این ایده را دوستی نادیده با نام مستعار «لا دری» چند روز پیش در گوگلپلاس نوشت و دیگران پای آن نظر دادند. برای گسترش طرح در فضایی عمومیتر و رساندنِ ایده به جامعهی ناشران و نویسندگان، متن ایده و نظرهای پای آن را با اندکی ویرایش در اینجا بازنشر میکنم. [+]
من وارد وبسایتی میشوم٬ فهرستی از نویسندهها و کتابهایی را که «خواهند» نوشت، میبینم. از هر کتاب یکی دو فصل اولش هم رایگان موجود است. از کتابی خوشم میآید و دوست دارم بعد از کامل شدنش آن را بخوانم.
تمام مراحل پرداخت را انجام میدهم٬ اما ناشر قول میدهد فقط در صورتی که تا تاریخ مشخصی کتاب تمام شد، پول را از حساب من برداشت کند (امکان بانکیاش در ایران وجود دارد؟ وجود دارد: حوالهی بانکی مدتدار. نظرها را ببینید.)
همین طور ناشر یا نویسنده میتواند بگوید فقط در صورتی که مقدار پول جمعشده تا تاریخ فلان به بهمان تومان رسید، کار کتاب را شروع میکنیم. اگر از آن حد کمتر بود بیخیال میشویم و از کسی پولی نمیگیریم.
وقتی که کتاب تمام شد، برای کسانی که پولی دادهاند نسخهی پیدیاف (یا کتابخوان یا چاپی٬ بسته به پولی که دادهاند) ارسال میشود.
چرا؟ [ادامـــه]
چون پیدیاف سانسور دولتی را دور میزند.
چون هزینهی کاغذ و وابستگی مالی ناشر به دولت و بازار را حذف میکند.
چون ناشر دیگر میتواند به جای بازی اجباری در نقش دلال کاغذ و مجوز، بر نقش اصلی خود در یافتن استعدادهای نو و جهت دادن به فرهنگ و ادبیات تمرکز کند.
چون امکان برنامهریزی و دیدن موفقیت آیندهی پروژه را به نویسنده و ناشر میدهد و ریسک سرمایهگذاری در چیزی را که ممکن است خریدار نداشته باشد، حذف میکند
چون مشکل کپی غیرقانونی پیدیاف کتاب را برطرف میکند: کسانی که قرار بود پولی بابت کتاب بدهند همین الان پولش را دادهاند.
امکان پذیر است؟
اگر با سایت http://www.kickstarter.com آشنا باشید میدانید که ایده در سطح جهانی عملی شده و پیشنهاد من اینجا فقط بومیسازی و قامتدوزی همان سایت است برای بازار کتاب ایران.
مشکلات؟
آیا سیستم بانکی ایران در پرداخت الکترونیکی این اجازه را میدهد که اطلاعات پرداخت را وارد کرد ولی اصل پرداخت را به تعویق انداخت؟ اگر خیر آیا خوانندگان خواهند پذیرفت که پول را امروز بدهند و در صورتی که مبلغ کل به حد نصاب نرسید، ناشر پول آنها را برگرداند؟ (امکانپذیر است. نظرها را ببینید.)
نظرها
MaNi Razavizadeh:
ایده جالبیه.
در مورد پرداخت پول: فکر نمیکنم چنین چیزی در بانکهای ایران مرسوم باشه. سیستمهای پرداخت آنلاین و درگاههای موجود برای پرداخت لحظهای طراحی شده.
ولی میشه پیشپرداخت باشه. مثلاً سی درصد قیمت نهایی کتاب.
MaNi Razavizadeh:
یه چیز دیگه هم به نظرم رسید. مشتری ایرانی عموماً ندیده خرید نمیکنه. هنوز خرید اینترنتی یه جنس مشخص جا نیفتاده چه برسه به کتابی که هنوز نوشته نشده.
لا دری:
این وجود «چند فصل اول» و عدم پرداخت در صورت نوشته نشدن کتاب به همین مساله کمک میکنه.
به نوش:
بیایید این ایده را با حجم داستانهایی که نوشته شده اند و امکان چاپ ندارند، امتحان کنید. اینهمه نویسنده بالقوه دارد اینجا که اکثرشان کارهایشان بسیار خوب است. همین بخشی از فصلی از کتابی که تمامن نوشته شده را با همان شرایط مالی و غیرو بگذارند توی سایتشان. اگر به حد نصاب رسید، بفروشند و خیرش را ببینند!
لا دری:
صد البته آن را هم پوشش میدهد. خیلی هم خوب.
