‌دانند

  • Reply شیخ شعاعی ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲

    بنده خدا
    سلام بسیاری ازاشعارشیخ اجل علیه الرحمه ترجمه روایات نبوی است وبه نظرمیرسد این ابیات هم باتوجه به این حدیث نبوی سروده شده است که درآن پیامبر اعظم حضرت محمد ابن عبدالله صلی الله علیه وآله میفرماید مثل بنی آدم کمثل الجسد اذا اشتکی منه عضو تداعی له سا ئر الاعضاء فی الحمی والتعب بنابراین احتمال اینکه نسخه درست بنی آدم اعضای یک پیکرند باشد بیشترمیشود والله العالم

  • Reply ساسان ۳۱ شهریور ۱۴۰۲

    حتی اگر بزرگی همچون سعدی هم گفته باشه یکدیگرند اگر ما اصلاحش کنیم(پیکرند) معقول تر هست چرا باید در چیزی تعصب داشته باشیم که به نظر کمتر درست میاد. اگر در سیاست ،دین ،مذهب ،ادبیات و ….اصلاح انجام بدیم وبه روزش کنیم جامعه پذیر تر میشوند. ومشکلی به وجود نمیاد ، بلکه قابل پذیرش تر می شوند.

  • شما هم نظرتان را بنویسید

    Back to Top