نظر سیّدحسن تقیزاده دربارۀ سرهگرایی
بدبختانه همین بدعت تصفیۀ زبان فارسی و افراط در ضدّیّت با لغات فارسی ِ عربیالاصل که چندی است در بین طبقهای از متجددین شایع شده،… افتراق ما را با ملّت افغان و پاکستان و ترکیزبان ِ همسایه زیاد نموده و ما را نسبت به هم پاک بیگانه میکند…معلوم نیست که چرا در صورتی که وزارت خارجۀ ما به خارجیانی که چند سال در ایران توقّف و اقامت کردهاند…حقّ تابعیّت ایرانی میدهد، به لغات عربی که هزار سال در ایران توطّن کردهاند، حقّ ایرانی شدن نمیدهند؟….
بعضی از جوانان مجذوب ظواهر مدنی مغرب و مغربیان و بیمایه از آداب و زبان و تاریخ ملّی خود، در نهایت غفلت از این جهات اشتراکی و افتراقی، گاهی در مقام محاجّه با مخالفینِ ورود بیقید و بند و بیگمرک لغات فرنگی…میگویند چه فرقی دارد اگر به جای کلمۀ خارجی فرانسوی کلمۀ فارسیِ عربیالاصل استعمال میکنید؛ آن هم خارجی است!…
یکی از بلاهای جدید ِ نازل بر مملکت ما همین داستان آریایی بودن ِ این و سامی بودن ِ آن و آلتایی بودن آن دیگری است که از اصطلاحات جدید فنّ زبانشناسی مغربیان است و وردِ زبان هوسناکانِ جدید ما شده است…و باید دعا کرد که خدا ما را از اینگونه بلیّات محفوظ دارد…
اگر یونانیان تحت لوای اسکندر به ایران صدمه زدند، ما هم کمتر از دو قرن پیش از آن، به خاک یونان تاخته و از هیچگونه صدمه خودداری نکرده بودیم…عربها هم، اگر چه سلطنت بومی ایران را برانداختند، قوم ایرانی را از میان نبردند و فقط دینی آوردند که اساس آن مبنی بر مساوات و عدم ترجیح عرب بر عجم بود و لغاتی از زبان آنها که اغلب محتاجٌالیه بود، داخل زبان ایرانی شد، پس همانطور که احترازی از استعمال لغات یونانی ِ داخل در فارسی در زبان خود نداریم (مانند پیاله و دیهیم و سپهر و الماس و درم و دینار و فنجان… و لگن و قپان و کالبد و لنگر و هیون و پسته و نرگس و زمرّد و سیم و مروارید….) همانطور هم لازم نیست که دشمنی با عرب را مانند خون سیاوش دنبال کرده و با کلمات عربیالاصل ِ فارسیشدۀ خودمان به خصومت برخیزیم!
این نوع دشمنیها به خاطر جنگهای هزاران سال پیش منطقی نیست. اگر عربها سلطنت ایرانی را برانداختند، در کمتر از دویست سال بعد، سلسلههای سلاطین بومی در ایران شروع به استقرار کرد و مملکت ایران، باقی مانده، اهالی آن هم عرب نشدند، در صورتی که ایرانیان سلطنت بومی مصر را در عهد کمبوجیه برانداختند و دیگر تا دو هزار و پانصد سال بعد، دولتی مصری و از نژاد مصری در آن کشور ظاهر نشد، ولی امروز کسی در مصر به این کینه با ایران ستیزه نمیکند، ولی بعضی از ما نمیخواهیم کینۀ عرب… را فراموش کنیم و میخواهیم انتقام همه را از لغات بدبختِ فارسی خودمان که از اصل عربی آمده و هزار سال در اینجا توطّن نموده و در آغوش فارسی نموّ کردهاند بگیریم و آنها را اجنبی و خارجی بشماریم، ولی تریبون و بیوگرافی و بیبلیوگرافی و …پرانتز و …سوژه و گرامر و …کادو و تیراژ و گیومه و تیتر و لیسانس و سالن و دیپلم و رمان و سانسور و کنفرانس و سندیکا و کمیته و کمیسیون و کنترل و [صدها] کلمۀ فرنگی… را خارجی ندانیم…
غرض آنکه به نظر من نغمۀ خصومت با عرب و ترکزبان، که گاهی از طرف بعضی اشخاص خام شنیده میشود، علاوه بر آنکه مُوجد ِ اختلاف و نفاق بین ملل شرقی و اسلامی و همسایه تواند شد، ناشی از سوء سیاست در داخله هم هست، زیرا چنانکه گفته شد، ما همۀ ایرانیان را ـ دارای هر زبان و مذهبی که باشند – جزو ملت ایران و برادر وطنی می دانیم و نباید هیچ وقت این وهم ِ باطل در اذهان اقوام غیر فارسیزبان …ایجاد شود که جماعت ساکن ِ پایتخت میخواهند زبان و آداب و مذهب خود را بر سکنۀ ولایات تحمیل کنند و آن ولایات را در حکم مستعمرۀ خود بشمارند…
خطابه در موضوع اخذ تمدّن خارجی، ص ۳۵ تا ۴۰
منبع: [+]
سیدحسن تقیزاده (زادهی ۵ مهر ۱۲۵۷ تبریز – درگذشتهی ۸ بهمن ۱۳۴۸ تهران)، از رهبران انقلاب مشروطیت، از رجال سیاسی بحثانگیز معاصر و از شخصیتهای علمی و فرهنگی ایران معاصر، در زمرهی کسانی است که جمعی به شدت هوادار و موافق او هستند و مخالفانی هم از طیفهای گوناگون دارد. وی مدتی رئیس مجلس سنای ایران بود. مطالب بسیار دربارهی او انتشار یافته، اما جنبههایی از زندگی سیاسی او هنوز ناشناخته یا کمشناخته مانده و در معرض مجادلات سیاسی و تاریخی قرار دارد. [+]