بانگ نی سایه (هوشنگ ابتهاج) را نشر کارنامه ۹ سال پیش، در زمان حیات مؤسس و مدیر آن، محمد زهرایی، منتشر کرد و بعد هم توقیف شد. هفتهی پیش، چشم دوستاران سایه و شعرهایش، ناغافل، به این کتاب در کتابفروشیها روشن شد، بی هیچ اعلامی از پیش و بی هیچ توضیحی در پس٫ نه از ناشر نه از سایه حتا. فقط از یکی از نزدیکان سایه به گوش رسید که خود او هم از روند رفع توقیف این کتاب و عرضهی آن بیخبر بوده است. ما از نظر شخص سایه در این باب بیخبریم و باید منتظر باشیم ببینیم خود او، دربارهی آنچه بر این کتاب گذشته، چه میگوید. با این حال، یکی از خوانندگان خوابگرد این چندخط گله از انتشارات کارنامه را در باب قیمت کتاب فرستاد که منتشر میکنم. بدیهی است هر توضیحی هم در این باره از طرف نشر کارنامه برسد منتشر خواهم کرد.
آب از سرچشمه صافی بود و پاک*
سپهر سیما افروخته: در میان بیتوجهی (یا بیاطلاعی!) سایتهای خبری در روزهای گذشته خبر انتشار مثنوی بانگ نی سرودهی ه.ا.سایه در شبکههای مجازی باعث شادی دوستداران شعر و ادب و بهخصوص علاقمندان سایه شد. بنده که از این جمع مستثنا نیستم، در حین جستجو برای خرید این کتاب در سایتهای فروش اینترنتی، ناگهان با قیمت چهل و پنج هزار تومان برای کتاب ۱۳۶ صفحهای مواجه شدم و منصرف از خرید آن. با جستجوی بیشتر دریافتم که «گویا» نسخههای پخششده در بازار مجموعهای از حدود سیزده هزار جلدی است که پس از توقف پخش کتاب در سال ۸۶، همچنان در انبارها مانده بود و اکنون وارد بازار شده است.
میدانیم که ارزش یک کتاب به قیمت روی جلد آن نیست و هر کس که ذرهای با سایه و منش و تفکرات او آشنا باشد، ارتباطی بین او و این قضیه نمییابد. این هم طبیعی است که ناشر حق دارد کتابش را به قیمت روز بفروشد. اما چنین قیمت گزافی، با توجه به تعداد صفحات کم و بهخصوص در مقایسه با سایر کتابهای این ناشر، معقول و مقبول نیست. کاش مدیران نشر کارنامه دلیل این قیمتگذاری عجیب و بیقاعده را توضیح بدهند . شایان ذکر است که قیمت پشت جلد نسخهی چاپشده در سال ۱۳۸۶ فقط ۳۹۵۰ تومان بوده است.
* در جلد دوم کتاب “پیرِ پرنیاناندیش” از سایه نقل شده که بیت اول مثنوی بانگ نی به این صورت بوده است: آب از سرچشمه صافی بود و پاک / بستر آلوده کردش بویناک
پ.ن
دوستانی پیام فرستادهاند که این کتاب خمیر شده بوده و حالا از نو چاپ شده. انشاءالله همینطور است. دوستی هم پیام فرستاده که سایه از روند اجازهی چاپ آن آگاه بوده. به نظرم همهی اینها را بهتر است ناشر محترم کتاب توضیح بدهد. هرچند، هزارلعنت به سانسور دولتی و حکومتی که مایهی این همه بدبختی و مصیبتِ بیربط به خود کتاب است!
خبر تکمیلی
هوشنگ ابتهاج: انتشار کتاب بدون اجازهی من و بدون اطلاع من
سایه در گفتوگو با ایسنا: واقعیت این است که من در جریان انتشار این کتاب (بانگ نی، نشر کارنامه) نبودهام و متاسفانه ناشر بدون اطلاع من کتاب را منتشر کرده است. ناشر با من قراردادی برای چاپ این کتاب نداشته است. موضوع قیمت بالای این کتاب را هم باید از ناشر پرسید که آن را چاپ کرده است.