Bahador A.H.B:
در مورد پرداخت پول بعد از زمانی،امکانش در بانکهای ایرانی وجود داره،و تحت عنوان حواله مدت دار قابل انجامه و شما درخواست الکترونیکی ثبت میکنید که در فلان تاریخ فلان مبلغ به فلان حساب واریز شود،و قطعا شما تا یک ثانیه قبل از انجام عملیات احتمال ابطال آن را دارید.
لا دری:
اضافه کنید به خریداران بالقوه که حاضر باشند مبلغی بیشتر از بقیه پرداخت کنند تا زودتر به حد نصاب برسد: سایتهایی که امکان دانلود رایگان کتاب را فراهم میکنند و از تبلیغات در سایت سود مالی خود را به دست میآورند.
MaNi Razavizadeh:
حواله مدتدار از پنل اینترنتی حساب خود شخص میشه ولی از درگاه آنلاین که مشتری با کارت شتاب بخواد پرداخت کنه چنین امکانی نیست.
Bahador A.H.B:
ولی بانک گزارشی برای حساب مقصد نداره که در این تاریخ قراره این مقدار پول به حسابتون واریز بشه،،،
Bahador A.H.B:
این امکان وجود داره،فقط باید مشتری بانک رو متقاعد کنه که این سرویس رو احتیاج داره،،،،در اتاق پایاپای فرابورس این سرویس برای کارگزاران از طریق بانک ملت فعاله
لا دری:
قبول اما میشه یه طورایی باهاش کنار اومد. خریدار میتونه مبلغ رو و شماره حسابش رو مستقیم در سایت ثبت کنه. به هر حال اگه پول واریز نشه فرض بر اینه که خریدار نظرش عوض شده.
Teldur Falas:
کاری که نشه کپی رایتشو تضمین کنن
هیچ فایده ای نداره حتی خارج از ایران
لا دری:
تضمین کپی رایت میخوای چکار؟ کار تا پولش به اون حدی که در نظر نویسنده و ناشر بوده نرسه اصلا بیرون داده نمیشه. بعد هم چون پولش دراومده هر اندازه که کپی بشه فقط تبلیغه برای کارهای بعدی.
Sepinood Nadjian
خب جالبه که من دیروز با این سایت و عملکردش آشنا شدم. مثل همهی نمونهها بدبینیام نسبت به خواندن کتاب از روی مانیتور بلافاصله روی ایده سایه افکند. بعد به نظرم اومد که با فرض این که نسل جدید آشنا با گجتها و تبلتها و کیندلها شاید با این مشکل کنار بیاید. پس به مرحلهی دوم میرویم. مشکل بعدی یا مساله این است که اصلا منفعت مادی چقدر دخیل است و در مقابل خوانده شدن چقدر اهمیت دارد. برای نویسندهی ایرانی خوانده شدن در سطح وسیع مهمتر است و اگر قرار است چنین سایتی برایش اقبال خوانده شدن فراهم کند، چون میداند برد اینترنت کمتر است (یا تصورش این است) اعتماد نمیکند.
این راه البته خیلی بهتر است انتشار اینترنتی در یک سایت و اعلام شماره حساب است که آیا کسی با صدای وجدانش روال خرید اثر را طی کند یا نه. و حالا مهمتر از همه آن را بخواند یا نه!
و خب کپی رایت که اصل قضیه است و ما ثابت کردیم که نافی این حق هستیم. (توجه کنید به حجم دانلود کتابهایی که همین حالا در بازار هست و دارد دانلود می شود.)
لا دری:
من این نکتهی فرمایش شما را برجسته میکنم که سود مالی مهمتر است یا تعداد خواننده؟
شما که دست اندر کار هستید تیراژ متوسط یک کتاب شعر/ یک مجموعه داستان / یک کتاب فنی برروی کاغذ (چاپ سنتی) چه اندازه است؟
Sepinood Nadjian:
2000- 3000 نهایتا در یک نوبت چاپ به شرط آنکه خیلی حرفهای هم باشند.
لا دری:
خب یک رقم صفحهی فیس بوک «داستان نو» هفت هزار لایک دارد. چطور ممکن است رسانهی اینترنت کمتر از رسانهی سنتی خواننده داشته باشد؟
Sepinood Nadjian:
خیلی سادهانگارانه است که لایک را مبنای خوانده شدن بدانیم. میدانید خوانده شدن یعنی چه؟ این که آدمها بیایند راجع به اثر نظر بدهند. فیدبک داشته باشد. توی روزنامه و مجلات نقد و تحلیل شود یا دستکم یک ریویوی ساده که بقیه تشویق شوند به خواندن و دیگر نهایتِ (ببخشید) خاک توسریاش این باشد که مردم بردارند تکههای کتاب را کوت کنند و نقل قول بنویسند ازش. اثری توی تاریخ لااقل ماندگار می شود که بحث و حرف و حدیث داشته باشد. یا عامه پسندها که تیراژشان بسیار بیشتر از اینهاست. مثلا کتاب فلان خانم به چاپ دهم برسد یعنی مثلا سی هزار نفر خواندهاند.
