خوابگرد قدیم

صدا و سیمای پیاز، شلاق و جریمه!

۲۷ آذر ۱۳۸۲

پایبند نبودن تلویزیون ایران به هیچ قاعده و قانونی مشخص و دموکراتیک، بیش از آن که قابل بحث باشد، روشن و آشکار است؛ اما این که منافع ملی ایران فدای خودشیرینی‌های کبک‌وار و بچه‌گانه‌ی مدیران تلویزیون شود، موضوعی‌ست که نمی‌توان به سادگی از آن گذشت. برداشت‌های میلیون دلاری کمپانی‌های هالیوود از اندوخته‌ی کلان و مسدود ایران [که سال‌هاست در توقیف دولت آمریکاست] به حکم دادگاه‌های بین‌المللی، فقط و فقط نتیجه‌ی خودشیرینی‌های احمقانه‌ای‌ست که مدیران تلویزیون در برابر مردم ایران بروز می‌دهند. هنوز نمی‌‌دانم رقم دقیقی که برداشت شده، دقیقا چند میلیون دلار است‌، اما اگر رقم حداقلی هم که خبرش درز کرده، را درنظر بگیریم [۲۰ میلیون دلار]، آن هم به خاطر تنها دو فیلم «هری‌پاتر» و «ارباب حلقه‌ها»، به جز تف و لعنت فرستادن به بانیان این همه حیف و میل چه کاری می‌شود کرد؟ [مـتـن کـامـل]

من نمی‌دانم اندوخته‌ی مسدود ما دقیقا چه قدر است، و در این سال‌ها چه میزان آن و به چه دلایلی برداشت شده، اما گاهی وقت‌ها فکر می‌کنم انگار آدم‌های وابسته‌ و مزدوری هستند در همین نزدیکی‌ها که به اسم ارزش‌ها و اصول‌ها و مزخرفاتی از این دست، تیشه برداشته‌اند و  به ریشه‌ی منافع ملی ایران می‌زنند. مرا متهم به توهم نکنید، باور کنید دشمنی هم اگر  داشته باشد این ملت و کشور، خیلی باید الاغ باشد که بخواهد به روش‌های از مد افتاده‌ی جاسوسی و تهاجم و… مقاصدش را پیش ببرد. نمی‌خواهم وارد مباحث سیاسی شوم، که جایش این‌جا نیست، ولی من همیشه یک فرمول خیلی ساده را در بررسی بحران‌ها و رویدادهای سیاسی و این‌چنینی به کار می‌گیرم و آن این که «سود این ماجرا در جیب چه کسی می‌رود؟»؛ به همین سادگی! به نظر من تصمیم نمایش دزدی دو فیلم هری‌پاتر و ارباب حلقه‌ها در تلویزیون، آن هم در ایام نوروز، و درست در زمان اکران جهانی هر دو فیلم، هم از این قاعده مستثنا نیست.

این ۲۰ میلیون دلار [۱۶ میلیارد تومان!] البته تنها یک نمونه است و آن هم مربوط به یک کپی‌رایت ساده در حوزه‌ی سینما. تلویزیون‌ از این خودشیرینی‌ها بسیار کرده و می‌کند. این روندی‌ست که سال‌هاست شروع شده و هم‌چنان هم دارد. آخرین نمونه‌هایش، به جز این دو فیلم، فیلم‌های جانی‌انگلیش (مستر بین۲)، گزارش اقلیت و هویت برن است که لابد شما هم آن‌ها را تماشا کرده‌اید و دست مریزادی هم یواشکی گفته‌اید به حضرات مدیر در تلویزیون. انصافا شما چه جوابی می‌دهید به این سوال که چرا تلویزیون به جای خرید آثار سینمای روز ایران [روال معمول همه‌ی کشورها، و سال‌های پیش در ایران] ترجیح می‌دهد که از سینمای بزرگ‌ترین دشمن ایران! آن هم به شکل دزدی تغذیه کند و بعد هم از جیب این ملت بدبخت، بی‌سر و صدا خسارت‌های میلیون دلاری پرداخت کند؟ جوابی دارید انصافا برای این سوال؟ این کار نه حماقت است و نه نادانی و نه چیزی از این دست. این هم موردی‌ست در کنار دیگر موارد کلان در رفتارهای سیاسی هزینه‌بردار ایران که به ظاهر نمی‌توان تحلیلی درست از آن ارائه داد اما در واقع تحلیل آن بسیار ساده است و باید دنبال کسی گشت که بیش‌ترین منفعت را می‌برد.

حالا که خلاف عهد رفتار کردم و دستی انداختم در حوزه‌ی لجنزار سیاست، تا آستین‌ام را پاک نکرده‌ام بگویم که همین تلویزیون، این روزها بدجوری به تمارض افتاده و تظاهر به بی‌پولی هم می‌کند. به جز شمار زیاد مجموعه‌های تلویزیونی ایرانی و خارجی تکراری که تمام شبکه‌ها را پر کرده‌اند، حساب‌های پرداخت برنامه‌های در دست تولید هم بسته است و ظاهرا پولی در میان نیست. طبیعی‌ست که نخستین آسیب این ماجرا به برنامه‌سازان تلویزیون می‌رسد و همین برنامه‌سازان هستند که ناخواسته، واسطه‌ی اطلاع‌رسانی بی‌پولی ظاهری تلویزیون به جامعه می‌شوند. به هرحال باید از مجلس بودجه گرفت و افکار عمومی باید آماده باشد برای این ماجرا. و لابد تنها دخل سازمان هم همین بودجه‌ی دولتی‌ست و نه درآمدهای میلیاردی پخش آگهی. حالا در این میان اگر میلیون‌ها دلار هم به خاطر اقدام مدیران در نمایش فیلم‌های دزدی هالیوود، خسارت پرداخت شود، چه باک؟ پولی که دست ما نیست، به درک؛ بگذار این‌طوری خرج شود. گور پدر مردم و منافع ملی و اساسا گور پدر ایران!

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

بدون نظر

شما هم نظرتان را بنویسید

Back to Top