این شاعر پیشکسوت درباره این کتاب و سرنوشت آن نیز بیان کرد: این کتاب قبلا با قیمت ۳۹۵۰ تومان چاپ شده بود، اما توقیف شد و پخش نشد و حالا مجوز گرفته و به یکباره منتشر شده و من هم در جریان نیستم. این کتاب شعر بلندی است که سالها قبل نوشتهام و طی سالها اضافاتی هم داشته است. ولی در این چند سال اجازه چاپ پیدا نکرده و همینطور مانده بود. اگر عمری باقی بود شعر را کاملتر میکنم. البته به همین هم چیزهایی اضافه شده اما ناقص.
سایه در ادامه متذکر شد: من دخالتی در قیمت کتاب نداشتهام، اما با توجه به اینکه معمولا قشر کتابخوان درآمد زیادی هم ندارند باید در چاپ کتاب رعایت حال آنها را کرد. یادم است که در جوانی و در سال ۱۳۲۰ کتابی چاپ کردم و به خاطر پایین آوردن قیمت آن، به ناشر اصرار کردم که ۲۰۰۰ نسخه از آن را در کاغذ کاهی چاپ کند. قیمت کتاب هم ۲۰ ریال بود. البته زیبایی کتاب شعر نیز در قیمتها تاثیر دارد. یا همین کتاب حافظی که ۲۰ سال پیش چاپ کردم، اول در قطع رحلی و با قیمت ۷۵۰ تومان منتشر شد که برای مردم گران بود. من به ناشر گفتم نباید این کار را میکردید چون این قیمت برای خواننده گران است. باید همراه این کتاب که در واقع قطع لوکس به حساب میآید و معمولا در مراسم عقد و عروسی هدیه داده میشود یک قطع معمولی و وزیری آن را هم منتشر کنید، چون خریدار در این صورت میتواند تصمیم بگیرد که کدام کتاب را به اختیار خودش بخرد، اما اگر فقط یک قطع لوکس از یک کتاب به بازار عرضه شود با اینکه خواننده ممکن است به خاطر اشتیاقش کتاب را بخرد اما به نوعی احساس اجبار و تحمیل هم میکند. یعنی وقتی شما تنها یک نسخه از کتابی را منتشر می کنید، ممکن است که خواننده آن را با اکراه بخرد.
او همچنین اظهار کرد: متاسفانه کار نشر هنوز کاسبی است و یک کار فرهنگی نیست. الان خواننده حق دارد اعتراض کند چرا قیمت یک کتاب ۴۵هزار تومان است. البته این هم هست که در روزگار ما قیمت یک فال گردو ۱۲ هزار تومان شده و اگر کسی بخواهد یک خورشت فسنجان با گردو درست کند معلوم است که چقدر باید هزینه کند و متاسفانه این موضوع هم وجود دارد و به بحث اقتصادی جامعه ما مربوط میشود. ولی کتاب کار فرهنگی است. کتاب را دانشجو و معلم میخرد، و باید رعایت حال آنها را کرد. کتاب را فلان آدم که در ماشین چند میلیونی مینشیند نمیخرد؛ اگر هم میخرد برایش مثل همان سیبزمینی و پیاز است!
این غزلسرای پیشکسوت افزود: مخاطب حق دارد اعتراض کند. حالا ناشر میگوید کاغذ و زینک و چاپ گران شده، که تا حدی هم درست است؛ اما باید رعایت کرد. حالا هم بدون اینکه به من بگویند این کتاب را چاپ کردهاند. شنیدهام که چهار کتاب دیگر من را هرکدام در ۵۵۰۰ نسخه وزیری و جیبی چاپ کردهاند و ریختهاند در بازار؛ فقط برای اینکه اصل کتاب من که توسط ناشر دیگری چاپ شده، دیده نشود. در حالی که هر کدام از این کتابها چند شعر کم دارند. این درست نیست.