«و حالا عصر است» نخستین کتاب طیبه گوهری، مجموعهای ست از دوازده داستان که خود نویسنده در همین نشست گفت آنها را از میان حدود سیوپنج داستان گلچین کرده است. معتقدم هر مجموعهداستانی با این حجم، اگر دستِکم سه داستان خوب داشته باشد، میتوان آن را یک مجموعهی خوب قلمداد کرد. اما کتاب طیبه گوهری، دستِکم سه داستان «خیلی خوب» دارد، و بقیهی داستانها هم، بهجز یکی، یا خوباند یا در حد متوسط.
ویژگی دیگرش این است که گرچه مجموعهای بههمپیوسته نیست، اما برخلاف بیشتر مجموعههای ناپیوسته، اغلب داستانها در کنار هم دریچهای را باز میکنند به مضمونی مشترک که برآمده از نوع جهانبینی نویسنده است. در این نشست، نام این مضمون مشترک کلی را «مسئولیت اخلاقی» گذاشتم با این توضیح که آدمهای این داستانها آدمهای تنهایی نیستند، با «خودشان» هم درگیر نیستند، با «چیزهای دیگر» هم درگیر نیستند، بلکه آدمهاییاند درگیر با «آدمها»ی دیگر. و همین، زمینه را برای جلوهگر شدن اهمیت «مسئولیت اخلاقی» در منظر نویسنده فراهم کرده است. حتا در داستانهایی که «منراوی»اند، ما چندان به اندرونی شخصیتها و گرفتاری آنها با خودشان راه نمییابیم، بلکه در بستر رویارویی آنها با دیگران، هر بار بر سر موضوعی خاص، از کنار آدمها میگذریم و آنها را نشسته بر صندلی سرنوشتِ ناشی از تفکر، رفتار یا روابطشان تماشا میکنیم.
موضوع دیگری که در این نشست طرح شد و بحثی هم در بارهاش درگرفت، افق باز نویسنده در گزینش موضوعات متنوع و بهخصوص دستاندازی موفق او به ایدههای بکر است. در عین حال از دغدغههای معروف به روشنفکری در این مجموعه نشان چندانی نیست. طیبه گوهری هم در ایدهپردازی، هم در قصهگفتن بسیار توانا ست و شاید به همین دلیل باشد که از روایتهای پسامدرن در این مجموعه پرهیز کرده و بهخوبی تلاش کرده در قالب داستانهای مدرن، با قصهگویی محض، خواننده را با خود کنار پنجرهی نگاهش به دنیای آدمهایی بنشاند که در میان آنها زندگی میکنیم، اما نمیبینیمشان. او بر کلمهها سوار است و در توصیفها در عین ایجاز، بسیار خلاقانه کار کرده است.
در روزگاری که داستان کوتاه بیشتر مخاطب خاص دارد تا عام و هر داستان کوتاه برای این که داستانی موفق تلقی شود، یا باید گونهای تازه از روایت را فراراهِ جهان داستان کوتاه ایرانی قرار دهد یا دستِکم ایده و مضمون و توانایی نویسنده در قصهگویی چنان باشد که لذتِ عمیق خوانش و درنگ را به خواننده نقدیم کند، شما را به ضیافت خواندن این مجموعه، بهخصوص داستانهای «پلاتین»، «آهه»، «هزار و یک بار»، «حلقهی داغ» و «چشمهای فرضی» دعوت میکنم. و در پایان، توجه خاص طیبه گوهری را به شیوایی نثر و کارکرد زبان در داستاننویسی و پرهیز از تعجیل در چاپ کتاب به هر قیمتی و با هر کیفیتی، بسیار میستایم.
و حالا عصر است، طیبه گوهری، ۹۵ صفحه، نشر ثالث، چاپ نخست ۱۳۸۸، دوهزار تومان