پریود را در زبان شرمزده و مأخوذ به حیای فارسی رواج دادیم تا بتوانیم از زشتی و رکاکت موهومِ دیگر واژهها که از درگوشیهای مادرانمان لبخوانی میکردیم، فرار کنیم و آن را به عرصهی زبان عمومی بکشانیم. واژههایی که خود در استعانت از زبانهای فقهی، مذهبی و فرانسوی قرار بود خودشان فرارگاه مادران و زنان ما از زشتی موهوم اصل ماجرا باشند.
پریود به معنای دقیق «مدت زمان یک نوسان یا چرخهی کامل» و به معنای عام «دوره» هنوز هم در بسیاری از علوم، حتا علوم انسانی و نیز در گفتار روزمرهی طبقهی متوسط بسیار کاربرد دارد. هنوز راه دور و درازی هم در پیش دارد تا مختصِ خونریزی ماهانهی زنان شود. حالا این که این واژه نزد برخی از ما تا این حد از معنای اصلی و عام آن خالی ست که ما را مستقیماً به اندرونی پنهانِ زنان میبرد، یا از کمسوادیمان است یا از ذهن زنزدهی زنهراس ما.
همچنانکه در حاشیهی جدل لفظی اخیر حاتمیکیا با کیارستمی بر سر «مفهوم» جنگ، ناگهان فریادی بلند میشود در انتقاد از بهکارگیری واژهی «پریود» برای «دوره»ی جنگ، که نتیجهاش آتشبس اجباری میان لشگریان دو طرف برای جمعآوری جنازههایی ست که از حیرتِ این حملهی غافلگیرکننده، انگشت به «زبان»، منتظر ضربهی نهایی اند تا جان به جانآفرین تسلیم کنند!
پ.ن:
اگر در باب ریشه یا معنای واژهها اشتباه کردهام، اهل فن لطفاً راهنمایی کنند.
پیوندها:
:: کیارستمی: جنگ هیچ مفومی نداشت
:: واکنشها به جدل حاتمیکیا با کیارستمی
:: انتقاد از «تعبیر بیشرمانهی مغز متفکر مشروبخوار غربگرای افتاده در داخل غرب»
:: کیارستمی: جنگ مفهوم نداشت، ولی مگر میتوان ادعا کرد که رزمندگان حماسه نیافریدند؟