خوابگرد

کارگردانان نخوانند!

سال‌هاست می‌شنویم درد اصلی سینما و تلویزیون ما فیلم‌نامه است، که هست. اما کم‌حوصله‌ها بلافاصله انگشت اتهام را به سمت فیلم‌نامه‌نویسان بی‌پناه می‌گیرند. انگار مقصر اصلی ماجرا، همین گروهِ اندک و پرمصیبت هستند. [متن کامل]

به واسطه‌ی شغل‌ام بیشتر ساعات هفته را با فیلم‌نامه‌نویسان سر می‌کنم. جدا از اندک تجربه‌ام در فیلم‌نامه‌نویسی، حشر و نشر با این دوستان، مرا در جریان کامل تعامل آنان با کارگردانان قرار داده است. نتیجه‌ی این شناخت به‌نسبت دقیق این است که به یقین رسیده‌ام تسلط فیلم‌نامه‌نویسان به اصول درام در ایران به مراتب بیش‌تر از کارگردانان است. حتا میزان مطالعه‌ی غیرهنری فیلم‌نامه‌نویسان، مثلاً در علوم انسانی مانند فلسفه، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی نیز قابل مقایسه با کارگردانان نیست.

همین مسئله سبب می‌شود در بیش‌تر موارد کارگردانان که در سلسله مراتب تولید، شأن بسیار بالاتری از فیلم‌نامه‌نویسان دارند، فیلم‌نامه را تا سطح فهم خود از اصول درام پایین بیاورند. حاصل این که به سبب کم‌قدر بودن فیلم‌نامه‌نویس در عرصه‌ی فیلم‌سازی ایران، از یک سو فیلم‌نامه‌نویسان مجرب خود را به آب و آتش نمی‌زنند و به متوسط بودن کارگردانان رضایت می‌دهند و از سوی دیگر فیلم‌نامه‌نویسان متوسط از قدر و منزلتی که نباید، برخوردار می‌شوند.

کارگردانان پس از انقلاب، به ویژه تربیت‌شدگان نهادهایی مانند انجمن سینمای جوان و مراکز مشابه، بیش‌تر عکاسی آموخته‌اند تا ادبیات. در جمع کارگردانان که قرار می‌گیرم، از لذت‌هایشان از سینما که سخن می‌گویند، به نوع قاب‌بندی، دکوپاژ و سایر موارد فنی کارگردانی بدون کارکردشان در متبلور کردن اصول درام اشاره می‌کنند. کمتر دیدم اصول فنی کارگردانی را در ارتباط با شخصیت‌پردازی، ساختار دراماتیک و سایر اصول درام در نظر گیرند. انگار دکوپاژ چیزی قائم به ذات است و قرار است تنها به خودش خدمت کند و فقط به دلایل زیبایی‌شناسی عکاسی به وجود آمده است.

کارگردانان ایرانی در بیشتر موارد فن‌سالار هستند تا دراماتورژ و آشنا با جهان ادبیات. در حالی که بسیار بدیهی است کارگردان در طول روند تولید باید فیلم‌نامه را ارتقاء دهد نه از آن بکاهد. مشخص است که برای رسیدن به این مقصود کارگردان باید شناختی دقیق از اصول درام داشته باشد که در حال حاضر در ایران به هیچ وجه این گونه نیست. از همین رو بهترین فیلم‌های سینمای ما متعلق به کارگردانانی ست که به ادبیات و درام تسلط کافی دارند که تعداد آن‌ها به تعداد انگشتان دو دست هم نمی‌رسد.

بد نیست گاهی کارگردانان محترم نمایشنامه و رمان هم بخوانند. شاید در آن زمان کمتر بشنویم مشکل سینمای ما فیلم‌نامه است؛ که هست!