حتماً تا به حال این خبر را خواندهاید که فرزاد جمشیدی، مجری تلویزیون، در برنامهی بزرگداشت محمد نوری در تالار وحدت گفته است: رمضان بدون شهد شیرین ربنای استاد شجریان لطفی ندارد.
متأسفانه دیدم این خبر در چند جا منتشر شده است و حتا برخی از وبسایتهای نزدیک به استاد شجریان هم آن را منتشر کردهاند و دوستان هم این خبر را دست به دست کردهاند. با اجازه و با گلهی بسیار چند نکته را تذکر میدهم و خواهش میکنم حالا که داریم به انتخابات نزدیک میشویم کمی با دقت خبرها را بخوانیم و دست به دست کنیم:
یک: میدانید که استاد شجریان به هیچ وجه اجازهی پخش آثارش را نخواهد داد؛ این مثل روز روشن است. ایشان همین حالا در بایکوت و حصر فرهنگی هستند. به ایشان حتا اجازهی سخنرانی در مراسم یادبود استاد پایور هم داده نمیشود، آخرین آلبومشان نیز مدتهاست در وزارت ارشاد در انتظار مجوز مانده و…
استاد شجریان حتا بر سر پخش آثار بیکلام استاد مشکاتیان در آلبومهایی که شرکت «دلآواز» منتشر کرده است هم بحث دارند و برای نمونه، پخش قطعهی «نهفت» از آلبوم «مرکبخوانی» را جایز نمیدانند و حق معنوی آن را متعلق به دلآواز میدانند و به طور قانونی پیگیر هستند که حتا قطعات بیکلام آثارشان مثل چهارمضرابها و تکنوازیها یا دونوازیها هم از صدا و سیما پخش نشود.
دو: این هم روشن است که حتا اگر استاد هم اجازه بدهد، صدا و سیما آثار ایشان را پخش نخواهد کرد.
سه: تا به حال با خود فکر کردهاید که آقای شاهآبادی معاون هنری وزارت ارشاد چه کاره است؟ بله ایشان کارمند وزارت ارشاد است و معلوم نیست فرزاد جمشیدی چرا از ایشان خواسته است که برای پخش ربنا رایزنی کند؟ آقای شاهآبادی واقعاً اگر میخواست کاری بکند یا اگر میخواهد کاری بکند بهتر است مجوز آلبوم استاد را پیگیری کند نه پخش ربنا از تلویزیون را که به او ربطی ندارد.
چهار: هیچ دقت کردهاید که الان آقای جمشیدی در سرخط خبرهای فرهنگی هنری ست؟ هیچ دقت کردهاید که رمضان نزدیک است و ایشان از حالا دارد آشکارا برنامهاش را تبلیغ میکند؟ برنامهای که شاید امسال ایشان مجری آن نباشد ولی با این تبلیغات دارد اقبال خود را برای اجرای بالا میبرد.
پنج: ایشان آیا قبلاً از پخش نشدن آثار شجریان اظهار تأسف کرده بودند؟! تا همین دو سال پیش صدای شجریان صدای خس و خاشاک بود و آقای جمشیدی برای دوستان نامهی فدایت شوم میداد و میگفت: آقای رییس جمهور، میشود باران باشید.
آیا ایشان همان کسی نیستند که باعث خندهی مردم شدند وقتی که گفتند: حرفهای احمدینژاد در «فرانس ۲۴»، دو میلیارد و دویست میلیون کامنت داشت؟
هشت: واقعاً این نکات بدیهی گفتن داشت؟!
نه: برخی سایتها نوشتهاند که خدا کند هنوز فرزاد جمشیدی خودمان مانده باشی! دعای بسیار خوبی کردهاند، چون یادمان هست آقای مجری در یک جای نامهی عاشقانهاش نوشته بود: «حرفهای درشتی که از دهان هواداران نامزدهای انتخاباتی درآمده و زمینگیر شده بودند، مثل یک حباب، کلاه از سر برداشتند و تا چهار نامزد پست ریاست جمهوری از خط پایان بگذرند، لشکر باران پایتخت ایران را فتح کرد.»
مگر استاد شجریان هم یکی از هواداران و اصلاً «صدای همین خس و خاشاک» نبود؟ دیروز به امثال او حباب گفتند ولی حالا دنبال شهد شیرین ربنای او میگردند. بسوخت دیده ز حیرت که این چه بوالعجبی ست!
ایمیل رسیده با امضای محفوظ
پ.ن: در ضمن اگر فراموش نکرده باشید، امروز هم سالگرد ۱۸ تیر است!