خوابگرد

جای فاضل نظری در کانون است؟

رضا شکراللهی: خبر احتمال برگماری فاضل نظری به مدیریت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان صدای دلسوختگان را بدجوری درآورده است. جدا از خط‌ و ربط سیاسی او، که نقل محافل است و شهره‌ی آفاق، سابقه‌ی کارش هم هیچ ربطی به کانون ندارد. به تیر خلاص می‌ماند که به این پیکر نیمه‌جان بزنند.

این‌که عزیزدردانه‌های قالیباف از نجفیِ امروزشهردار مناصب عالی بگیرند، یحتمل به زدوبندهای «سیاسی» ربط دارد که من و شما نامحرم‌ایم و هم لابد نابحق. ولی گماشتن حضرت فاضل بر صدر این کانون چه؟ نکند مأموریتی پنهان طراحی شده که قرار است به فتح کامل در ویرانگری بینجامد؟ حاصل این‌گونه رفتار دولت در فرهنگ و اقتصاد و هم سیاست چیست؟ جز آبیاری شوم‌درخت نومیدی و تهش دوباره زبانم‌لال قد کشیدن بلانژادی دیگر پس از این دولت، که قیافه‌ی امیدواران را به خود گرفتیم و از بغض و ترس معاویه به آن رأی داده‌ایم؟

نامه‌ی اعتراضی ِ سرگشاده‌ی شهرام اقبال‌زاده به حسن روحانی درباره‌ی این خبر را بخوانید، که شمار زیادی از فعالان ادبیات کودک و نوجوان هم آن را امضا کرده‌اند:

جناب آقای رئیس جمهور!
کودکان و ادبیات کودک را نمی‌توان حقیر و اهالی ادبیات کودک را صغیر پنداشت. از زمان پخش خبر برگماری شاعری بزرگسال به مدیریت کانون پرورش فکری – بی هیچ پشتوانه‌ی فرهنگی و مدیریتی در این رشته – در بین ادبیات کودکی‌ها ولوله‌ای برپا شده است…

متن کامل نامه:

«به نام خدا
جناب آقای رئیس جمهور!
با سلام و احترام
بی گمان شما بیش از ما، از حال نزار فرهنگ و هنر در این سال ها آگاهید. شما بهتر می دانید، که در آوازه گری رسمی از انقلاب اسلامی، به عنوان تنها انقلاب فرهنگی سده های اخیر یاد می شود؛ اکنون تاریخ را وا می گذارم و در پی اثبات یا نفی این مدعی نیستیم. تنها یادآور می شوم که بودجه ای که به ادبیات کودک و نهادهای ذیربط اختصاص داده می شود، آنقدر ناچیز است، که می توان از سرانه اختصاص یافته به هر کودک چشم پوشید! از این امر که بگذریم،آیا هیچگاه در هیئت دولت ، از وضعیت ادبیات کودک- از نظر کمی و کیفی- پرسیده اید؛ آیا وضعیت فرهنگی نسل بالنده ما، هرگز مورد بررسی خاص قرار گرفته است؟ آیا چه شما و چه پیش از شما، هیچ رئیس جمهوری در پی آن بوده است که بداند چرا تیراژ میلیونی کتاب های کودک در آغاز انقلاب – با جمعیتی کمتر از ۵۰ % کودکان امروز – به تیراژ قابل چشمپوشی اکنون رسیده است؟ آیا علل آن را جویا شده اید؟ بگذارید تنها بر یک نکته و یک نقطه متمرکز شوم. تیراژ کتاب در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان؛ و کم و کیف کتاب و کتابخوانی!

جهت مزیداطلاع، کانون در سراسر ایران ۱۰۰۰ مرکز فرهنگی و هنری / کتابخانه و ۴۰۰۰ مربی و مروج کتاب دارد، چنانچه در پنج دهه گذشته ،برنامه راهبردی و سیاستگذاری مدون و علمی وجود داشت، با یک محاسبه تصاعدی، اگر فقط کسانی که در کانون آموزش دیده اند،اگر هر مربی صد کودک و هر کودک ظرف پنجاه سال صد کودک دیگر و هر یک از آن کودکان صد کودک دیگر را ترغیب به کتابخوانی می کردند،آیا شمارگان کتاب در کانون به ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ و در بخش خصوصی به ۵۰۰ نسخه و کمتر سقوط می کرد؟

آگاهانه از نقش آموزش و پرورش و آموزش عالی چشم پوشی کرده ام؛ تا عمق فاجعه را، تنها در کانون نشان دهم! وضعیت آموزش پرورش خود«یکی داستان است پر آب چشم! ».

