زمین سوخته‌ی مادران و دختران

نویسنده‌ی مهمان: آزیتا قهرمانکتاب «زمین مادران» دومین رمان شهزاده سمرقندی ست که نشر «اچ‌اند‌اس‌مدیا» آن را منتشر کرده است. وقتی کتاب را دست گرفتم، پیش از همه، طرح آبستره‌ی روی جلد، شمایلی مینیاتوری از ترکیب چهره‌ی زن و غوزه‌ی پنبه، با نام کتاب برایم هماهنگی معنادار و دلنشینی داشت. رمان قبلی او «سندرم استکهلم» نیز نوعی اتوبیوگرافی در باره‌ی چشم‌انداز زندگی یک زن، تردید‌ها و پرسش‌های او در آستانه‌ی مادر شدن است.   میلان کوندرا در مقاله‌ای، فراموشی را نیروی حذف و حافظه را قدرت دگرگونی می‌‌داند. این موضوع دستمایه‌ای ست که او در آخرین کتاب خود به آن پرداخته است. رازی که جان‌مایه‌ی حیات و رمز حضور آدمی‌ بر خاک است. تنها در تداوم زمان، حوادث معنا می‌‌گیرند و تجربه به آگاهی و نیستی به هستی بدل می‌‌شود.   آغاز داستان مادر در نیم‌روز تابستان کنار مزرعه رو به آسمان خوابیده. در حال به دنیا آوردن من است. کنارش مرد فربه راست‌راست راه می‌‌رود و کاری هم از دستش بر نمی‌‌آید. این رئیس کالخوز ما ست. دستان مادر به پایه‌ی باریک پنبه‌ای پیچیده است. ص۱ من دو پدر دارم و دو مادر، رئیس و دایه. ص۲ چشم‌اندازی از آسمان و زمین و زنی همچون الهه‌ای بدوی که بر گوشه‌ای … ادامه خواندن زمین سوخته‌ی مادران و دختران