لا دری:
صد در صد قبول. اما توجه دارید که در این مدل کسی که پول میدهد و پیش خرید میکند میدانیم که کتاب را خواهد خواند. از قبل اظهار علاقه کرده و به احتمال بالایی جزو همان تحلیل کنندگان و تبلیغ کنندگان خواهد بود. نتیجه این که نویسنده هم میداند فلان تعداد خوانندهی جدی خواهد داشت. این جدای از آن تعدادی خواهد بود که کتاب را کپی خواهند کرد و خواهند خواند.
علاوه کنید به این فرمول پایین آمدن قیمت کتاب ﴿که همیشه مانعی در سر راه کتابخوانی ایرانیها بوده است﴾ به دلیل حذف کاغذ و توزیع که افراد بیشتری را تشویق به خواندن خواهد کرد.
حسـام میم:
به نظر من پیش خرید کتاب در حالی که کل کتاب دیده نشده بعیده موفق باشه. من کتاب رو به یکی از دلایل زیر میخرم:
۱ – تورقی از ابتدا تا انتها
۲ – خوندن نقد
۳ – اعتبار نویسنده
۴ – اعتبار ناشر
در پیش خرید امکان هیچ کدوم از این راهها نیست. چرا که بند یک و دو که ممکن نیستند و نویسنده و ناشر معتبر(لااقل داخلی) هم به دلایل قانونی تن به چنین روشی نمیدند.
به نظرم تلفیقی از این طرح و طرح نشر نوگام میتونه اثر بهتری داشته باشه. یعنی هم کتاب پیش فروش بشه و هم حامیان علاقمند کمک کنند.
http://nogaam.com/
rezgar avizheh:
من حالا و مخصوصا پس از خواندن نظرات دوستان، این سوال برایم به جد مطرح شده که مگر در ایران چند نویسنده حرفه ای داریم که اینگونه بنویسند؟ دو فصل را بنویسد وقتی پولش را گرفت ادامه بدهد؟
کتابخانه گوگولی:
ایده جالبیست ولی بعید میدانم در ایران و شرایط فعلی قابل اجرا باشد.و یا اگر هم اجرایی شود از آن استقبال شود.صنعت نشر الکترونیک در کشورهای دیگر واقعا صنعت است ,رویش کار شده برنامه ریزی و هدف دارد,دقیقا مثل سینما .
ما هنوز نشر الکترونیکی به آن صورت نداریم ,ناشران ما بیشترشان حتی ان را نمیشناسند,نویسندگان ما ترجیح میدهند چند سال پیش نویس کتابشان خاک بخورد ولی به اینصورت چاپ نشود.هنوز حالا حالا ها باید کار شود روی این واژه ها .فقط نباید چون در فلان کشور چنین صنعتی رو به رشد است ایتجا هم پیاده شود.چند کتاب ایبوک در هارد کامپیوترهایمان ذخیره کرده ایم؟چند درصد شان را خوانده ایم؟چقدر درباره کتابهایی که میخوانیم بحث میکنیم؟اینها اول از همه باید حل شوند بعد به نظرم به مرحله اجرا در آیند.در حال حاضر همین چند قدیم که بعضی ناشران آنهم برای دور زدن سانسور دارند انجام میدهند به نظرم خوب است آنهم بازارش چند روزی گرم است و دوباره رو به فراموشی میرود.
به نظرم بیشتر به درست کردن فرهنگ باید پرداخت. زیربنایی باید عمل کرد.ظاهر قضییه را هر کارش بکنی تا از درون درست نشده باشیم کاری بیهوده است.البته ایده خوبیست و جای کار زیاد دارد./سپاس
لا دری:
چند نکته:
– وقتی برای ایبوکی پول نداده باشیم خیلی رغبت به خواندنش نداریم!
– این طرح ابدا و به هیچ وجه قصد ندارد کاری زیربنایی کند و فرهنگ کتابخوانی را متحول کند یا برای نویسندهها خوانندهی از جان گذاشته فراهم کند یا چه و چه. این طرح به سادگی در این خلاصه میشود: «یکی دو فصل از کتابی را خواندهاید. حالا دوست دارید مابقیاش را هم بخوانید. حاضرید مبلغی اندک به نویسنده کمک کنید که بتواند وقت بگذارد و کتاب را تمام کند؟»
– بهترین روشی که تا به حال برای خلاصی از سانسور میشناسیم همین کتابهای الکترونیکی هستند. اما مشکل اصلی اینها نزدیک کردنشان به پول است و پرداخت حق الزحمه. بالاخره نویسنده باید نان بخورد. این طرح در حد مقدورات این مساله را هم حل میکند.