جناب آقای رئیس جمهور!
به گمان من، نبود برنامه راهبردی مدون؛ و حضور مدیران ناآشنا با ادبیات کودک- مدیرانی که شناختی ژرف از مقوله کودکی و نقش و اهمیت دوران کودکی ندارند- و فقدان ثبات مدیریتی، باعث پدید آمدن چنین وضعیت اسفناکی شده است. کنار گذاشتن و یا دلسرد کردن برخی مدیران کارآزموده خود کانون، یا مدیران مجرب خارج از کانون، موجب تشدید وخامت این وضعیت شده است.

بی تردید، مدیرانی که بی شناخت کافی، چنین پست حساسی را پذیرفته اند، هم تقصیر و هم قصور دارند! به طریق اولی، مقامات بالاتر نیز، در این خطای راهبردی شریکند!

جناب آقای روحانی !
نقش و وظیفه کانون ، بیش و پیش از انتشار کتاب، «پرورش فکر و روح» کودکان و نوجوانان ایران است. از این رو، کانون موظف است، در عین انتخاب و انتشار کتاب های جریان ساز، به کار خلاقه ترویج کتابخوانی و پرورش نسلی خلاق و نقاد و توانا بپردازد؛ زیرا کارکرد ادبیات کودک، پرورش و به سامان کردن عواطف و گسترش تفکر و تخیل کودکان و نوجوانان و ایجاد خودباوری و شکوفایی استعداد خلاقه فرزندان ماست.

لازمه این کار، شناخت جامع از ساحت های مختلف ادبیات کودک، داستان، شعر، تئاتر و سینما، علوم و فنون ( از جمله علوم انسانی )، تصویرگری؛ و بازی, شادی, سرگرمی و ادبیات شفاهی و فولکلوریک و… است.

بدیهی است، منظور این نیست، که مدیر کانون باید علامه دهر و استاد یا کارشناس زبده همه این رشته ها باشد، اما ضروری است که دارای شناخت کلان و پیشینه غنی و تجربه کافی در این حوزه ها باشد!

جناب آقای رئیس جمهور!
کودکان و ادبیات کودک را نمی‌توان حقیر و اهالی ادبیات کودک را صغیر پنداشت! از زمان پخش خبر برگماری شاعری بزرگسال به مدیریت کانون پرورش فکری -بی هیچ پشتوانه فرهنگی و مدیریتی در این رشته – در بین ادبیات کودکی ها، ولوله ای برپا شده است!

امید می رود با درایت شما و تدبیر وزیر محترم آموزش و پرورش، یکی از مدیران توانا و صاحب نظر و مقبول اهالی ادبیات کودک، با مشورت با خبرگان این حوزه، در جایگاه حساس مدیر عاملی کانون قرار گیرد.

با احترام:
شهرام اقبال‌زاده»

به گزارش لیزنا، پس از اعلام شنیده هایی مبنی بر انتصاب فاضل نظری به عنوان مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، روز گذشته شهرام اقبال زاده، نویسنده و فعال حوزه ادبیات کودک در نامه ای سرگشاده به حسن روحانی اعتراض خود را به این انتخاب اعلام کرد.

پس از گذشت یک روز از انتشار این نامه در فضای مجازی ۴۰ نفر از نویسندگان، مترجمان و فعالان حوزه ادبیات کودک در حرکتی خود جوش با امضای نامه از شهرام اقبال زاده حمایت و به این انتخاب اعتراض کردند. موج اعتراضات فعالان حوزه کودک به انتخاب احتمالی فاضل نظری همچنان ادامه دارد.

لیست اسامی امضا کنندگان نامه سرگشاده اقبال زاده به رئیس جمهور تا به این ساعت به شرح زیر است:

۱- شهرام اقبالزاده
۲- زهره حیدرشاهی
۳- حسین قربانزاده
۴- عبدالصالح پاک
۵- مرجان فولادوند
۶- علی محمدپور
۷-علیرضا کرمانی
۸- سوسن طاقدیس
۹- مینا حدادیان
۱۰- افسون امینی
۱۱- فاطمه خاوری
۱۲- محمد برومند
۱۳- مهشید کسایی
۱۴- مهدی مرادی
۱۵- معصومه انصاریان
۱۶- علی ناصری
۱۷- محمدهادی محمدی
۱۸- جعفر ابراهیمی شاهد
۱۹- منیژه اسلامی
۲۰- محدثه گودرزنیا
۲۱- احمد اکبرپور
۲۲- عباسعلی سپاهی یونسی
۲۳- بیوک ملکی
۲۴- زهرا عبدی
۲۵- عصمت گیویان
۲۶- شاهین رهنما
۲۷- عبدالمجید نجفی
۲۸- اکرم کشایی
۲۹- مسلم قاسمی
۳۰- داوود خزایی
۳۱- فاطمه مشهدی رستم
۳۲- انسیه موسویان
۳۳- ناهید معتمدی
۳۴- علی باباجانی
۳۵- مژگان مشتاق
۳۶- نادیا احمدی
۳۷- مریم بیرقی
۳۸- فهیمه احمدی
۳۹- مجید شفیعی
۴۰- طیبه شامانی