خوابگرد

ملت کار را تمام کرد؛ احمدی‌نژاد شکست خورد

داریوش محمدپور: هنوز شمارش آراء تمام نشده است (شاید هم شروع نشده باشد). ولی احمدی‌نژاد از دیشب شکست خورده است. چرا؟ به این دلایل:

۱. کسی که پیروز باشد (و به پیروزی‌اش اطمینان داشته باشد)، نه در روز انتخابات پیامک‌های را با خاموشی می‌کشاند و نه دست به قلع و قمع گسترده‌ی وب‌سایت‌ها می‌زند. کسی که پیروز باشد، آدم نمی‌فرستد به ستاد موسوی که چند زن هنرمند را بزنند نفله کنند. کسی که پیروز باشد، صندوق انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات خبرگان رهبری را جوری نمی‌گذارد که مردم به اشتباه بیفتند. کسی که پیروز باشد، آرامش‌اش را از دست نمی‌دهد. برای رقیب‌اش چنگ و دندان نشان نمی‌دهد و خط و نشان نمی‌کشد. تیترهای رجانیوز و فارس‌نیوز را ببینید. سری به ایرنا بزنید. کیهان را بخوانید. این‌ها نشانه‌های علنی شکست است. پیروز انتخابات تن به این بازی‌های خرد و حقیر نمی‌دهد. بازنده است که تلاش می‌کند به هر قیمتی شده حتی پیش از شمارش آراء، عدد و رقم اعلام کند (آن هم عدد و رقم‌های درشت و باورنکردنی!).

۲. احمدی‌نژاد بازنده‌ی این انتخابات بود به این دلیل که سابقه نداشته است علمای قم (در صدر آن‌ها آیت‌الله جوادی آملی) چنین یک‌تنه در برابرش بایستند. نامه‌ی درس‌آموز پنجاه تن از علمای قم (که نام آیت‌الله مهدی هادوی تهرانی هم در میان‌شان هست) که در آن به حمله به هاشمی سخت تاخته بودند، نشانه‌ی بلیغ روگردانی روحانیت از احمدی‌نژاد است. این یعنی شکست.

۳. این‌که خبرگزاری فارس سخنان رهبر کشور را دیرتر از بقیه‌ی جاها پوشش می‌دهد، یعنی شکست. آیت‌الله خامنه‌ای نقل قول‌هایی را که از او شده است، رسماً و علناً تکذیب کرد. در این بحبوحه تنها یک جناح دست به نقل قول از آقای خامنه‌ای می‌زد. حامیان احمدی‌نژاد ثابت کردند که برای رسیدن به منصب ریاست، ولایت‌مداری‌شان را هم قربانی می‌کنند و از آقای خامنه‌ای هم به سادگی عبور خواهند کرد. این معنایی جز شکست دارد؟

۴. آقای محصولی گفته است که مشارکت وسیع و گسترده‌ی مردم نشان از اعتمادِ آن‌ها به سلامت انتخابات دارد. این دو نکته را نشان می‌دهد: هم این‌که حامیان احمدی‌نژاد قافیه را باخته‌اند که چنین فرافکنی و فرار به جلو می‌کنند و هم این‌که مردم دست‌شان را خوانده‌اند. شدت و وسعت این وحشت تا جایی است که خودشان اذعان به مشارکت گسترده‌ی مردم می‌کنند. در حالی که اگر یک نظام سیاسی چندان محل اعتماد باشد که مردم به سلامت انتخابات‌اش ایمان داشته باشند، واقعاً نیازی به این حضور بی‌سابقه و میلیونی نیست. مردم اگر به این کارگزارانِ امروز اعتماد داشتند، در خانه‌شان می‌نشستند چون هر کسی می‌فهمد که رییس جمهور وقت به سادگی می‌تواند بدون تلاش فراوان رأی دور بعد را بیاورد. اما این تلاش بی‌سابقه و گسترده‌ی رییس دولت نهم و واکنش منفی مردم همه حاکی از عدم اطمینان‌شان با صاحبِ دولت نهم است (سفر احمدی‌نژاد به مشهد و سفر خاتمی به مشهد؛ سفر احمدی‌نژاد به اصفهان و سفر خاتمی به اصفهان؛ راهپیمایی مردم اهواز علیه احمدی‌نژاد و بیرون کردن احمدی‌نژاد از دانشگاه شریف‌ نمونه‌های علنی‌اش).

آقای احمدی‌نژاد! شما بازنده‌اید ولو فردا شب با رأی هشتاد میلیونی شما را رییس جمهور ایران اعلام کنند (بله؛ شما می‌توانید رأی هشتاد میلیونی هم بیاورید! بار اول‌تان نیست!). قصه‌ی طالوت و جالوت یادتان هست؟ عصای موسوی را شنیده‌اید چه‌ها کرد؟ «فردا که پیشگاهِ حقیقت شود پدید…». این فردا اگر همین فردای زمینی نباشد، فردایی قیامتی خواهد بود. مردم قضاوت خواهند کرد. بترسید از تنورِ سینه‌ی سوزان بندگانِ مظلوم خدا!

پی‌نوشت خوابگرد:
چند روز است در دل من و تو و ما رخت می‌شویند، امروز هم که به چلاندن رخت رسیده؛ اما حالا دیگر همه‌مان می‌دانیم که بعد از پیروزی چشمگیر مردم در روزها و شب‌های پیش از این، پیروز امشبِ این انتخابات نیز کیست. شک نکنید! چهار سال پیش روزنامه‌ی کیهان، شب انتخابات تیتر زد: ملت کار را تمام کرد. چهار سال طول کشید تا این تیتر دروغ، امشب به واقعیت بپیوندد.

چند دقیقه پیش میرحسین موسوی هم در کنفرانس مطبوعاتی‌ فوق‌العاده‌اش اعلام کرد که به رغم همه‌ی کارشکنی‌ها و تخلفات در سراسر کشور،  پیروز این میدان، ماییم. او هم‌چنین گفت که برای  صیانت از همین نتیجه و اعلام آن، تا آخر خواهد ایستاد. ما هم می‌ایستیم؟