کتاب‌ها معرفی

داستان همیشه تازه

بهمن ۲۱, ۱۳۹۷

خانم اوتس در اکثر آثارش اتفاقات زندگی آدم های واقعی را سوژه ی کار خود قرار میدهد. نکته ای که اگر پیش از خواندن داستان «قربانی» می‌دانستم بعضی سوال ها در ذهنم شکل نمی‌گرفت. مثلاً اینکه چرا داستانی که در سال دو هزار و پانزده منتشر شده باید ماجرایی از دهه هشتاد را روایت کند و چرا این روایت استادانه، خشم و نفرت و حماقت هایی را موضوع خود قرار داده که تا این حد باور نکردنی است؟

قربانی
نویسنده: جویس کرول اوتس
مترجم : علی قانع
انتشارات: چترنگ

بهاره جابری :جویس کرول اوتس نویسنده ی توانمند و صاحب نام آمریکایی است که بیش از صد عنوان رمان، نمایشنامه و داستان کوتاه به همراه لیست پرباری از جوایز ارزشمند ادبی را در کارنامه ی خود دارد.
خانم اوتس در اکثر آثارش اتفاقات زندگی آدم های واقعی را سوژه ی کار خود قرار میدهد. نکته ای که اگر پیش از خواندن داستان «قربانی» می‌دانستم بعضی سوال ها در ذهنم شکل نمی‌گرفت. مثلاً اینکه چرا داستانی که در سال دو هزار و پانزده منتشر شده باید ماجرایی از دهه هشتاد را روایت کند و چرا این روایت استادانه، خشم و نفرت و حماقت هایی را موضوع خود قرار داده که تا این حد باور نکردنی است؟

 

خط به خط داستان «قربانی» درباره ی نژادپرستی و تبعیض است . در محله ای که پیشینه سنگینی از تبعیض نژادی دارد، خبر ربودن و تجاوز چند پلیس سفید به سیبلا فرای سیاهپوست پخش می‌شود. ماجرا با این ادعا از جانب سیبلا که قربانی نژادپرستان سفیدپوست شده آغاز میگردد. اما در ادامه مخفی کاری های او و مادرش و سکوتشان در شرح جزییات حادثه ، دیگران را درباره صحت این ادعا به شک می اندازد. با این حال این موضوع داستان نیست.

در این داستان قرار نیست بدانیم ادعای سیبلا درست است و در نهایت به او تجاوز شده یا نه، بلکه موضوع اصلی درباره نقش آدم ها و شکل حقیقت است که در جو نژادپرستانه حاکم برمنطقه، پیوسته تغییر می‌کند.

 

این موضوع به قدری پررنگ است که وقتی کتاب را به دست گرفته و در هر فصل با شخصیت تازه ای آشنا می‌شویم که در این باتلاق تبعیض نژادی اسیر شده، از خود می‌پرسیم قربانی واقعی کدام یک از آنهاست؟

سیبلا شاید آخرین نفر در این لیست بلند بالا باشد. او شباهتی به قربانی ها ندارد. حداقل نه تا اواخر داستان که بازیچه ی رهبران سیاه پوست شده تا آنها را در رسیدن به اهداف انجمن های نژادپرستانه شان یاری رساند. در عوض تک تک شخصیت هایی که بخشی از روایت را به دوش می‌کشند ازآ ن معلمی گرفته که اول بار سیبلای آسیب دیده را یافت و به پلیس گزارش داد تاخود رهبران سیاه پوست که برخوردی کلاه بردارانه با این اتفاق دارن، و حتی ناپدری سیبلا که چون موجودی مسخ شده در چند جای داستان ظاهر می‌شود تا در انتها پایان بندی جذاب داستان را شکل دهد و سرانجام تمام مردمی که تحت تاثیر این اتفاق قرار گرفته و به قضاوت مینشینند … همه در این موج نفرت نژادپرستانه قربانی شده اند. گذشته از کارآکاه زن دورگه داستان که علاوه بر تبعیض نژادی، بار تبعیض جنسیتی را نیز باید به دوش بکشد.

 

داستان «قربانی » بیش از آنکه داستانی در ژانر جنایی باشد، یک ملودرام قدرتمند است. استفاده از پرونده ی واقعی تاوانا براولی که در دهه هشتاد بخشی از اخبار را با ادعای تکان دهنده اش به خود اختصاص داد، صرفاً بهانه ای است برای جویس کرول اوتس تا فرصتی را برای مخاطبانش فراهم کند که در دنیای دوباره بنا شده ی او بیشتر و بیشتر با نکات انسانی و اجتماعی این واقعیت ناخوشایند رو به رو شوند. در این داستان، اوتس به زیبایی حقایق تلخ تبعیض نژادی را برای جامعه ای بازگو میکند که موضوع نژادپرستی هیچگاه برایش کهنه نمی‌شود.

 

برای خواندن مطالب ما می‌توانید به کانال جنایی‌خوانی در تلگرام مراجعه کنید.

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

بدون نظر

شما هم نظرتان را بنویسید

Back to Top