نقد و تحلیل

یادداشت‌هایی برای جنایی‌نویسان (۲)

آذر ۱۴, ۱۳۹۷

. چه این مجموعه یادداشت‌های راهنما را برای بار اول بخوانید چه قصدتان تطبیق دو نسخه باشد، بسیار برای آموختن و جذب کردن و اندیشیدن خواهید یافت.

امین حسینیون: این یادداشت‌ها را سو گرفتُن (Sue Grafton) گرد آورده. خانم گرفتن جنایی‌نویس موفقی است و با یک سری رمان جنایی به ترتیب حروف الفبای انگلیسی شناخته شده است. د یعنی دیروز، ب یعنی بهانه و … اسامی کتاب‌ها  هستند. گرفتٌن هرگز اجازه نداد فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی از آثارش ساخته شود و در سال ۲۰۱۷ از سرطان شکست خورد. کارآگاهِ او کینزی میلهون(Kinsey Millhone) یکی از اولین کارآگاهان کله‌شق زن در ادبیات جنایی آمریکاست و سال‌های سال سو و شخصیت سریالی‌اش  جایی در جدول پرفروش‌ها داشته‌اند.

سو متولد ۱۹۴۰ بود؛ نویسندگان محبوب کودکی او ریموند چندلر و میکی اسپیلن(Mickey Spillane) و کارآگاه‌های معروفشان فیلیپ مارلو و مایک هامر بودند. بعد از چاپ اولین رمانش در ۲۷ سالگی به فیلمنامه‌نویسی و فعالیت‌های این چنینی روی آورد که اتفاقاً اکثرشان هم فیلمنامه‌های پلیسی بوده‌اند و بالاخره سومین رمانش در چهل و دو سالگی او را به موفقیت رساند.

خانم گرفتن در مقدمه‌ای علتِ گردآوری یادداشت‌های این مجموعه را توضیح داده و در ضمن نکات جالبی را در مورد کلِ ژانر جنایی به تمام خوانندگان یادآوری می‌کند.

این مقدمه‌ی ویراستِ دومِ کتابِ جنایی نوشتن است:

وقتی خبرم کردند که مجله‌ی راهنمای نویسندگان (Writer’s Digest) ویرایش دومی از کتاب «جنایی نوشتن» را سفارش داده است، غافلگیر شدم، چون بیش از ده سال از انتشار ویرایش اول کتاب در ۱۹۹۲ می‌گذشت. جنایی نویسان آمریکا از ۱۹۷۶ همیشه کتاب راهنمایی (handbook) مخصوص جنایی‌نویسان منتشر می‌کرده‌اند با هدفی مشابه: تشویق و حمایت جنایی‌نویسان تازه‌کار، راهنمایی کردن و ارائه‌ی توصیه‌های کاربردی در مورد اینکه چطور در این فُرم که همه دوستش داریم موفق شوند.

در هرکدام از این کتاب‌های راهنما نویسندگان شاخص زمان همکاری داشته‌اند و یادداشت‌هایی در مورد زوایای مختلف جنایی‌نویسی نوشته‌اند و موضوع را از زوایای متعددی که هرکدام حاصل سال‌ها زحمت و تجربه بوده ارائه‌ کرده‌اند.

در این مجموعه، ما همچنان دنبال آموزه‌های استادان کهنه‌کار بوده‌ایم ولی به استعدادهای تازه هم میدان داده‌ایم که شاید نگاهشان به برخی زوایای این حرفه متفاوت باشد. نویسندگانی که یادداشت‌هایشان مجددا چاپ شده، فرصت داشته‌اند که متن‌هایشان را اصلاح و بازنگری کنند. خیلی‌ها هم نظرشان این بود که متنشان نیازی به تغییر ندارد.

گرچه به نظر می‌رسد رویکردهای کلی نسل به نسل منتقل می‌شوند، جریان‌های جدید هم پدید می‌آیند. ده سال اخیر شاهد شکوفایی تریلرهای پزشکی و تریلرهای دادگاهی بوده‌ایم و حتی در ناداستان، کتاب‌هایی که جرایم واقعی را پوشش می‌دهد رونق گرفتند. جنایی‌تاریخی هم جایگاه خوبی در بازار به دست آورده و گرایش‌های بومی و محلی جالبی در کارآگاه خصوصی‌های کله‌شق و جنایی‌های راحتی[۱] دیده‌ایم. انتشار الکترونیک کتاب‌ها آغاز و دسترسی به داستان و نویسنده‌اش برای مخاطب ساده‌تر شده است.

