خوابگرد قدیم

انتقاد علی مطهری به سیاست‌های فرهنگی دولت

۱۵ شهریور ۱۳۸۵

فارس: دولت سابق تنها بر یک ارزش تأکید داشت و آن مسئله‌ی آزادی بود و البته تا آن‌جا که شامل آزادی تفکر و آزادی بیان می‌شد بسیار خوب بود و از نقاط قوت آن دولت به شمار می‌رود، اما از سایر ارزش‌ها غافل ماند و در مسائل فرهنگی سیر قهقرایی و گرایش به غرب داشتیم؛ هم‌چنان که دولت سازندگی تنها بر توسعه و عمران و آبادانی تأکید داشت و از برخی ارزش‌های دیگر مانند عدالت غافل مانددولت جناب‌عالی نیز می‌رود که دچار همان اشتباه شود، زیرا تنها بر عدالت تأکید دارد و حساسیت لازم را در مسائل فرهنگی ندارد… موضع‌گیری جناب‌عالی در مسئله‌ی نظارت بر پوشش اسلامی در سطح جامعه، آن شک و تردید را تقویت کرد و به ظن و گمان تبدیل نمود…

خود بهتر می‌دانید که نظام خانوادگی اسلام بر دو اصل استوار است: ارضای غریزه جنسی در حد طبیعی و عدم تحریک در سطح جامعه. اگر بنا باشد که راه تحریک در جامعه باز باشد و از آن سو راه ارضا بسته باشد، موجب پدید آمدن عقده‌های روحی و روانی خصوصاً در جوانان می‌شود و آن گاه باید بگوییم که روش غربی در این مسئله، یعنی آزادی تحریک و آزادی ارضا، بر راهی که ما از پیش خود ساخته‌ایم و با اسلام فرسنگ‌ها فاصله دارد و در واقع ممزوجی است از اسلام و غرب، برتری دارد و لااقل از ایجاد عقده‌های روانی جلوگیری می‌کند. دولت اسلامی شما دو راه بیش‌تر در پیش رو ندارد، یا راه ارضاهای نامشروع را باز بگذارد ـ که اسلام چنین اجازه‌ای به ما نمی‌دهد ـ و یا با عوامل تحریک مبارزه کند و البته در کنار آن می‌بایست زمینه‌ی ازدواج در سنین آغاز جوانی را برای مردم فراهم کرد، از راه کاهش مشکلات اقتصادی آن‌ها و از میان برداشتن آداب و رسوم غلط در امر ازدواج که متأسفانه از روش اسلامی و سیره‌ی پیامبر (ص) و ائمه‌ی اطهار بسیار دور شده‌ایم. بدیهی است که مبارزه با عوامل تحریک به معنی گرفتن و زدن و بستن و اهانت به بانوان محترم نیست، راه‌هایی دارد که عنداللزوم به صورت یک طرح جامع ارائه خواهد شد.

نگارنده گاه صبح‌ها برای ورزش به برخی پارک‌های تهران می‌رود. گاهی با مناظری از ورزش مختلط بانوان مواجه می‌شود که تاسف‌بار است. چه مانعی دارد که در همه‌ی پارک‌های تهران، محل‌هایی ویژه‌ی ورزش بانوان احداث شود که آن‌ها بتوانند حتا بدون پوشش اسلامی به ورزش بپردازند. در این صورت بانوان متدین نیز به ورزش در پارک‌ها روی خواهند آورد و حق آن‌ها ضایع نخواهد شد…

البته مسائل فرهنگی منحصر به مسائل مربوط به عفاف جامعه نیست. انتظار این بود که با روی کارآمدن دولت اصول‌گرا مثلاً برنامه‌ای برای تغییر تابلوهای اماکن مختلف که از اسامی و حروف انگلیسی استفاده کرده‌اند و انسان با دیدن آن‌ها فکر می‌کند در لندن یا پاریس است و هیچ نشانه‌ای از فرهنگ اسلامی و ملی در آن‌ها دیده نمی‌شود ارائه و اجرا شود، ولی ظاهراً حساسیتی در این زمینه‌ها وجود ندارد در حالی که مبارزه با خودباختگی فرهنگی و بازگشت به هویت اسلامی از پایه‌ها و مقدمات اصول‌گرایی است.

مسئله‌ی اکران برخی فیلم‌های سینمایی که به فکر و اخلاق جامعه آسیب‌ می‌رسانند، مورد سؤال است اصلاح در خور را نیافته است. هم‌چنین گسترش بی‌حد و حصر و بدون قاعده‌ی تبلیغات بازرگانی و تجارتی در معابر عمومی، بزرگراه، فرودگاه‌ها، خیابان‌ها و مترو، آن هم بیش‌تر درباره‌ی اجناس خارجی، نوع تهاجم فرهنگی و تبلغاتی از داخل است و البته ریشه‌ی آن کسب درآمد و تأمین بودجه‌ی شهرداری‌ها و غیره است و به هر حال باید چاره‌ای اندیشید. باید تفاوتی میان فرودگاه و خیابان ما با فرودگاه و خیابان مثلاً‌ دبی از این نظر وجود داشته باشد.

برخلاف نظر سکولارها دولت عهده‌دار مراقبت از عقاید و اخلاق جامعه نیز هست… حتا دولت وظیفه دارد با رد و بدل شدن دشنام‌ها خصوصاً دشنام‌های ناموسی در کوچه و خیابان ـ که باز متأسفانه کم نیست ـ مبارزه کند و برای عاملان آن مجازات‌های سنگین وضع کند. خلاصه یکی از مربیان جامعه دولت است. در گذشته‌ی دور در دنیای اسلام دایره‌ای وجود داشته به نام دایره‌ی حسبه یا امر به معروف و نهی از منکر، و نظارت بر این‌گونه امور به عهده‌ی این دایره بوده است…

همین‌طور است مسئله‌ی تبدیل کلمات عربی رایج به الفاظ فارسی نامأنوس که زیرکانه در حال انجام شده است و نتیجه‌ی آن دور کردن نسل آینده از معارف اسلامی است. مثلاً چه لزومی دارد که کلمه‌ی «خروج» تبدیل به «برون‌رفت» شود؟ با این منوال، قطعاً بیست سال دیگر آثار امام (ره) و آثار شهید مطهری و دیگر اندیشمندان برای مردم مفهوم نخواهد بود این در حالی است که نسبت به کاربرد کلمات لاتین حساسیت لازم وجود ندارد و استفاده از این کلمات در صدا و سیما و مطبوعات و تابلوها و غیره سیر صعودی دارد.

البته مسائل فرهنگی فراوان است ولی در این نامه فرصت پرداختن به همه‌ی آن‌ها نیست… [متن کامل نامه]

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

بدون نظر

شما هم نظرتان را بنویسید

Back to Top