۸۰۰ سال پیش ـ مولانا
من چو اسماعیلیانم بیحذر | بل چو اسماعیل آزادم ز سر
۱۳ آبان ۸۸ ـ فرهنگستان هنر
کلمه: صبح امروز دهها موتور سوار با لباس شخصی و تجهیزات کامل در مقابل هر دو در فرهنگستان هنر تجمع کردند و با همراهی یگان ویژه به شعار دادن علیه موسوی پرداختند. در همین حال متاسفانه گروهی از لباس شخصیها به داخل فرهنگستان هنر هجوم بردند که در نهایت این افراد از محوطهی فرهنگستان هنر عقبنشینی کردند، اما اتومبیل حامل میرحسین موسوی که قصد خروج از فرهنگستان را داشت با ممانعت پرحجم نیروهای امنیتی نتوانست از فرهنگستان خارج شود. [منبع]
۱۶ آذر ۸۸ ـ دانشگاه تهران
کلمه: دکتر زهرا رهنورد ، استاد دانشگاه تهران و همسر میرحسین موسوی صبح امروز حدود ساعت ۱۱ در دانشگاه تهران مورد سوء قصد قرار گرفت. به گفتهی یکی از شاهدان عینی، وقتی رهنورد از این زنان پرسید که چرا مرا تعقیب می کنید آنها مدعی شدند که برای محافظت از رهنورد امده اند. رهنورد به آنها گفت: شما از صبح تا کنون مرا رها نکردهاید و تا دفترم و هر جا که رفتم مرا تعقیب کردید. این گفتگو نهایتا به درگیری لفظی و اهانت سردسته این زنان به رهنورد منجر شد. سرانجام گویا همانها رهنورد را تعقیب کردند و در میانهی خیابان وصال در حالی که سوار ماشین حراست دانشگاه بود، گاز فلفل را از فاصلهی ۲۰ تا ۲۵ سانتیمتری بر صورت او پاشیدند که منجر به تنگی نفس و نابینایی موقتش شد… [منبع]
۱۷ آذر ۱۳۸۸ ـ روزنامهی کیهان
آشوبگری های پراکنده پیاده نظام آمریکا در ایران روز گذشته در حالی انجام شد که هیچ کدام از سران فتنه جرئت حضور در جمع دوستان خود را نیافتند. حوادث ۱۶ آذر امسال نشان داد نه فقط مردم ایران اعتنایی به این تبلیغات نکردند بلکه سران فتنه هم آرام آرام در حال تکاپو برای یافتن کنج عافیت ـ بخوانید سوراخهای موش ـ هستند… برخی از اطرافیان جریان فتنه طی روزهای اخیر به شدت به موسوی اعتراض کرده بودند که چرا در روز ۱۳ آبان حتا سرش را از پنجرههایی که در آن اقامت داشت بیرون نیاورده است. [منبع]
۱۷ آذر ۱۳۸۸ ـ فرهنگستان هنر
کلمه:صبح امروز زمانیکه میرحسین موسوی سوار بر ماشین قصد خروج از فرهنگستان هنر (دفتر محل کارش) را داشت با تجمع تعدادی لباسشخصی موتورسوار مواجه شد که راه را بر ایشان مسدود کرده بودند. این جمع موتورسوار که حدود ۳۰ ـ۴۰ نفر هستند از بعدازظهر گذشته در اطراف فرهنگستان هنر حضور دارند. امروز زمانی که لباسشخصیهای موتورسوار با تجمع مانع از خروج ماشین مهندس موسوی از پارکینگ فرهنگستان شدند، نخستوزیر محبوب امام از ماشین پیاده شد و به سمت موتورسواران حرکت کرد. این اتفاق در حالی رخ داد که موتورسواران علیه او شعار سر داده بودند. میرحسین موسوی که از تکرار این اتفاق ناراحت شده بود با حرکت به سمت لباسشخصیها در میان آنها حاضر شد و خطاب به آنها گفت: شما مأمور هستید. مأموریت خود را انجام دهید. من را بکشید، بزنید، تهدید کنید. این واکنش، موجب انفعال لباسشخصیها و پراکندگی آنها شد. [منبع]
۱۵ آذر ۱۳۸۸ ـ بخشی از بیانیهی میرحسین موسوی
به عنوان مثالی دیگر صفت شجاعت را در نظر آورید. شهامتی که یک انسان رشید (مثلاً یک پدر در دفاع از فرزندش) نشان میدهد همراه با هیاهو نیست، مانع از دوراندیشی و مستلزم قبول هزینههای بیدلیل نیست، اما هولانگیزتر و اثرگذارتر از زور بازوی دیگران است. آیا مشابه این کیفیت را در شجاعتی که مردم ما به نمایش میگذارند مشاهده نمیکنید؟
باز هم ۸۰۰ سال پیش ـ مولانا
آن کس که بدید حسن یوسف | از حاسد و از حسد نترسد
آن کس که سعادت ازل دید | از عاقبت ابد نترسد
چون کوه احد دلی بباید | تا او ز جز از احد نترسد
مرغی که ز دام نفس خود رست | هر جای که برپرد نترسد
هر جای که هست گنج گنجاست | کشتهی احد از لحد نترسد
وان را که مدد از اندرون است | زین عالم بیمدد نترسد
از ابلهیست نی شجاعت | گر جاهل از خرد نترسد