خوابگرد قدیم

اگر رگ ندارید ، دستِ‌کم به آمریکا فحش بدهید! [با پی‌نوشت]

۳ تیر ۱۳۸۴

وقتی سعید ابوطالب و همکارش، مستندساز گمنام تلویزیون حدود دو سال پیش در عراق بازداشت شدند، رادیو و تلویزیون خودش را به در و دیوار کوبید و آن‌قدر پی‌گیر ماجرا شد تا این که خوش‌بختانه این فیلمساز ملقب به عنوان «بسیجی» و دوست همکارش آزاد شدند. سر و صدای تلویزیون آن‌قدر مؤثر بود که بلافاصله در انتخابات مجلس، ابوطالبِ مشهورشده شغل و تخصصش را فراموش کرد، کاندیدا شد و با رأی حداقلی طیف راستگرایان سنتی در تهران راهی مجلس شد. اکنون اما بیش از یک ماه است مستندساز مستقلی به نام «فرشید فرجی» همراه دوست همکارش «کورش کار» هنگام تصویربرداری بخش آخر فیلم مستندی با نام «در جستجوی کورش کبیر» در عراق توسط نیروهای آمریکایی بازداشت شده، و هیچ صدایی از صدا و سیما ـ دستِ‌کم واحد مرکزی خبر و یا شبکه‌ی خبر ـ در نمی‌آید.

کورش کار سال‌ها در آمریکا زندگی کرده، نامش در فهرست صلیب سرخ ثبت شده و خانواده‌ی او در آمریکا پی‌گیر آزادی اویند. از فرشید فرجی اما هیچ خبری نیست. خبر بازداشت او را هم خانواده‌ی کورش داده‌اند و جای بسی خوشحالی‌ست که ابوطالب رگ معرفتش جوشیده و دست‌ِ‌کم ماجرا را به اطلاع وزارت خارجه رسانده. به روایت مرجان ریاحی، فرشید پدر و مادر پیری دارد که مادر دردمند او خبر بازدشت پسرش را هنوز به پدرش نداده مبادا که به دلیل بیمارى، زندگى‌اش به خطر بیفتد. پس از این که مادر فرشید از همه‌ی نهادها و گروه‌های مسئول تقاضا کرد تمام تلاش خود را برای آزادی پسرش که فیلمسازی آزاد و بدون گرایش سیاسی‌ست انجام دهند، جمعی از فیلمسازان نامه‌ای به مسئولان کشور نوشتند و آصفی هم اعلام کرد که هفته‌ی گذشته موضوع را پی‌گیری کرده‌اند ولی هنوز نتیجه‌ای نگرفته‌اند. صلیب سرخ ایران هم هیچ اطلاهی از او ندارد.

اکنون کورش کار و فرشید فرجی مستندسازان ایرانی مستقلی‌اند‌‌ گرفتار در بازداشتگاه آمریکایی‌ها که در این میان فرشید وضعیت بالقوه خطرناک‌تری دارد، خصوصا که هیچ پشتوانه‌ای هم ندارد. پشتوانه‌ی بین‌المللی به درک، او حتا از کم‌ترین پشتوانه‌ی وطنی و ملی هم محروم است. مسئولان خبری صدا و سیما (رسانه‌ی ملی) اگر بر این باورند که تعهد و وابستگی شرط حمایت از مستندسازان بازداشت‌شده است، دست‌ِکم می‌توانند به زعم خود برای فحش دادن به آمریکایی‌ها هم که شده از این دو هم‌وطن هنرمند حمایت کنند. خبرنگاران روزنامه‌ها هم اگر خستگی روزهای انتخابات از تنش‌شان بیرون رفته کمی همت کنند و دست‌به‌کار شوند و نشان دهند که رسالت‌شان تنها حمایت دست و پا شکسته از زندانیان سیاسی داخل ایران نیست. در وبلاگ‌شهر هم خواهش می‌کنم آن‌ها که به انگلیسی وبلاگ می‌نویسند این خبر را در وبلاگ‌های‌شان بیاورند.

پی‌نوشت:
نویسنده‌ی وبلاگ فرنگوپولیس زحمت متن انگلیسی را کشیده. می‌توانید از آن استفاده کنید. [+]

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

بدون نظر

شما هم نظرتان را بنویسید

Back to Top