این روزها یک چشممان به اخبار استیضاح وزیر علوم است و چشم دیگرمان پیِ سرانجام ماجرای روغن پالم دو دو میزند. رسیدگی به فریبکاری برخی نمایندگان مجلس در ماجرای استیضاح، به نظرم کار ما نیست. کار خود وزیر علوم و دولت روحانی ست که چه قدر اهل مماشات باشند و جا پای خاتمی نازنین بگذارند در فرصتسوزی و بیتوجهی به حمایتی که میتوان در جامعه ایجاد کرد، یا همه چیز را به موفقیت در مذاکرات «نرمش قهرمانانه» منوط نکنند و کمی هم به وعدههای روحانی برای باز شدن فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داخل کشور بپردازند. ما هم بیخواب ماندهایم به تماشا و حرص خوردن، که چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی…
اما تا دولت تکلیفش را با خودش روشن کند و برآید آفتابی، ما به همان روغن پالممان میرسیم که یکی از خواصش دیرسوز بودن آن است و یکی از فریبکاریهایش، در برچسب این روغن مخصوص سرخکردنی هویدا ست: استفادهی استادانه و فریبکارانه از «یا»ی فارسی. به این میماند که مثلاً روی جعبهی بیسکوییت بنویسند «ترکیبات: آرد گندم درجه یک یا پودر نان خشک کپکزدهی مخصوص گاوداری» و همان دومی را بریزند. دروغ نیست. خیلی هم صادقانه و خصوصاً ادیبانه است. فقط وقتی میخورید، بوی تپالهی خشکیدهی گاو میدهد. عین همین روغنهای مخصوص پالمدار که وقتی کتلت و کوکوسیبزمینی درست میکنید، خانه یا بوی موتور پیکان میگیرد یا بوی سگمرده!
بدون نظر