خوابگرد قدیم

آیا حق خودکشی هم جزو حقوق بشر است؟

۸ اسفند ۱۳۹۳

زمانی برای خودکشی فریتس راداتس در دقیقه‌ی نود
فریتس راداتسحبیب حسینی‌فرد:
۱۳ سالی را در آلمان شرقی به سر آورد، و مدیر یک انتشاراتی بزرگ بود. اما تحمل نتوانست کرد و راهی آلمان غربی شد. مدت‌ها سرویراستار یکی از بزرگ‌ترین انتشاراتی‌های آلمان غربی بود و بعداً ۷ سالی سردبیر بخش فرهنگی هفته‌نامه‌ی «سایت» [دی‌تسایت] شد. هنوز هم گفته می‌شود که هیچ‌کس به اندازه‌ی او بر حیات و ممات و گسترش نفوذ تسایت و ارائه‌ی شکل جدیدی از بخش فرهنگی در نشریات تأثیر نداشته است. او بود که پای بسیاری از نویسندگان و هنرمندان اروپای شرقی و آمریکا را به تسایت باز کرد و در این زمینه با مصاحبه‌هایش معیارگذار شد. [ادامــه]

بیوگرافی‌هایی که او در باره‌ی کورت توخولسکی، هاینریش هاینه، مارکس، ویلیام فالکنر، گونتر گراس و ریلکه نوشته، توجه بسیار برانگیختند. با گروه معترض موسوم به ۴۷ ارتباطات تنگاتنگی داشت و با گونتر گراس و بن هم رفاقت. بعدها رفتار و خلق و خوی گراس را نپسندید و از او کناره گرفت. می‌گفت که مثل همه‌ی نویسندگان دیگر، از جمله توماس مان، دیواری به دور خود کشیده که یکی از ملزومات خلاق ‌ماندنِ نویسنده‌ها ست و قابل فهم، چنان‌که در نامه‌های سوزان سونتاگ هم می‌توان دید که به رغم ظاهر خوش‌مشرب و بازش چگونه در درون چیز دیگری بوده است.

توماس مان نویسنده‌ی محبوبش بود و به ویژه کتاب بودنبروک‌ها (زوال یک خاندان) را اوج کار او می‌دانست. شماری از نویسندگان و هنرمندان معاصر آلمان با همت او بود که که آثارشان انتشار یافت یا در بخش فرهنگی تسایت معرفی شد و به این گونه، کارشان گرفت و معروف شدند.

یک سال پیش، در ۸۳ سالگی با عالمِ نوشتن و نقد وداع کرد: «معیارهای زیباشناختی من کهنه شده‌اند و ابزارهای کارم زنگ زده‌اند. از آتش شوق ولع‌گونه‌ی من برای زیبایی‌های هنری هم تنها خاکستری مانده است. اسب تیزپرواز من برای تاخت در میان متن‌ها و تصاویر هم حالا دیگر فلج شده است. زمان، زمان خداحافظی ست.»


فریتس راداتس و گونترگراس و زیگفرید لنتس

فریتس راداتس Fritz J. Raddatz (اولی از راست در عکس، در کنار گونتر گراس و زیگفرید لنتس) یکی از دلایل علاقه‌اش به توخولسکی را دلیری او در خودکشی می‌دانست. حق خودکشی را هم در همین راستا جزو حقوق بشر می‌دانست. خودش هم در پنجاه سالگی قبر خویش را خرید و در هفتاد سالگی هم سنگ قبری به خود هدیه کرد. از چند هفته‌ی پیش هم در تدارک خودکشی بود. امروز خبر رسید که دیروز دست در جان خویش برده است، یک روز قبل از آن‌که آخرین کتابش در باره‌ی برآوردن و به اوج ‌رساندن یکی از انتشاراتی‌های قدَر آلمان در دوران پس از جنگ منتشر شود.

پ.ن:
سایت یا تسایت (Zeit) به معنای «زمان» در زبان آلمانی، اسم هفته‌نامه‌‌ای ست که حدوداً ۷۰ سالی از شروع انتشارش می‌گذرد و در کنار اشپیگل شاید معروف‌ترین هفته‌نامه‌ی آلمان. یکی از مدیران مسئولش هلموت اشمیت صدر اعظم سوسیال دمکرات دهه‌ی هفتاد آلمان است. بیشتر تحلیلی ست، در گستره‌ی سیاست و اقتصاد و فرهنگ، و در حال حاضر با مشی لیبرالی. تیراژش هم ورای ۵۰۰ هزار نسخه. سردبیر کنونی‌اش هم ایتالیایی‌الاصلی ست که مدت‌ها به خاطر اسم ایتالیایی‌اش و برای آن‌که بتواند به رغم این اسم در نشریات آلمان بنویسد زیر فشار بود که اسم مستعار آلمانی برای خودش انتخاب کند. خوشبختانه این حرف‌ها مال ۳۰ سال پیش است و حالا او با همان نامش، جیووانو دی لورنزو، سردبیر تسایت است.

از حبیب حسینی‌فرد در خوابگرد:
چشمک زدن با سبیل افتاده‌ی مردان!
 

آیا نقطه‌ویرگول در ادبیات جهان در حال منسوخ‌شدن است؟
زندگیِ ۳۰۰ ساله‌ی ماشین تحریر
در روزگاری که وودی آلن، پل استر و اسکورسیزی هنوز با ماشین تحریر می‌نویسند 

***
 

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

بدون نظر

شما هم نظرتان را بنویسید

Back to Top