غلطنویسی خیلی عجیب نیست، ولی گاهی وقتها، غلطها بدجوری غلطاند! خصوصاً که در نوشتههای رسمی میآیند یا بر زبان مشهورترین آدمهای سیاسی جاری میشوند. به این چند نمونه توجه کنید. برای این که به توهینکردن متهم نشوم، از خیر ذکر گوینده و لینک دادن میگذرم:
:: کتاب از آغاز تاکنون به اصلاح انسان و روابط انسانی و شکوفایی حقیقت منجر بوده است.
در زبان فارسی، «منجر» را از زبان عربی گرفتهاند و با آن فعل ترکیبی «منجرشدن» را ساختهاند به معنای انجامیدن، کشیده شدن و… ولی نه در جایی ثبت شده و نه من تا کنون شنیدهام که به جای «منجرشدن» بگویند و بنویسند «منجربودن». این جمله را در سخنرانی مکتوب یک مقام بسیار بلندپایه دیدم.
:: «به یاری خدا کابینهای تشکیل میدهم که اگر بینظیر نباشد کمنظیر نخواهد بود.»
این جمله را یکی از سه نامزد اصلی انتخابات ریاست جمهوری گفت. به خاطر قهقههای که هنگام شنیدن این جمله زدم، از خداوند بزرگ بخشش میطلبم!
::« وی قرار است پس از پایان ثبتنام در جمع خبرنگاران حضور و به سؤالات آنها پاسخ خواهد داد.»
بسیار دیدهایم و میبینیم که روزنامهنگاران و خبرنگاران، فعلی را به اشتباه و بدون قرینه حذف میکنند، ولی این یکی فراتر از آنهاست و بسیار فرحبخش. اگر این حذف انجام نمیگرفت، صورت جمله چنین میشد: «وی قرار است در جمع خبرنگاران حضور خواهد داد و به سؤالات آنها پاسخ خواهد داد!»
:: «از آقایان کروبی و موسوی و حتا محسن رضائی هم باید به صورت جدی بخواهیم که تا آخر بمانند تا این امیدی که به ارسال آقای احمدینژاد با کسب ۵۰ در صد آرا به کاخ ریاستجمهوری تبلیغ میکنند، را از بین ببرند.»
این جمله را کسی نوشته که محبوب همهی قلبهاست، از وبلاگنویسان تا روزنامهی کیهان! اشتباه نکنید، اشکال این جمله فقط «را» بعد از فعل نیست، اشکالش این است که من اگر سه روز هم تلاش کنم، نمیتوانم مفهومی چنین ساده را اینقدر عجیب و غریب بنویسم! والله هنر میخواهد! یکبار دیگر بخوانیدش.
:: «سایت، بدون تصویه حساب درست و حسابی با نیروها تعطیل شد و ما نهتنها به روزنامهی کارگزاران فرستاده نشدیم، بلکه پولمان را هم ندادند.»
ویراستارها همواره میکوشند تا دیگران را متوجه کنند که «تسویه حساب» را به جای «تصفیه حساب» بهکار نبرند، ولی این روزنامهنگار محترم، این مشکل کهنه را با ترکیب «تصفیه» و «تسویه» حل کرده و دل همه را به دست آورده! واقعاً از ایشان تشکر میکنم.
:: «ایران مهد کتاب و کتابخوانی است.»
این جمله را وزیر محترم ارشاد گفته و هیچگونه ایراد دستوری و زبانی ندارد. برای همین اسم گویندهاش را آوردم. فقط حدس میزنم «بوده» از جمله افتاده باشد. یعنی حدس میزنم احتمالاً شاید ممکن است یحتمل که اصل جمله این بوده باشد: «ایران مهد کتاب و کتابخوانی بوده است.»
یادداشتهایی از این دست:
:: در ستایش «کردن»
:: بیشتر از بالای متجاوز
:: فقدان و فاقد
:: هردنبیر و هردمبیل
:: مختلفِ گوناگونِ پرشمار