خوابگرد

«شب ممکن» محمدحسن شهسواری

رمان تازه‌ی محمدحسن شهسواری را یکی دو هفته است که نشر چشمه به بازار کتاب فرستاده. این رمان، چهارمین اثر داستانی شهسواری ست پس از مجموعه‌داستان «کلمه‌ها و ترکیب‌های کهنه» (۱۳۷۶)، رمان «پاگرد» (۱۳۸۳) و مجموعه‌داستان «تقدیم به چند داستان کوتاه» (۱۳۸۶). احتمالاً این رمان بحث و گفت‌وگوهای خوب و حتا شاید تندی درخواهد انداخت، اما بدون این که پیش‌داوری بدهم، می‌توانم این را فقط بگویم که در خوش‌خوان بودن این رمانِ تقریباً متفاوت هیچ شکی نیست. گفتنی‌های دیگر خودم بماند برای بعد.

بخشی از متن این رمان که در پشت جلد آمده از این قرار است:

به خاطر کاغذهای مچاله‌ی کنار سطل آشغال اتاقم است که نمی‌دانم به رمانت به چشم یک منتقد نگاه کنم یا یکی از شخصیت‌ها. همه‌ی این کاغذپاره‌ها نوشته‌هایی هستند که در آن‌ها سعی کرده بودم در برابر رمانت ـ نمی‌دانم بنویسم رمانت، رمانِ هاله یا رمانم ـ نقش منتقدی خارج از گود را بازی کنم. نمی‌شود، نشد. شاید نگه‌شان دارم تا از خواندن‌شان سر ذوق بیایی که جناب آقای استاد دانشگاه، منتقد و ویراستار بسیار جدی، همین که به اسم هاله می‌رسد، به رغم همه‌ی تلاشی که می‌کند، باز هم نمی‌تواند جلوِ احساساتش را بگیرد… بگذریم. نوش‌داروی پس از مرگ سهراب، همیشه و در هر زمان تلخ‌ترین بیهوده‌ی جهان است.

شب ممکن ـ نشر چشمه ـ ۱۶۰ صفحه ـ ۳۲۰۰ تومان