خوابگرد قدیم

اطلاع‌رسانی از جنس ایرنا

۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۳

دیشب که گزارشی از نشست تخصصی دیروز ایرنا با عنوان «کتاب و ادبیات ایرانی در اینترنت» را در سایت ایرنا دیدم، نزدیک بود از عصبانیت داد بزنم و نصفه‌شبی همسایه‌ها را هم از خواب بیدارکنم. جناب مدیا کاشیگر ـ نویسنده، منتقد و مترجم ـ و من مهمان این نشست بودیم برای جواب‌دادن به سوالات. می‌دانم که کارکنان بخش فرهنگی و پژوهشی ایرنا و از جمله ریاست محترم که دیروز در این جلسه ما را سوال‌پیچ کرده بودند، حتما این یادداشت را می‌خوانند. امیدوارم از من نرنجند و حرف‌هایی را که می‌زنم بگذارند به حساب همان «نگاه انتقادی» که عادت و رویه‌ی غالب من در این وبلاگ است و برای آن‌ها آشنا. بحث دیروز کاشیگر و من درباره‌ی موضوع نشست، بیش از یک ساعت طول کشید و آن‌قدر بحث جالبی شد که حتا کاشیگر از رئیس مربوطه در ایرنا خواست نوار آن را حتما به او برساند تا متن کامل آن را به‌عنوان یکی از بخش‌های کتاب تازه‌ای که زیرچاپ دارد، منتشرکند. من هم دلخوش بودم که به‌محض انتشار گزارش نشست در سایت ایرنا، آن را به‌طور کامل در این‌جا منتشرکنم، اما خروجی ایرنا از این نشست به‌نظرم یک فاجعه است؛ در حدی که مثلا من به‌جای «کتاب و ادبیات ایرانی در اینترنت» بگویم «اینترنت در کتابِ ادبیات و ایران»! [متن کامل]

اول این که حاصل نشست در دو بخش کاملا جداگانه‌ منتشر شد؛ یکی نظرات کاشیگر درباره‌ی موضوع و دیگری حرف‌های من. انگار که هرکدام از ما در دو مکان و زمان مختلف دراین‌باره حرف زده‌ایم. این اولین برخورد کیلویی با ماجراست. کیلویی از آن جهت که لابد «دو» گزارش خبری در آمار خروجی‌های ایرنا ـ به‌عنوان کارکرد روزانه‌ی بخش فرهنگی ـ با عدد «یک» تفاوت زیادی دارد. حالا این که ما دو نفر چه‌طور موضوع را به هم حواله می‌دادیم و  بحث را کامل می‌کردیم، لابد هیچ اهمیتی از نظر تنظیم‌کننده‌ی گزارش‌ها نداشته است. اما این قابل‌گذشت است، اصل فاجعه در متن گزارش‌هاست.

وقتِ بیش‌تر این جلسه صرف پاسخ‌دادن به این سوال شد که تاثیر اینترنت بر صنعت نشر و خصوصا چاپ و توزیع آثار ادبی چیست. ما هم که موضعی مشترک داشتیم، به شکل‌های گوناگون و از زاویه‌های گوناگون این بحث را باز کردیم و گفتیم که جز در برخی موارد خاص، اینترنت نه‌تنها آسیبی به بازار کتاب در ایران وارد نمی‌کند که حتا به رونق آن کمک هم می‌کند. اما از کل حرف‌ها و استدلال‌های کاشیگر تنها چیزی که در گزارش آمده این است:

این نویسنده درباره‌ی تاثیر کتاب اینترنتی بر صنعت نشر گفت: ناشران از لحاظ روانی نگران تاثیر منفی در این خصوص هستند، در حالی که حضور یک کتاب در اینترنت باعث افزایش شمارگان چاپی آن می‌شود. کاشیگر اضافه کرد: البته این موضوع در مورد فرهنگ‌ها، دایرهالمعارف‌ها و آثار ادبی حجیم مصداق ندارد زیرا کاربر می‌تواند بدون احتیاج به مدخل، واژه‌ی مورد نظرش را به‌راحتی جست‌وجو کند یا جلدهاى متعدد یک اثر را در یک لوح فشرده (سی‌دى) به قیمت بسیار ارزان در اختیار گیرد که قابلیت تکثیر دارد و بهتر می‌توان آن را حفظ و نگهدارى کرد. وى گفت: به همین دلیل می‌توان گفت که ما وارد پایان عصر کتاب‌هاى کاغذى مرجع شده ایم اما نسل ما از لحاظ عاطفی هنوز محتاج بوى کاغذ و تورق آن است و شاید نسل جدید دیگر این نیاز را نداشته باشد.

از کل استدلال‌‌های من هم درباره‌ی موضوع فقط این آمده که انگار همان تیتر است فقط:

رضا شکراللهی گفت: اینترنت و وبلاگ‌نویسی نه تنها هیچ ضررى به بازار کتاب وارد نمی‌کند، بلکه کمکی براى آن محسوب می‌شود.

