رمان شکار و تاریکی در حدود نود سال پیش نوشته شده است اما در این رمان هیچ چیز به جز کیمونوی شیزوکو ایامادا (قهرمان زن داستان)و شینیون ژاپنی موهایش قدیمی به نظر نمیرسد. نویسنده خیلی زود شما را به درون فضایی رازآلوده با شخصیتهایی مرموز میکشاند و هیچ بهانهی برای ترک نیمهکاره داستان نه چندان بلندش به دستتان نخواهد داد.
شکار و تاریکی
ادو گاوا رانپو
مترجم: محمود گودرزی
ناشر: چترنگ
ساناز زمانی: رمان «شکار و تاریکی» در حدود نود سال پیش نوشته شده است اما در این رمان هیچ چیز به جز کیمونوی شیزوکو ایامادا (قهرمان زن داستان)و شینیون ژاپنی موهایش قدیمی به نظر نمیرسد. نویسنده خیلی زود شما را به درون فضایی رازآلوده با شخصیتهایی مرموز میکشاند و هیچ بهانهی برای ترک نیمهکاره داستان نه چندان بلندش به دستتان نخواهد داد.
این کتاب با جملاتی عجیبی آغاز میشود. به طوری که شاید شک کنید در حال خواندن مقدمه کتاب هستید. راوی میگوید: «معتقدم اصولا دو نوع نویسنده رمانهای پلیسی وجود دارد آنهایی که طرفدار «مجرم» اند و آنهایی که طرفدار«بازرس» اند.
این جملات در ظاهر سویهای از دوگانه خیر و شر را نشان میدهد و نویسندگان رمانهای جنایی را بر حسب اینکه جذابیت داستانشان را بر چه پایهای بنا میکنند به این دو دسته تقسیم میکند. شاید این جملات شما را هم مثل من وادار به کمی تامل کند تا از دریچهای که او گشوده به پایه و علتهای این تقسیمبندی، چرایی و اعتبارش فکر کنید.
اما مطمئن باشید قرار نیست داستان یا مقالهای پرگو درباره تیپشخصیتی جنایینویسان بخوانید. هرچند این جملات ارتباط مستقیمی با داستان دارند. راوی رمان، جنایینویسی که ما هیچگاه نامش را نمیدانیم خود را به دسته دوم متعلق میداند. او بلافاصله رقیبش «شوندی اوئه» را معرفی میکند که نویسندهایست متعلق به دسته اول. طرفدار مجرم. اینجاست که میفهمیم ما در تمام طول داستان همان تقابل اولیه را پیخواهیم گرفت.
ماجرای رمان از شرح ملاقاتی منتهی به عشق میان راوی و شیزوکو ایامادا، سپس وقوع قتل و پیدا شدن جنازه با شمایلی عجیب و کنجکاویبرنگیز آغاز میشود و تا صفحات پایانی و بازگشت دوباره به دوراهی نخست، بسیار نرم و متصل و به غایت گزیدهگو و بدون اطناب پیش میرود.
ایجاز در این رمان تا حدیاست که هیچ جملهای را نخواهید خواند بیآنکه شما را گامی در داستان پیش ببرد. شاید حتی جای خالی جملاتی را که به اجبار ممیزی از داستان حذف شده حس کنید. بدون تردید یکی از اساسیترین نقاط قوت این رمان ایجاز فوقالعاده آن است و شاید باور نکنید که داستان معمایی تودرتویی با شخصیتهای متعدد تنها در حدود صد صفحه به پایان رسیده است. رازگشایی رمان به احتمال زیاد شما را غافلگیر خواهد کرد اما میتوان این وعده را نیز داد که حل معما و پیدا شدن قاتل، تنها شگفتی داستان نیست. چه آنکه نویسنده در صفحات انتهایی چنان تردیدی درباره انگیزه قاتل به ذهن شما خواهد انداخت که بعید است به سادگی آن را فراموش کنید.
برای خواندن مطالب ما میتوانید به کانال جناییخوانی در تلگرام مراجعه کنید.
بدون نظر