خوابگرد قدیم

پیشنهاد سه کتاب تازه

۱۴ خرداد ۱۳۸۵

برای ساعت‌‌های گریزم از روزمرگی در روزهای آینده، سه کتاب تازه گرفته‌ام که به شما هم معرفی‌شان می‌کنم:

سمت تاریک کلمات
نمایی از جلد کتاب «سمت تاریک کلمات» نوشته‌ی حسین سناپوریکم مجموعه‌داستان تازه‌ی «حسین سناپور»، با نام «سمت تاریک کلمات». سناپور حالا دیگر یک داستان‌نویس جاافتاده است که شهرتش از محافل ادبی بسیار فراتر رفته. حتماً رمان پرفروش «نیمه‌ی غایب» و رمان «ویران می‌آیی» او را خوانده‌اید. پس از آن، پارسال کتاب «با گارد باز» را منتشر کرد که مجموعه‌ای بود از داستان‌های خیلی خوب و خیلی بد سناپور، و تقریبا نتوانست انتظارات سخت‌گیرها را از او به عنوان یک نویسنده‌ی قوی برآورده کند؛ هرچند چاپ دوم این مجموعه هم گویا به بازار آمد. (اگر نمی‌دانید، بدانید که رسیدن یک مجموعه‌داستان به چاپ دوم طی یک سال، در این سال‌ها تقریباً شگفتی‌آفرین است.) امسال هم او مجموعه‌داستان «سمت تاریک کلمات» را منتشر کرده که چند ماه پیش، وقتی ممیزی ارشاد خبر داد چهار داستان از آن باید حذف شود، سناپور اعلام کرد از خیر چاپ کتاب می‌گذرد؛ ولی خوشبختانه یا متأسفانه، این کتاب با حذف آن‌ چهار داستان چاپ شده و اکنون شامل هشت داستان است.  پشت جلد این کتاب، پس از آوردن بخشی از متن یک داستان، این جمله چاپ شده: “رابطه‌ی انسان شهری معاصر با دیگران و محیط پیرامونش، دست‌مایه‌ی هشت داستات مجموعه‌ی «سمت تاریک کلمات» است.”
نشر چشمه ـ ۸۵ صفحه ـ ۹۰۰ تومان

عقرب روی پله‌های راه‌آهن اندیمشک یا…
نمایی از جلد کتاب «عقرب روی پله‌های راه‌آهن اندیشمک یا...» نوشته‌ی حسین مرتضاییان آبکنارکتاب دوم، نخستین رمان «حسین مرتضاییان آبکنار» است با نام جذاب و عجیب «عقرب روی پله‏های راه‏آهن اندیمشک، یا از این قطار خون می‏چکد قربان». آبکنار یکی از شاخه‌های پرشمار جریانی ادبی در ایران به نام هوشنگ گلشیری‌ست. پیش از این دو مجموعه‌داستان منتشر کرده بود به نام‌های «کنسرت تارهای ممنوعه» و «عطر فرانسوی». داستان نخستین رمان آبکنار درباره‌ی جنگ است. در ایران که معمولاً داستان‌نویس‌ها با انتشار مجموعه‌داستان رسماً لباس نویسندگی می‌پوشند، چاپ نخستین رمان یک‌جور ورود به عرصه‌ی نویسندگی در عرصه‌ای جدی‌تر و حرفه‌ای‌تر محسوب می‌شود. چند سطری از متن رمان در پشت جلد آمده به این قرار: “کمی آن‌طرف‌تر کنار کُناری دژبانی با باتوم می‌کوبید توی سر سربازی که به زانو نشسته بود، می‌کوبید توی سر سربازی که به زانو نشسته بود، می‌کوبید می‌کوبید می‌کوبید توی سر سربازی که روی زمین افتاده بود…”
نشر نی ـ ۸۳ صفحه ـ ۲۰۰۰ تومان

شعر به انتظار تو
نمایی از جلد کتاب «شعر به انتظار تو» نوشته‌ی علی مؤذنیو اما کتاب سوم، تازه‌ترین مجموعه‌داستان «علی مؤذنی»ست با نام «شعر به انتظار تو». علی مؤذنی نویسنده‌ای کهنه‌کار است، ولی به قول سیدمهدی شجاعی، گرایش او به فیلم‌نامه‌نویسی در سال‌های اخیر سبب شده نامش در فهرست قصه‌نویسان معاصر کمرنگ شود. مجموعه‌ جدید مؤذنی شامل بیست و دو داستان کوتاه است که در فاصله‌ی زمانی ۱۵ سال نوشته شده‌اند. از علی مؤذنی تا کنون بیش از پانزده مجموعه‌داستان و رمان، و بیش از شش مجموعه‌ی فیلم‌نامه و نمایش‌نامه منتشر شده. «غلامحسین ساعدی» نام یکی از داستان‌های مجموعه‌ی «شعر به انتظار به تو»ست که مؤذنی آن را به اکبر رادی تقدیم کرده و با این سطرها آغاز می‌شود: “ساعت بیست دقیقه به سه است و تا مسجد هم همین مقدار زمان راه است. بهتر است دیگر برگردد. ناگهان چرخید و با زنی سینه به سینه شد. زن نرم بود، و گرم. سرخی لب‌های زن را بیش‌تر از جاهای دیگرش دید و بعد هم به بوی او معطر شد. گفت، دستپاچه: معذرت می‌خواهم…”
انتشارات کتاب نیستان ـ ۳۲۸ صفحه ـ ۳۵۰۰ تومان

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

بدون نظر

شما هم نظرتان را بنویسید

Back to Top