خوابگرد قدیم

خواب‌های روزانه + استخدام

۳ خرداد ۱۳۸۳

رفاقت در عین انتقاد
این که محمدحسن شهسواری، چهارمین قسمت از چندوچون بهترین داستان‌های مسابقه‌ی بهرام صادقی را در پنجره‌ی پشتی گذاشته و در این بخش، خیلی مختصر و مفید چهار داستان مرگ ماروسیای کوچولو نوشته‌ی مازیار نیشابوری ـ مرخصی نوشته‌ی علی جعفری ساوی ـ دریا هنوز هم توفانی بود نوشته‌ی عزیزالله ایما و بیا برویم به مزار نوشته‌ی سپینود ناجیان را مرور کرده، نیازی به گفتن من ندارد. اتفاق جالبی که این‌بار افتاده، گفت‌وگوی شهسواری و سپینود درباره‌ی داستان بیا برویم به مزار است و جالب‌تر این که هردوشان ـ هم منتقد و هم نویسنده‌ی داستان ـ پنبه‌ی داستان را زده‌اند. گاهی وقت‌ها دلم برای آرامش حاکم بر فضای این پنجره‌ی پشتی مالش می‌رود. نه دعوایی، نه جار و جنجالی، نه کامنت فحاشانه‌ای، نه التماس دعای لینکی، نه مخاطب دیرفهمی و نه… اما این برای گاهی وقت‌هاست فقط. یک‌وقت زیادی خوشحال نشوید!

شام با کارولین
یک داستان کوتاه دیگر به بخش کتابخانه‌ی خوابگرد اضافه کرده‌ام که عباس صحرایی نویسنده‌ی آن است به اسم «شام با کارولین». فرمت آن PDF است. اگر داستان را خواندید و نظری درباره‌ی آن داشتید، با خود عباس صحرایی مکاتبه کنید. این هم آدرس ایمیلش: asahraee[@]hotmail[dot]com

وسط بودن، همیشه بهتر است!
بسیار کم پیش می‌آید جواب ایمیلی را ندهم؛ یک‌جور محذور اخلاقی. بنابراین یک‌بار دیگر از دوستانی که راه‌به‌راه و البته بی خبر از همدیگر برای من داستان و شعر می‌فرستند برای نقد شدن و یا کارهای دیگری دارند از جمله تقاضای معرفی کتاب درباره‌ی‌ موضوعات مورنظرشان، یا درباره‌ی اشخاص و یا حتا سوالات فنی، تقاضا می‌کنم مرا از نظر اخلاقی گیر نیندازند و کمی هم هوای وقت و انرژی من را بکنند. اولا من منتقد خوبی برای داستان نیستم، فقط یک خواننده‌ی حرفه‌ای‌ام. دوم این که اساسا در حوزه‌ی شعر صلاحیتِ نظر دادن ندارم، چون خواننده‌ی حرفه‌ای آن هم نیستم بلکه گه‌گاه لذتی می‌برم از خواندن شعر. سوم این که در مورد مسایل فنی کاملا بیلمز هستم و امورات فنی خودم را هم با کمک‌های همیشگی و بی‌دریغ یکی از دوستانم می‌گذرانم. اسمش را نمی‌آورم چون شاکی می‌شود. چهارم این که در موارد دیگر اگر سوالی دارند، واقعا اولین‌ راه را ایمیل زدن به من ندانند. نمی‌گویم آخرین راه، ولی دستِ‌کم بگذارند آن وسط‌ها. به‌هرحال خَیرٌ‌الاٌمور، اَوسَطٌها! و آخر این که هم‌چنان لینک یادداشت‌های «برجسته‌ی» فرهنگی، ادبی و هنری خود را با تمام قدرت و توان برایم بفرستید.

استخدام!
در بین دوستان خواننده که نمی‌شناسم‌شان، اگر کسی هست که توانایی روزنامه‌نگاری در مطبوعات سینمایی دارد، لطفا با نویسنده‌ی مستطاب این وبلاگ نیمه‌متروک تماس بگیرد.

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

بدون نظر

شما هم نظرتان را بنویسید

Back to Top