خوابگرد قدیم

املای درست حیز انتفاع و معنای آن چیست؟

۵ آبان ۱۳۹۳

حیز انتفاع یا حیض انتفاع یا حیض انتفا؟

شیرینی زبان ـ ۵
حیز انتفاعچهل سال پیش همسایه‌ای داشتیم، اسمش بود جواتاغار. بچه بودم و خیال می‌بافتم که نسبت این همسایه‌ی ما با تغار ماست چیست یا چی بوده که همچو اسمی برایش ساخته‌اند. جواتاغار برای من جواتاغار ماند تا مُرد و اعلامیه‌اش را زدند روی دیوار: مرحوم مغفور جوادآقا سورانی. برای اولین بار اسمش را به جای شنیدن، دیدم و تازه فهمیدم که جواتاغار در اصل جوادآقا بوده و هیچ تغاری هم نداشته. اگر فکر می‌کنید به کسی گفتم، اشتباه می‌کنید.

این خاطره با من ماند تا بزرگ‌تر شدم و فهمیدم که بیشتر غلط‌های املایی در روند نوشته شدنِ شنیدار است که به وجود می‌آیند. مثل «ان.پی.تی» که یکی از نمایندگان مجلس که صورت انگلیسی‌اش را درست ندیده بود، آن را در طرح پیشنهادی‌اش «ام‌.پی‌.تی» نوشت و کلی هم دشمن‌شاد شد از این غلط. البته این یک مثال نادر است، چون اغلب این غلط‌ها در سایه‌ی همزیستی زبان فارسی با عربی و همنشینی واژگانی آن‌ها رخ می‌دهد.

در اوج گرد و خاک ناشی از اسیدپاشی زنجیره‌ای معروف، یکی از معاونان رئیس‌جمهور گفت که اسیدپاشی باعث می‌شود فرد از حَیّزِ انتفاع ساقط شود. خیلی‌ها برآشفتند از این نوع نگاه به قربانیان اسیدپاشی که اغلب زنان اند، ولی مشکل فقط این نبود. خبرگزاری‌ها اصطلاحی را که شنیدند، به اشتباه نوشتند حیض انتفاع. حیز یعنی جا و مکان و انتفاع هم یعنی نفع بردن، و ساقط شدن از حیز انتفاع یک اصطلاح حقوقی و فقهی برگرفته از زبان عربی است به‌معنای از کار افتادن و به درد نخوردن. هیچ ربطی هم به حِیض ندارد.

حالا اگر آب دست‌تان است، اسید هم باشد فرقی نمی‌کند البته، بگذارید زمین و گشتی بزنید در خبرگزاری‌ها و وبلاگ‌ها تا ببینید که حیز انتفاع  را نه فقط حیض انتفاع می‌نویسند که برخی از آن‌ها عین را هم می‌اندازند و می‌نویسند «حیض انتفا». انتفا یعنی چه؟ یعنی نیستی و نابودی. مثلاً به‌نقل از احمد توکلی نوشته بودند «جنبه‌ی نظارتی مجلس را از حیض انتفا نیندازید.» اولین کامنت را هم آدم بیکاری مثل من نوشته بود که غلط است، ولی غلط املایی استوار و پابرجا سر جا مانده بود و هنوز هم مانده است و باقی هم خواهد ماند و تکرار هم خواهد شد.

حالا اینکه حضرات اصلاً چه اصراری دارند که سواد نگارشی دیگران را رعایت نکنند و این اصطلاحات علمایی را به کار ببرند، باید از خودشان بپرسید. اما همه‌ی این غلط‌های املایی از همین جنس اصطلاحات علمایی نیست.

مثلاً درست است که وقتی جرم افراد با ادله‌ی قانونی و شرعی ثابت شود به عدالت نزدیک‌تر است، ولی املای ادله ربطی به املای عدالت ندارد که در نقل قول از منتجب‌نیا می‌نویسیم عدله. و درست است که آب مایع است، ولی آب مایه‌ی حیات است نه مایع حیات. و درست است که اغلب کسی ضرب‌الاجل می‌دهد که عجله دارد، ولی برای مهلت دادن ضرب‌الاجل می‌دهد نه ضرب‌العجل. از این غلط‌های ناشی از شنیدار بسیار داریم: نهله به جای نحله؛ توجیح به جای توجیه. قائله به جای غائله؛ الارقم به جای علی‌رغم؛ اجالتاً به جای عجالتاً؛ فارق‌التحصیل به جای فارغ‌التحصیل؛ متنابه به جای معتنابه؛ راجب به به جای راجع به و…

از غلط املایی نمی‌توان فرار کرد، در هیچ زبانی. ولی می‌توان غلط‌های ناشی از شنیدار را با کمی دقت و جست‌وجو کم کرد تا نوشته‌ی ما از حیز انتفاع با «ز» و «ع» ساقط نشود!

