خانمها و آقایان وبلاگنویس، نویسنده، هنرمند، روشنفکر، تحصیلکرده، مهندس، دکتر، تکنسین، و اهل درنگ و مطالعه و… درست است که رنگ سبز در مستند تبلیغاتی موسوی زیادی سبز مینمود، ولی فراموش نکنید که این مستند را مجیدی مجیدی و مشاوران تبلیغاتی ستاد میرحسین برای این که من و تو با دیدن آن به موسوی رأی بدهیم، نساخته بودند. جامعهی اصلی مخاطبِ این فیلم مردم کوچه و بازار و شهرهای کوچک و روستاها هستند که تورم بالای ۲۵درصد کمرشان را خرد کرده، از گسترش دروغ و ریا به ستوه آمدهاند، دودهای سفید و بیرنگ مواد مخدر پیرامونشان را گرفته، امنیت اجتماعی و رشد اقتصادی را به انرژی هستهای ترجیح میدهند ودر عین حال بیشترشان به ارزشهای دینی خویش وفادارند…
من و تو ـ اگر هنوز بر طبل پارهپوستِ تحریم نکوبیم ـ آنقدر اهل مطالعه و دقت و جستوجو هستیم که برنامههای کاندیداها را نه از فیلم تبلیغاتیشان که از خط به خط حرفها و سخنرانیهایشان دریابیم. خودمان را در فیلم مجیدی جستوجو نکنیم، مردمی را جستوجو کنیم که اگر درنیابیمشان، یا رأی نمیدهند یا به احمدینژاد رأی میدهند. ما مخاطب این فیلم نبودیم و نیستیم، ما از سازندگان این فیلم هستیم!
ساعتی پیش، فرصتی کوتاه پیش آمد و با میرحسین موسوی و محمدمهدی حیدریان گپِ سرپایی مختصری زدم. حیدربان هم تأکید کرد که این برنامه نه برای جلب آرای من و شما که برای کمکردن از رأی حامیان احمدینژاد و افزودن به آرای اصلاحات ساخته شده، وگرنه طبقهی متوسط به بالا که خود میدانند چه تصمیمی بگیرند و چه کنند. دقت کنید که در این فیلم حتا از خاتمی و زهرا رهنورد هم هیچ استفادهی آشکاری نشده بود؛ واژهی اصلاحطلبی که هیچ! مستند بعدی میرحسین را احمدرضا درویش میسازد. داریوش مهرجویی و علیرضا رئیسیان هم مشغول ساختن فیلمهایی هستند، ولی فیلم تلویزیونی بعدی از احمدرضا درویش خواهد بود. این را هم حیدریان گفت.
در حاشیه:
در گپ کوتاهِ سرپایی و درگوشیام با میرحسین هم خیلی فشرده در بارهی معضل بزرگِ فرهنگ امنیتی که در سالهای اخیر برای اهل فرهنگ و هنر ایجاد شده حرف زدم و به منبع اصلی آن اشاره کردم با چند مثال. میرحسین دستم را فشرد و آرام گفت: میدونم. منبع اصلی این وضع رو هم میدونم کجاست. همت کن و امیدوار باش…
در این باره این یادداشتها را هم بخوانید:
:: تحلیلی بر استراتژی تبلیغاتی اصلاحطلبان
خلاصهی حرف منتقدان این است که آقای موسوی در این فیلمها کمتر به مطالبات اصلاحطلبانه پرداخته و بیشتر شعارهای پوپولیستی و عوامگرایانه داده است. البته این حرف تا حدی درست است، اما به نظر میآید که این رویه به صورت کاملاً هدفمند و با یک نگاه استراتژیک انتخاب شده است… [+]
:: میرحسین؛ نه آن که ما میخواهیم
یکی گفت برای بزرگداشت فردوسی یا سعدی متنی را کارشناسان و ادیبان نوشتهاند. دیده، گفته مگر من سعدیشناسام که این متن علمی را بخوانم؟ [+]
:: ما در سوئیس زندگی نمیکنیم
یادمان نرود موسوی برای ارتباط برقرار کردن با این افراد و احیاناً گرفتن رأیشان فقط همین چند فرصت کوتاه تلویزیونی را دارد و نباید آن را از دست بدهد… [+]
:: مردمگرایانه اما بی پوپولیسم
میرحسین موسوی با حفظ کرامت انسانی همه نوع اقشار با آنها تعامل می کند و هیچگاه سطح شعور مخاطب را پائین فرض نمیکند… [+]
:: دههی شست، رنگ سبز و دیگر هیچ!
بر خلاف فیلمی که جواد شمقدری برای احمدینژاد ساخته بود و نشانههایی از سر دستی بودن در آن احساس میشد، به نظر میرسد مجیدی با حوصلهی بیشتر و عمق بیشتر این فیلم را برای میرحسین موسوی ساخته بود… [+]
:: جاذبهی احساسی در فیلم تبلیغاتی احمدینژاد
این فیلم چندان هم تبلیغاتی به نظر نمیرسید. برای این که نمونهی این فیلم را در طول چهار سال بسیار دیدهایم… [+]
:: یک نگاه متفاوت
ای کاش مجیدی به جای این روش، یعنی نشان دادن صحنههای عمومی ملاقاتهای آقای موسوی سعی میکرد تا حد ممکن دیدگاههای ایشان را به تماشاگر بنمایاند… [+]
:: ما کارگردان نیستیم
نقد من اصلاً مربوط به آقای موسوی نیست، نقد من به دوستانی ست که برای خود، خیال و رؤیا درست میکنند و خود را کارگردان بازیای میکنند که خود نه نوشتهاند و نه ساختهاند… [+]