خوابگرد

تبارشناسی انقلابیون در آثار سیمین دانشور

محمدحسن شهسواری: سووشون در فضای ذهنی‌ای می‌گذرد که استعمار هم‌چنان سؤال اول روشنفکران است. هنوز نوبت استبداد نرسیده است و اگرچه این دو در بیش‌تر موارد در جان هم تنیده‌اند و مبارزه با یکی گویی نبرد با دیگری ست، اما منتقدان لیبرال کشور، همین استراتژی را یکی از نقاط ضعف جریان روشنفکری ایرانی در سده‌ی‌ اخیر می‌دانند. آن‌ها معتقدند استعمار در وجوه برجسته‌ای از خود قابل رفع است. زیرا که عاملی خارجی ست. اگرچه مذموم است اما به اندازه‌ی استبداد برای فرهنگ یک کشور مضر نیست. همین گروه معتقدند فراموشی استبداد (به تبع آن فراموشی اصل مهم آزادی هر فرد به مثابه‌ی یک شهروند) باعث شده مبارزان ضد استعماری همان روش‌های استبدادی را برای مبارزه برگزینند. بنابراین برای محکم کردن میخ استبداد خود، در انتها چاره‌ای ندیدند که برای مبارزه با استعمار روس به استعمار انگلیس پناه بیاورند و برای مبارزه با هر دو به آمریکا. استبداد از آن جایی که ریشه در عدالت و فطرت انسان ندارد، نمی‌تواند در داخل رشد کند. بنابراین برای ماندگاری در نهایت چاره‌ای ندارد مگر دیگ استعمار را هم زدن. [متن کامل مقاله را در پنجره‌ی پشتی بخوانید]