“هنرمندان ارزشی ما در انقلاب نیز چنین وضعیتی دارند، یعنی مشکل آنها این است که همیشه بیست میگیرند، یعنی مسئولین و مردم به این نتیجه رسیدهاند که این نویسنده همیشه بیست میگیرد و جزو وظایف آن فرد دانسته و چیزی معمولی شده است. از آن طرف کسی که همهی این سالها را خوش خورده و خوش چریده و آنچه که خواسته گفته و انجام داده یک لبخند کوچکی که به نظام میزند، مسئولین آب از لب و لوچهشان میریزد و چنان آن فرد را حلوا حلوا میکنند که گاهی شصت پایشان به داخل چشم آنها میرود که این امر بسیار ظالمانه است.”
این جمله از آقای دولت است؟ نه، از محمدرضا سرشار، نویسندهی بزرگ بچهمسلمان انقلابی ست. انگار بینزاکتی و بد حرف زدن در ملأ عام، این روزها در میان اقتدارگرایان در همهی عرصهها واگیر دارد که حتا پرریختهای چون سرشار هم از قافلهی این جماعت عقب نمانده است. کدام جماعت؟ او در همین مصاحبه گفته است: “بنده جزو کسانی بودم که برای رئیسجمهور فعلی کشور تبلیغ کردم قبل از اینکه جریانات انحرافی کشور درست شود و ما هم که از غیب باخبر نبودیم که اینگونه میشود، اما با کلیت این شخصیت که مشکل نداریم.”