خوابگرد

تولدِ علم شما مبارک!

زیرساخت‌های علم مبتذل
تأسیس هر چیزی از جمله دانشگاه زیرساخت می‌خواهد؛ حتماً به این می‌اندیشید که زیرساختِ دانشگاه همان هیئت علمیِ باسواد است و در هر رشته‌ای دست‌کم حضور سه استادتمام نیاز است؛ شاید فکر کنید زیرساختِ دانشگاه همان کتابخانۀ عظیم و امکانات و بودجه‌های پژوهشی‌ است.

اما دقیق که بنگرید گویا همیشه هم این‌طور نیست. همانا سیمان و آجر را فراموش کرده‌اید و از همین ‌روست که کاخ‌های عظیمی را به نام دانشگاه احداث کرده‌اند و با مربی حق‌التدریس اداره‌اش می‌کنند، تنها کافی‌ست مدیری «لایق» از بالا نظارت کند. برخی هم دیدگاهی وسیع‌تر داشته‌اند و علم جلو چشمشان را گرفته، هرجا سقفی یافته‌اند آن را زیرساخت تلقی کرده‌اند!

البته جماعت دنباله‌رو و جویای مدرک را نیز از قلم نیندازید، زیرساختی هستند برای خودشان. به‌خاطر کوریِ چشم عمه و خاله و عمو و دایی و فامیل وابسته و گاه همکارِ رقیب پا به دنیای دانشگاه می‌گذارند و چه حماسه‌های علمی نابی می‌آفرینند! ایرادی هم ندارد، حال که سقفی هست و شمار مدرک‌جویان بی‌شمار، پس بشتابیم بر سرِ این بساطِ مدرک‌جویی و مبادا سرمان کلاه برود. دراین‌میان، جیب عده‌ای هم پر می‌شود؛ سرمان هم گرم می‌شود. چه اشکالی دارد همه به نان و نوایی برسیم. سنگ مفت، گنجشک مفت.

و البته که علم هم چیز خوبی‌ است کلاس دارد! اصلاً همین «کپی‌پیستِ» جدید یا همان «چسب‌وقیچیِ» قدیم پدیدۀ علمی بزرگی‌ است. مگر خرجش چقدر است، دوتا پایان‌نامه و مقاله از خیابان انقلاب که دیگر این حرف‌ها را ندارد. دست‌آخر هم با سفارش کیک تصویری برای هر استاد به‌مناسبتِ جلسۀ دفاع تکمیل می‌شود.* از این زیباتر و بهتر دیگر چه! این حرکاتِ علمی چنان تأثیرگذار بوده است که حتی مهدکودک‌هایمان هم شبیه دانشگاه شده است. مگر ندیده‌اید برای بچه‌ها کیک تصویری به مهدکودک می‌برند و در حضورِ مربیان جشن تولد می‌گیرند؛ این را از روی همین دانشگاه‌ها تقلید کرده‌اند که نشان از تأثیر دانشگاه بر جامعه و فرهنگ دارد.

خلاصه این‌طور جمع‌بندی کنم که تمام زیرساخت‌ها فراهم است: کمی آجر و سیمان؛ چند مربی دانشگاه؛ مدیری «لایق» که از بالا نظارت کند؛ مدرک‌جویانی مصرّ و در آخر یک جیب پر پول که خرج همۀ این‌ها را بدهد. درعوض چشم زمین و زمان درمی‌آید که ما این‌همه تحصیل‌کرده داریم و این دستاوردِ علمی بزرگی‌ است و شتاب علمیِ ما برای تحول چنان بوده که حتی معنی «علم» را نیز متحول کرده‌ایم چه برسد به تعریف «زیرساخت‌ها».

پی‌نوشت: * اخیراً دیده شده است که برخی دانشجویان یکی از دانشگاه‌های کشور برای جلسۀ دفاع خود برای هر استاد کیکی تصویری سفارش داده‌اند که عنوان پایان‌نامه، نام استاد و دانشجو و نیز تصویر استاد مربوطه بر آن نقش بسته است؛ برخی هم خوراکی‌های گوناگون مراسم را با آرم دانشگاهِ مذکور مزین کرده‌اند (که از ماده‌ای به نام «فوندانت» درست شده) و نیز کارهای دیگری همچون تقدیم انواع بسته‌های هدیه‌ به استادان و داوران!
امضا: ن.خ