خوابگرد

من بودم؟

زنده بودن یعنی همین که بتوانی مدام خودت را متعجب کنی، البته ناخواسته. یعنی همین‌طور دلی زندگی‌ات را بکنی و یک‌جاهایی ببینی، اِ، این کی بود دیگر؟ من بودم؟ نه این که برای تعجب خودت از خودت زندگی کنی.

سطری از رمانی که مشغول ویرایش آن‌ام