معروفی خودش گفته: رمان «ذوبشده» خیالها و خاطرههای من از فضایی ست که در آن نفس کشیده و زیستهام، داستان نویسندهای که زیر بازجویی و شکنجه ناچار به قصهپردازی شده، آنگاه در قصههای خودش گم میشود. حاصل کار و تلاش داستانی من در سالهای جوانی است که میبایستی در همان زمان انتشار مییافته، نقد میشده، و بر کار و راه ادبیام تأثیر میگذاشته. اما ما آدمهایی هستیم که زمان و مکانمان بههم ریخته، نمیدانیم کِی چرا کجاییم!»
با این همه، مهم این است که این کتاب از محاق سانسور بیرون آمده و منتشر شده (هرچند با ۳۵ مورد حذف و تغییر) و حتا اگر چیزی به وزن ادبی عباس معروفی اضافه نکند و ناگزیر در کنار آثار داستانی ۱۳۸۸ هم احتمالاً چندان به چشم نیاید، مضمون رمان در فضای رسمی نشر ایران مضمونی ظاهراً ممنوع است که خوشبختانه در این کتاب اجازهی نشر پیدا کرده و از این نظر باید قدر آن را دانست. بهخصوص از نویسندهای آزاده و زجرکشیده که در عین کار تماموقت نویسندگی، از معدود نویسندگان حاضر و فعال در عرصهی جامعهی روشنفکری ایران هم هست. فقط پرسشی که بعد از خواندن این رمان ذهنم را قلقلک و آزار میدهد و البته که هیچ ارتباطی هم به نویسندهی اثر ندارد، این است که اگر فضای این رمان و زمان آن، به رویدادهای تلخ و سیاه سال ۸۸ مربوط میشد، آیا باز هم امروز این بخت را داشتیم که آن را در دست گرفته باشیم؟
رمان «ذوبشده» را نشر ققنوس در ۱۲۷ صفحه منتشر کرده است.
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
خوابگرد و لینکدهی آن را در گوگلریدر بخوانید.
آدرس فید مطالب خوابگرد
http://feeds.feedburner.com/khabgard/farsiblog
آدرس فید لینکدهی خوابگرد
http://feeds.feedburner.com/khabgard/linkade