رضا شکراللهی: امروز یک خبر بسیار ناراحتکننده و یک خبر خوشحالکننده از پی هم به من رسید.
پدر همسرم ۶۸ساله است و بازنشسته و جراحی باز قلب هم از سر گذرانده، ولی برای گذران زندگی روی تاکسی کار میکند، مثل بیشمار پیرمردانِ دیگرِ ایرانِ سیاهِ امروز. امروز سر خیابان آبان قلبش اذیت میکند. میزند کنار. جوانی میآید کنارش و حالش را میپرسد. جواب میدهد ناخوشام. جوان موبایل پیرمرد را از چنگش میقاپد و در میرود. به همین کثافتی!
یک ساعت بعد محمدحسن شهسواری خبر داد که در هفدهمین جشنوارهی «کتاب و رسانه» که خانهی کتاب آن را برگزار میکند، در بخش تولید محتوا در فضای مجازی، از سایت خوابگرد تقدیر شده است. افتخاری اگر هست، نه فقط مال من، که نیز متعلق است به دهها نویسنده و مترجم و روزنامهنگاری که در این شانزده سال در سایت خوابگرد نوشتهاند و اهل ادبیات را با صدها کتاب خوب ایرانی و غیرایرانی آشنا کردهاند. از برگزارکنندگان این جشنواره و داوران آن سپاسگزارم و دست همهی دوستانِ دیده و نادیده و قدیم و جدیدی را میفشارم که در خوابگردی همگام من بودهاند تا از کتاب بگوییم و بشنویم.
فکر کنم دزد بیشرفِ قصهی امروزِ ما خبر داشته از پیش که قرار است هدیهی کوچک نقدی هم برسد!