گذشته از این‌ها، من مثل همیشه از گشاده‌دستی جنایی‌نویسان شگفت‌زده شدم که اسرار حرفه‌ایشان را در اختیار علاقه‌مندانی می‌گذارند که امیدوارند به صفوف آنها بپیوندند. چه این مجموعه یادداشت‌های راهنما را برای بار اول بخوانید چه قصدتان تطبیق دو نسخه باشد، بسیار برای آموختن و جذب کردن و اندیشیدن خواهید یافت.

اگر بار اول است سراغ جنایی‌‌نویسی آمده‌اید شاید هنوز برایتان جا نیفتاده باشد که تا چه حد باید در این ژانر استاد بود تا به موفقیت رسید. اگر قبلا داستان جنایی اولتان را نوشته‌اید (یا دومی یا سومی را)، می‌دانید که این ژانر تا چه حد نفس‌گیر، استخوان‌شکن، دل‌انگیز، مردافکن و ارضاکننده می‌تواند باشد.

کار ما در این مجموعه یادداشت‌ها جمع کردن جنایی‌نویسان زبده‌ است، که با ظرافت و جدیت ابزارها و روش‌هایی که هرکدامشان برای گذشتن از موانع فرآیند جنایی‌نویسی دارند را شرح دهند.

آفرینش شخصیت‌های پیچیده و باورپذیر برای نوشتن یک جناییِ موفق ضروری است. چه داستان کوتاه باشد چه رمان؛ خط روایی باید پرقدرت باشد، نثر پاکیزه باشد و سرعت نفس‌گیر. ولی عناصر متعدد دیگری هستند که فراتر از بدیهیات طرح و شخصیت باید مورد توجه باشند.

یک داستان جنایی فراتر از یک رمان معمولی است، فراتر از سرنوشت چند نفر آدم جالب است. داستان جنایی راهی است برای محک زدن نیمه‌ی تاریک طبیعت بشر. از این مسیر است که می‌توانیم مسائل پیچیده‌ای چون جنایت، گناه و بی‌گناهی، خشونت و عدالت را بررسی کنیم. داستان جنایی نه تنها شرایط اصیلی که خشونت از آنها سرچشمه می‌گیرد را بازآفرینی می‌کند، بلکه آشوبی را آشکار می‌کند که دنباله‌ی جنایت است و سپس سعی می‌کند از طریق فرآیند تجسس عقلانی به حقیقت دست یابد و نهایتاً نظم را به جهان برگرداند.

شاید اعتراض کنید که وظیفه‌ی سنگینی است. چطور می‌توانید در جایگاه جنایی‌نویس، چنین باری را به مقصد برسانید؟ لازم است که اول از همه، آموخته‌ی طبیعت بشر شوید، یک روانکاوِ خودساخته، که نه تنها راغب است دیگر انسان‌ها را تحلیل کنید بلکه آماده است خودش را بکاود و تضادهای درونی خودش را هم آشکار کند.

ترجمه کردن حالات درونی خودتان به داستان آسان نیست، ولی داستان جنایی کامل‌ترین محمل برای مشاهداتی از این دست است. اصطلاح «جنایی» چتر بزرگی است که زیرژانرهای زیادی را در بر می‌گیرد: قاتل کیست‌های سنتی، کارآگاه‌های خصوصی، معماهای کلاسیک، پلیس‌های واقعی، اکشن/ماجرایی‌ها، تریلرها، جاسوسی‌ها، و حتی رمان‌های عاشقانه‌ی پرتعلیق. بهتر است قبل از اینکه زیرژانری را برای نوشتن انتخاب کنید با امکانات و محدودیت‌های هرکدام کاملا آشنا شوید.

علاوه بر تعلیق و سرعت داستان، چگونگی لحن و فضا هم پرسش‌های کلیدی هستند، حدِ استفاده از توصیف، متعادل بودن حادثه‌ها، توزیع اطلاعات و دیالوگ‌نویسی. این ژانر همچنین ملزومات خاص خودش را هم دارد: سرنخ‌ها، نکات انحرافی، جمع و جور کردن تمام نخ‌ها. شما در جایگاه جنایی‌نویس اقلا باید دانش مقبولی از امور فنی مربوط به قتل از قبیلِ اثرانگشت و اسلحه‌شناسی و روندِ کارِ پلیس داشته باشید.

به هر حال ما از جنایت می‌نویسیم، گروهی متخصص روی این موضوع کار می‌کنند که کارشان بررسی دقیق وجوه قانونی و علمی موضوع است. بله، ممکن است شما خودتان متخصص این کار نباشید، ولی لازم است که اطلاعات معقولی از موضوع داشته باشید تا بتوانید بازنمایی قانع‌کننده‌ای ارائه کنید.

جنایی‌نویس لازم است بداند دستگاه قضایی چطور کار می‌کند، بازپرس‌ها پرونده را چطور آماده می‌کنند. لازم است به اطلاعات حرفه‌ای دسترسی داشته باشد، اطلاعات معمولی و خاص.

