پیشنهاد سرنام فارسی برای طرح Lez
طرح «L.E.Z» (محدودهی کاهش آلایندهها) همه چیزش انگار دردسر است. هم طرحی که در دولت تصویب شده بود و قرار بود مدل اروپایی و جهانیِ آن در پایتخت اجرا شود، هم طرح فعلی شهرداری که فقط شرط معاینهی فنی را به همان طرح زوج و فرد اضافه کرده و به اسم «L.E.Z» (لزِ وطنی) و به صورت کاملاً ضربتی آن را اجرا کرده است. مخالفان مدل جهانی «L.E.Z» از آماده نبودن زیرساختهای اقتصادی و موانع اجتماعی و فرهنگی میگویند و مخالفان طرح اجراشده آن را دور زدن قانون تلقی میکنند و بر بیاثر بودن آن در کاهش آلایندهها تأکید دارند. این وسط، مردم پایتخت هم باید در صفهای کیلومتری معاینهی فنی بایستند یا، زبانم لال، بگردند پی عاملانِ فروش معاینهی فنی تا بتوانند بدون جریمه شدن به سراغ «L.E.Z» بروند. بماند که دردسرهای همین الئیزدِ وطنی آنقدر زیاد شد تا عاقبت، همین پریروز، شکل نیمبند آن را هم شروعنکرده متوقف کردند. اما دردسر به همین جا ختم نمیشود. اصل دردسر مربوط میشود به عنوان این طرح، یعنی «L.E.Z».
در این یک دو سال اخیر که بحث و جدل دربارهی این طرح درگرفته، دائماً به ما مردم توضیح میدهند که «L.E.Z» سرنام Low Emission Zone است. همان که در توضیح آن تابلو زدهاند «محدودهی کاهش آلایندهها». روزنامهها و دیگر رسانهها هم ماندهاند که «L.E.Z» را چطور بنویسند. گاهی همینطور به صورت سرواژهی انگلیسی مینویسند، گاهی مینویسند ال.ای.زد، گاهی مینویسند ال.ئی.زد، بعضی هم نقطهها را برمیدارند و مینویسند الایزد و چند جایی هم آن را به صورت «لِز» دیدهام. خلاصه آشفتهبازاری است آشفتهتر از بحثهای پیرامونِ خود طرح. و نکتهی اصلی اینجاست که رسانههای کمتر رسمی کمی شهامت هم خرج میکنند و به عجیب و غریب بودن عنوانِ «لِز» در زبان فارسی هم اشاره میکنند. مقصودشان همسانیِ آواییِ این سرنام با مخفف واژهای است که برای زنان همجنسگرا استفاده میشود. میبینید که مشکل یکی دو تا نیست، سه تاست!
حالا اگر به نتیجه رسیدن طرح Lez هزار جور دردسر برای دولت و شهرداری و پلیس دارد، میتوانیم دستکم آشفتگی موجود در نام طرح را سامان ببخشیم. بالأخره از یک جا باید شروع کرد. و چه راهی بهتر از سرنامسازی در فارسی، که بسیار هم رواج داشته و دارد.
عبارتِ توضیحیِ این طرح «محدودهی کاهش آلایندهها»ست. در سرنامسازی، جفتوجور شدن همیشه آسان به دست نمیآید، بهخصوص که در فارسی سرنامسازی (مثل ناجا یا برجام) بسیار بیشتر از سرواژهسازی (مثل سیسییو یا همین «L.E.Z») کاربرد دارد.
در این مورد خاص، سرنامِ «مکا» (حروف نخست کلمات «محدوده»، «کاهش» و «آلاینده») نه صورتی خوشایند دارد، نه آهنگی خوش. اما اگر کلمهی «محدوده» را با «ناحیه» عوض کنیم، که واژهی درستتری هم هست، میتوان به سرنامِ «نکا» یا «ناکا» رسید. اما «ناکا» هم بیمشکل نیست. یک اینکه فرهنگستان زبان آن را برای «ایدز» پیشنهاد داده است. هرچند هنوز در حد پیشنهاد است و کمتر کسی از آن خبر دارد و گویا هنوز به تصویب نرسیده. مشکلِ دیگرِ آن استفادهی ناگزیر کلمهی «محدوده» قبل از سرنام، هم در افواه و هم در اعلانهای رسمی، است، که توضیح آن میشود عبارت حشوآمیز و خندهدارِ «محدودهی ناحیهی کاهش آلایندهها». با این وصف، «نکا» هم شاید معقول به نظر نرسد.
با توجه به بسته بودنِ راه فرار از کلمهی «محدوده»، که همواره و به زور خودش را از این سرنام بیرون نگه میدارد، پیشنهاد من این است که در سرنامسازی، عبارت «محدودهی کمآلایندهها» را مبنا قرار دهیم، تا به عبارت «محدودهی کمال» برسیم. «کمال» (کم+آل) را میتوان در بافتهای گوناگون بهراحتی و به طور کاملاً مفهوم به کار برد. ضمن آنکه آنچه قرار است با اجرای این طرح در ناحیهای مشخص از پایتخت رخ بدهد، از رسیدن به کمال مطلوب در وضع هوا هم چندان دور نیست.
طرح Lez را اگر طرح «کمال» ـ یا سرنام دیگری که بهتر از کمال باشد ـ بنامیم، چه با مدل جهانیِ خواستِ دولت و چه با مدل وطنی از نوع جهادی ضربتیِ شهرداری، دستکم این حسن را دارد که تکلیف یکی از آشفتگیهای مربوط به آن را حل میکند، تا بعد مسئولانِ ذیربط و ناذیربط تکلیفِ اصلِ ماجرا را هم روشن کنند.