یکی نیست بگوید آخر ما که پیغمبر نیستیم که صرفِ ادعا، مخاطب خیالش راحت شود و آن را بپذیرد. پس آن همه استدلال علمی و تجربی را ما برای که کردیم؟ فقط برای قانع‌شدن حاضران در جلسه؟ کسی که مثلا در یک روزنامه که از ایرنا تغذیه می‌کند، تصادفا این ادعای یک‌خطی من را بخواند، خب به ریش نداشته‌ی من نمی‌خندد و نمی‌گوید: «گه خوردی»؟ پس تکلیف بحث رسانه‌ای و نظریه‌ی مک‌لوهان و ویژگی‌های فرهنگی اینترنت و بازار کتاب و تجربه‌ها و نمونه‌های عینی که در واقع استدلال‌های این ادعا بودند، چی‌شد؟ این را خوب می‌دانم که نشست تخصصی بیش‌تر برای استفاده‌ی کارکنان بخش فرهنگی و یا پژوهشی ایرنا برگزار می‌شود. پس یا اصلا گزارش آن را منتشر نکنید یا اگر می‌کنید، دستِ‌کم این‌قدر تکه‌پاره‌اش نکنید. مگر خود شما چندبار تکرار نکردید که این موضوعات، هنوز مبهم‌اند و درباره‌شان بحثی انجام نشده و برگزاری این نشست هم بیش‌تر به‌خاطر همین است؟ فکر می‌کنید با انتشار این گزارش و چاپ آن در روزنامه‌ها کمکی می‌شود به روشن‌شدن ابعاد موضوع؟ بسیار بعید می‌دانم.

و اما فاجعه‌ی دیگر: محض رضای خدا این ادعای مسخره و احمقانه‌ی من را به‌نقل از ایرنا بخوانید:

شکراللهی درباره‌ی تاثیر اینترنت بر ادبیات گفت: در وبلاگ‌نویسی (روزانه‌نویسی) ادبی، با دنیاى اختصاصی نویسنده و ارتباط این دنیا با جهان واقعی مواجه هستیم در حالی که در رمان، فقط با جهان اختصاصی نویسنده روبه‌رو بوده‌ایم.

پیشاپیش این جمله‌ی مزخرف را شدیدا تکذیب می‌کنم. والله، بالله، به پیر، به پیغمبر من چنین حرفی نزدم. درست و غلط بودن ادعا به‌کنار، اصلا یک‌نفر به من بگوید این جمله یعنی چی؟ وقتی مجموع حرف‌های آدم را درباره‌ی تاثیر اینترنت بر ذات رمان بکنند یک‌جمله، بهتر از این هم نمی‌شود. من با اتکاء به نظریه‌‌ی تاثیر رسانه‌های جدید بر رسانه‌های قدیم، به چند مورد از تاثیرات احتمالی اینترنت بر رمان اشاره کردم که مهم‌ترین‌شان این بود که گفتم با توجه به مقدمات حرف‌هایم و با توجه به ذات وبلاگ‌نویسی که همان روزنگاری‌ست، گمان می‌کنم در آینده وجه «روزنگاری» از کارکردهای رمان حذف خواهد شد و احتمالا در آینده، دیگر با جهان شخصی نویسنده در رمان برخورد نخواهیم کرد  و رمان‌نویس رفته‌رفته شروع می‌کند به جایگزین کردن این جهان شخصی با جهان تخیلی از نوع رمانی و نیز تقویت وجوه دیگر رمان. هم‌چنان که پس از ظهور رسانه‌ی «روزنامه»، وجه اطلاع‌رسانی در رمان کاسته و سپس کلا حذف شد. و یا با ظهور رسانه‌ی «سینما»، کارکرد «سرگرم‌کنندگی» رمان نسبت به دوره‌های قبل کم‌رنگ شد و بر غنای کارکرد «آموزشی» آن افزوده شد و فرم و روایت و ساختار در رمان اهمیت ذاتی یافت. این تازه خلاصه‌ای‌ست از حرف‌هایی که درباره‌ی موضوع زدم؛ انصافا چه نسبتی می‌شود برقرار کرد بین این حرف‌ها و آن جمله‌ی کذایی مسخره‌ی بی‌سر و ته؟

تنها موردی که در گزارش حرف‌های من، «تقریبا» به شکل درست آمده این است:

وى با اشاره به امکانات گسترده‌ی اینترنت در حوزه‌هاى مختلف اظهار داشت: وبلاگ، شیوه‌ی جدید ارتباط با مخاطب است که در میان صاحب‌نظران عرصه‌ی ادبیات هم مطرح است و نگاه اغلب آن‌ها به ادبیات در وبلاگ تغییر کرده و فعالان این عرصه امروزه مسایل مطرح در وبلاگ‌هاى ادبی را با جدیت پی‌گیرى می‌کنند. بسیارى از مولفان و منتقدان ادبی با آگاهی از گسترش تاثیر وبلاگ‌هاى ادبی بر مخاطبان ، مایل به راه‌اندازى وبلاگ ادبی شده اند و استفاده از امکانات و ظرفیت بالاى اینترنت در زمینه‌ی ادبیات را مهم ارزیابی می‌کنند.

از این که در خلاصه‌کردن حرف‌های من در این بخش آخر، آسیبی به معنای کلام وارد نکرده‌اند و فقط آن را در قالب بی‌ریخت اصطلاحات خبرنویسی درآورده‌اند، صمیمانه کمال تشکر را دارم و توفیقات روزافزون برای بخش فرهنگی و پژوهشی ایرنا از خداوند متعال مسئلت می‌نمایم.

پیوندها
[متن گزارش ایرنا از حرف‌ها و نظرهای مدیا کاشیگر در این نشست]
[متن گزارش ایرنا از حرف‌های من / عنوان و لقب‌ها را جدی نگیرید لطفا]

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

بدون نظر

شما هم نظرتان را بنویسید

Back to Top