در کنار قابلیت‌های فنی، جنایی‌نویسان باید قصه‌گوهای ماهری باشند. ما شعبده‌بازیم و باید تردستانه هنرمان را اجرا کنیم. با این مجموعه یادداشت‌ها، ما شما را می‌بریم پشت صحنه تا سازوکار شعبده‌ها را ببینید. در ذهنتان باشد که داستان جنایی تنها فرم داستانی است که در آن نویسنده و خواننده رقیب یکدیگر هستند.

کارِ شما، به عنوان جنایی‌نویس این است که داستان باورپذیری پر از دلهره و هیجان خلق کنید… و همیشه یادتان باشد که باید منصفانه با خواننده بازی کنید. در طرف مقابل خواننده تمام تلاشش را می‌کند که مچ شما را بگیرد. به نفعتان است که خواننده را اقلا به حد خودتان باهوش، یا باهوش‌تر از خودتان در نظر بگیرید.

این مجموعه را طوری مرتب کرده‌ایم که شما را از اولین جرقه‌های ایده تا جایی برساند که دنبال ناشر می‌گردید و نسخه‌ی تمام شده دستتان است. هر داستانی که بنویسید از ایده آغاز می‌شود، گاهی ایده‌ای بسیار شناور که باید پرورش داده شود، و از آن گوشت و پوست و خون ساخته شود برای استخوان‌های درونمایه و طرح، بعد شخصیت‌ها را لایه‌بندی کرد و صدها تصمیم در مورد زمان و مکان، لحن، زاویه دید، سبک مناسب برای گفتن قصه و … گرفت.

همینطور که این مجموعه یادداشت‌ها را بخوانید، پیشنهاداتی در مورد روش تحقیق، رویکرد به شخصیت و طرح، تکنیک‌هایی برای طراحی کلی داستان خواهید گرفت. توصیه‌هایی در مورد دیالوگ‌نویسی، در مورد جانماییِ سرنخ‌ها و ساختن تعلیق خواهید خواند.

از آغاز تا میانه و اوج داستان‌تان، ما با شما هستیم، انگار یک لشکر متخصص همراهتان دارید که به شما کمک و راهنمایی بدهند. حتی در مورد مشکلات کارِ نوشتن حرف می‌زنیم. از جمله چیزی که خیلی از نویسنده‌ها اسمش را گذاشته‌اند تنبلی یک سوم میانی، و به شما نشان می‌دهیم که وقتی داستان انرژی‌اش تمام شده و قصه زیر وزن خودش تا شده، چطور داستان را احیا کنید.

زاویه دید‌های خاصی را در این یادداشت‌ها خواهید شناخت، ولی جاهایی هم هستند که رویکردهای همه به هم نزدیک است. گفته‌اند که برای یاد گرفتن چیزی تازه لازم است اقلاً سه بار بشنویدش. همین الگو در این مجموعه یادداشت‌ها هم هست. برخی نکات در مورد جنایی‌نویسی چند بار تکرار شده‌اند، از جانب نویسندگان متعددی که آثارشان اقلا در ظاهر بسیار با هم متفاوت هستند. ما اجازه دادیم تکرارها باقی بمانند و امید بودیم که شما هم مثل ما آنها را به عنوان مبانی بپذیرید.

حقیقت ماجرا این است که خودتان باید نوشتن را بیاموزید. ما راهنمایی می‌کنیم، دانش حاصل از سختی‌کشیدن و تجربه‌های خودمان را در اختیارتان می‌گذاریم، ولی در نهایت خود شما باید مهارت‌ها را بیاموزید، و بر ابلیس‌های ریز و دشتی که سر راه جنایی‌نویسی نشسته‌اند غلبه کنید. باید شاگردی کنید تا استاد شوید. ما هم تشویقتان می‌کنیم.

پس این یادداشت‌ها هدیه‌ی ما به شماست.

سالک شما هستید و ما نقشه‌ی راه را برایتان آورده‌ایم. جای دره‌ها را می‌گوییم و راه امن را نشانتان می‌دهیم. و به عنوان جنایی‌نویسان آمریکا برایتان آرزوی موفقیت می‌کنیم.

[۱] جنایی راحتی (Cozy Mystery) به داستان‌هایی می‌گویند که خشونت و جنسیت در آن‌ها پررنگ نیست و جنایت معمولا در یک جامعه‌ی جمع و جور و کوچک رخ می‌دهد و معمولا طنز هم در آنها دخیل است. شاید بشود گفت نقطه‌ی مقابل کارآگاه‌های کله‌شق و خشن این داستان‌ها هستند.

 

برای خواندن مطالب ما می‌توانید به کانال جنایی‌خوانی در تلگرام مراجعه کنید.

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

بدون نظر

شما هم نظرتان را بنویسید

Back to Top