پ.ن
۱ـ ین مطلب با حذف اشاره‌ها به ماجرای اسیدپاشی، در ستون هفتگی «شیرینی زبان» روزنامه‌ی اعتماد منتشر شده است.
۲ـ ویراستار محترم روزنامه زحمت کشیده و در این متن که موضوع آن غلط املایی است، املای درست «علی‌رغم» به جای «اَلارقم» را حذف کرده و به جای آن گذاشته «با وجود» و احتمالاً کلی هم کیفور شده از این کار. وقتی ویراستارها مثل ماشین رفتار کنند، وقتی ویراستارها همان نمونه‌خوان‌ها باشند، وقتی هر کسی با هر شغلی یک عدد «وَویراستار» هم باشد، نتیجه‌اش می‌شود اتفاقاتی مضحک شبیه این. در آینده در باره‌ی شغل «وَویراستاری» جداگانه خواهم نوشت.

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

۸ نظر

  • Reply صالح ۱۳ اسفند ۱۴۰۰

    با سلام مطلب پر مغز و بانمکی بود. از طنازی شما در بیان یک موضوع حقوقی لذت بردم.

  • Reply زکیه. ع. ۴ مرداد ۱۴۰۱

    متن کوتاه و روشنگرانه و پرکششی بود، به ویژه اون قسمت که نوشتید «وَویراستاری»!
    در مورد پاراگراف اول (ماجرای جواتاآغا)، تجربه ای مشابه یادم آمد و کلی خندیدم. سپاس!

  • Reply مرضیه سادات ۷ دی ۱۴۰۱

    اگر معلم ها دبیران و اساتید محترم هم در دوران تحصیل ، چنین طناز ادبیات رو تدریس میکردن ، قطعاً ما بیشتر و عمیق تر می آموختیم
    سپاس فراوان

  • Reply فرهاد ۱۶ دی ۱۴۰۱

    و البته یکی از فجایع این روزها گذاشتن ه به جای کسره در انتهای بعضی کلماته. به نظر من باید یه زبان مادری احترام گذاشت. حالا نه تنها در بین مردم عادی، من حتی سایت یه دانشگاه رو دیدم که “پیشنهاد رساله” رو به صورت “پیشنهاده رساله” نوشته بود!!! یا حتی همین اشتباه متدوال “بزار” و “میزارم” به جای بذار و میذارم. بعضی جاها دیدم برای اینکه سعی کنند اشتباه ننویسند، دیگه از اونوری غش میکردند، چیزهایی مثل سپاسگزار رو هم به صورت سپاسگذار می نوشتند

  • Reply جلال صادقی ۱۶ دی ۱۴۰۱

    دوست عزیز
    سلام
    حالا که شما اینقدر بیکار هستید لطفا بفرمایید که نوشتن ” بدینوسیله ” به جای ” به این وسیله ” آیا درست است ؟ و یا اینکه مانند جواتاآغا است
    تشکر فراوان … جلال صادقی

  • Reply سیاوش ۲۷ دی ۱۴۰۱

    سلام. از این نوشتهء شما حظ فراوان بردم که به چنین مواردی اشاره کردید. متأسفانه سواد ( توانایی خواندن و نوشتن) مردم روز به روز در حال افول است. حتی برخی بی سواد(از نظر بنده البته) پا را فراتر نهاده و با گستاخی افاضهء فضل می کنند که چرا واژگان را همانگونه که خوانده می شود، ننویسیم و چه فرقی بین صابون و سابون وجود دارد؟

  • Reply مسعود زمانی ۲۹ اسفند ۱۴۰۱

    سلام
    مطلب جالب و مفیدی بود.
    لذت بردم و استفاده کردم.
    سپاس

  • Reply عقیل ۱۰ شهریور ۱۴۰۲

    سلام گاهی اوقات درجمع دوستان راجع به این موارد صحبت میکنیم البته دامنه ی این کلمات بسیار وسیع است وچه باید کرد نمیدانم .موفق و موید باشید.

  • شما هم نظرتان را بنویسید

    Back to Top