– در مورد صنعتی کردن بازار نشر: من از رابطهی بین نویسنده و ناشر در ایران خبر ندارم اما در این بلاد کفر یکی از روشهای مرسوم همین است که نویسنده چند فصلی از کتاب و طرح کلی آن را به ناشر میدهد و ناشر اگر آن را قابل کار ببیند پیش پرداختی به نویسنده میدهد و به نوعی نویسنده در استخدام ناشر درمیآید و مثل یک کارمند شروع به نوشتن کتاب میکند. این طرح همین سیستم را به رابطهی بین ناشر و خواننده و نویسنده در ایران معرفی میکند.
– در مورد سایت نوگام: من احساس ناخوشایندی داشتم(!) چراییش را وقتی فکر کردم به این نتیجه رسیدم که جایی در ذهنم اینطور برداشت کرده که عدهای کتابی را «گروگان» گرفتهاند و فقط در صورت پرداخت پول آن را آزاد خواهند کرد. این متفاوت است با گفتن این که «جناب نویسنده! از این کارت تا اینجا خوشم اومد. برو جلو! هوات رو داریم»
– آیا نویسندهای هست که بخواهد به این روش بنویسد؟ خب فرض کنیم من میخواهم یک کتاب فنی در رشتهی خودم بنویسم. باید مقداری از وقت کار و تفریحم را بزنم٬ سرمایه گذاری کنم٬ از جیب بخورم یا هر نوع هزینهی مادی یا معنوی دیگری بکنم تا آن کتاب نوشته شود. حالا سوال این است: آیا ارزشش را خواهد داشت؟ به بیان دیگر آیا دخل و خرجم با هم خواهد خواند؟ نویسندهی حرفهای که تفننی نمینویسد و میخواد از این راه زخمی از زندگی را ترمیم کند یا نانی بخورد با این طرح جواب قاطعی خواهد گرفت.
Bahador A.H.B:
یک ایده اضافی هم وجود داره که مثلا کاربران سایت مبلغ اندکی (۵۰۰۰ تومان) برای نوشتن کتاب کذایی فوق الذکر کمک کنند تا کتاب نوشته بشه و رایگان در اختیار همه قرار بگیره،،،یه چیز تو مایه خیریه برای کتاب
Hamed Shafeian:
چه تضمینی وجود داره که کیفیت بقیه کار به اندازه همان یکی دو فصل اول باشد؟؟؟
پ.ن: من با ایده نشر اینترنتی خیلی موافقم ولی باید فکر دقیقی داشت! بنا به ادبیات حوزه کاری ما باید مدل کسب و کار (بیزینس مدل) مشخص و دقیق و فکر شده داشته باشه!
لا دری:
هیچ تضمینی واقعا. مثل خرید هر جنس دیگهای. مثل ورق زدن کتاب توی کتابفروشی میمونه. فقط یه ایدهی کلی بهت میده.
این قضیهی چند فصل اول رو من یکی از همین مدل نشر در خارج از ایران گرفتم و یکی دیگه از مدلی که کیندل آمازون کار میکنه. اونجا هر کتابی با هر قیمتی رو میتونی چند فصل اول رو درخواست کنی که به صورت رایگان روی دستگاهت میاد.
میتونی به قضیه از اون طرف هم نگاه کنی: اگه از چند فصل اول خوشت نیاد به احتمال بالا از بقیهی کتاب هم خوشت نمیاد. بنابراین پولت رو هدر نمیدی.
لا دری:
در مورد مدل بیزنیسش باز هم نویسندهها و ناشرهامون باید نظر بدن. اما چرتکه انداختن من میگه:
اگه ۱۶۰ نفر خواننده معمولی نفری ۵ هزار تومن بدن و یک نفر (مثلا صاحب سایتی یا اسپانسری دیگه) دویست هزار تومن بده میشه یک میلیون تومن که شاید برای یه نویسندهی بینام بدک نباشه.
حالا اگه نویسندهی معروفی باشه یا هدف ترجمه کردن یه کتاب غیرقابل نشر اما معروف (مثل قضیهی دلبرکان غمگین من) باشه که ۱۶۰ نفر یهو میپره به یکی دو هزار نفر.
Hamed Mousavi:
این مدل جالبی است فقط کمی تغییر لازم دارد چون داخل ایران صاحب حساب اجازه پرداخت آنلاین را می تواند فقط با ورود به درگاه های بانکی و با وارد کردن اطلاعات کارت به سایتها بدهد باید افراد عضو وب سایت بشوند و مبلغ را داخل حسابشان در سایت سپرده (deposit) بکنند تا بعداً سایت در هر زمان که سفارش ارسال شد اقدام به برداشت از این سپرده بکند.