یعقوب یادعلی، داستاننویس در پیگیری پروندهی قضایی مربوط به رماناش «آداب بیقراری»، به خانهی اول بازگشت. ایسنا امروز خبر داده که: پس از این که دادگستری تهران قرار عدم صلاحیت دادگستری یاسوج در بارهی پرونده را نپذیرفته، این پرونده مجدداً برای رسیدگی به همان شعبهی ۱۰۴ دادگاه عمومی و کیفری استان کهگیلویه و بویراحمد احاله شده و یکم شهریورماه برای آن وقت رسیدگی تعیین شده است.
یادعلی پیش از این با اتهام «نشر اکاذیب، توهین و افترا به قصد تشویش اذهان عمومی» به واسطهی بخشهایی از رمان «آداب بیقراری» حدود چهل روز به صورت غیرقانونی بازداشت و زندانی شد که سرانجام با رسانهای شدن خبر و مطرح شدن موضوع امنیتِ جانی این داستاننویس در آن منطقه، دادگاه محلی وی را آزاد کرد و پروندهاش را نیز به تهران فرستاد. اکنون باز همان آش است و همان کاسه. «آداب بیقراری» رمانیست که با مجوز رسمی وزارت ارشاد منتشر شد و به چاپ دوم هم رسید و افزون بر این، ارزش ادبی آن در اندازهایست که توانسته یکی دو جایزهی مهم ادبی را هم را برای نویسندهاش فراهم کند. همچنین کیومرث پوراحمد نیز اعلام کرده بود که قصد دارد بر اساس این رمان، فیلم بعدیاش را جلوی دوربین ببرد. جالب است که هنوز، نقدهای تحسینآمیزی بر این اثر ادبی منتشر میشود که اگر اهل ادبیات باشید از آنها مطلعاید.
سه نکته همچنان باقیست:
نخست ناآشنایی قسمتهایی از دستگاه قضا با آثار ادبی و مخلوط کردن قالبی چون «رمان» با چیزهایی چون «مقاله، روزنامه و…». این ناآشنایی باعث شده تا اتهامی که به یعقوب یادعلی وارد شده، در فضایی بیرون از یاسوج، حتا خندهدار به نظر برسد. اگر با توجه به این که این رمان با مجوز رسمی وزارت ارشاد در تهران جاپ شده، پروندهاش نیز در تهران رسیدگی شود، کافیست قاضی پرونده اندکآشناییای با ادبیات داستانی داشته باشد تا پرونده را ببندد.
نکتهی دیگر این که اگر بازداشت و زندانی شدن او در مرحلهی قبل، باعث شد برای نخستین بار یک داستاننویس به دلیل داستانهایش بازداشت شود، اکنون نیز برای نخستین بار در تاریخ ادبی ایران است که یک داستاننویس به دلیل داستانهایش قرار است پای میز محاکمه بنشیند و احتمالاً و خدایناکرده به خاطر فلان حرفِ فلان شخصیتِ خیالیِ رماناش مجازات شود.
و سوم این که افزون بر همهی این اشکالاتِ دردآور، موضوع امنیتِ جانی یعقوب یادعلی در منطقهی دادگاه یاسوج (محلِ سابقِ کار یادعلی) هنوز پابرجاست و هیچ تضمینی برای این که او سالم به دادگاه برسد یا از آن بیرون بیاید، وجود ندارد.
پینوشت:
هنگام اعلام خبر بازداشت یادعلی، نکتهای را نوشتم که آن را عیناً اینجا بازمیآورم: “وضعیت سیاسی چند سال اخیر، متأسفانه به شکلی درآمده که حکومت ایران در رویارویی با هر مشکل داخلی بر اثر اشتباه و یا اقدام ظاهراً درستِ هر شخصی، بلافاصله به سقف بحران و هزینه میرسد. ماجرای آقاجری را که فراموش نکردهاید؟ یعقوب یادعلی داستاننویس است و دادگاه یاسوج و مقامات محلی این شهر، متوجه نیستند که با این کار و اصرار بر آن، ممکن است به سادگی هزینهی سنگینی را بر سر یک موضوع سادهی قضایی، متوجه حکومت کنند.”
بدون نظر