اگر مته به خشخاش نگذاریم که منظور از انتقاد در اینجا گلایه یا شکایت است، انتقاد یا از یک مفهوم کیفی و چیزی غیرعینی ست مثلاً انتقاد از مهندسی آراء در انتخابات. یا از یک چیز عینی که در این صورت باید یک انسان یا مجموعهی انسانی باشد، مثلاً انتقاد از آیتالله جنتی که در هر دو حالت، انتقادی درست است.
میپندارم از این دو حالت بیرون نیست. یعنی نمیتوان مثلاً از میز انتقاد کرد، میتوان از کیفیت آن شکایت کرد یا از جای گذاشن آن یا از رنگش یا سازندهی آن یا از خریدارش. گیر “انتقاد از سردیس اخوان” در همین است. متن خبر را که بخوانی، تازه میفهمی که پسر اخوان از خودِ سردیس پدرش شکایت ندارد، از طراح وسفارشدهندهی آن گلایه دارد که قیافهی سردیس را بیشتر شبیه شخصیتهای شاهنامه درآورده تا زندهیاد پدرش، که دوستارانش پریروز در بیستویکمین سال درگذشت او گرد هم آمدند.