خوابگرد

والس با نیکی کریمی

خوابگرد: جایزه‌ی ادبی والس، امسال کار بسیار شایسته‌ای انجام داده و به قصد رویارویی با سانسور و نیز رفتار سخت‌گیرانه، کاهلانه و سلیقه‌ای اداره‌ی کتاب وزارت ارشاد،  جایزه‌ی رمان‌های منتشرنشده را برگزار می‌کند. اما چند روز پیش که اسامی داوران این جایزه اعلام شد، خیلی‌ها متعجب شدند از حضور نیکی کریمی در کنار نام‌هایی چون: کریستف بالایی، شهلا زرلکی، مدیا کاشیگر و شهریار وقفی‌پور. یکی دوهفته‌ی پیش نیز برخی از عکاسان حرفه‌ای به حضور آثار آماتوری بازیگرانی چون نیکی کریمی در اکسپو عکس ایران و خصوصاً مانور رسانه‌ای مسئولان اکسپو، اعتراض کردند و واکنش منفی نشان دادند. بر جایگاه نیکی کریمی در بازیگری سینما و نیز محبوبیت‌اش هیچ خدشه‌ای نیست. استفاده از ستاره‌های سینما در فعالیت‌های فرهنگی هم نه چیز تازه‌ای ست و نه لزوماً ناپسند، ولی این که «کدام بازیگر، به چه شکلی، در چه فعالیتی و در چه مقامی» موضوعاتی‌اند که جای درنگ و بحث دارند.

آن‌چه می‌خوانید، یادداشتی ست از یکی از نویسندگان و منتقدان مشهور ایران که برای انتشار در خوابگرد فرستاده و به دلایلی که می‌توانید حدس بزنید، مایل نیست نام واقعی‌اش آشکار شود. شاید در آینده نیز، یادداشت‌های انتقادی دیگری از این نام، یعنی «کیمیا سپهری» در این‌جا بخوانید.

کیمیا سپهری: خانم نیکی کریمی را نه یک کارگردان خوب می‌دانم و نه یک مترجم خوب، اما بازی او را در بعضی از فیلم‌ها می‌‌پسندم. چرا بنیاد ادبی والس از او برای داوری دعوت کرده است؟ آیا جوانان این بنیاد در حضور خانم نیکی کریمی علاوه بر استعدادهای برشمرده و فعالیت‌های یادشده، فعالیت ادبی چشمگیری دیده‌اند که حیف‌شان آمده از این وجودِ ذی‌نفوذ بهره نبرند؟ آیا دعوت از خانم کریمی گشودن بابِ مراوده میان ژانر ادبی داستان و صنعت پررونق سینماست؟

اگر چنین است، چرا به فرض، از خانم مرجان شیرمحمدی که هم داستان‌نویس توانایی ست و هم بازیگری به نسبت مشهور دعوت نشده است؟ آیا جایزه‌ی ادبی والس برای افزودن به اعتبار خود از خانم کریمی دعوت کرده است؟ یا در پی ایجاد فضای چندصدایی در جشنواره‌ها و جوایز ادبی ست؟ اگر چنین است، چرا این خانم که همه‌ی ما کمابیش بر سوپراستار بودن او توافق داریم تا بر سیمای فرهنگی او باید دعوت شود؟ ممکن است برخی دوستان بر این باور باشند که دعوت از خانم کریمی بر سبیل پیروی از شیوه‌های داوری جشنواره‌های فرهنگی غرب صورت گرفته است؛ چنان‌که در همین روزهای پر تب و تاب انتخاب لوکلزیو به عنوان برنده‌ی نوبل ادبی، باخبر شدیم که خانم کریمی با ایشان در یکی از جشنواره‌های سینمایی در فرانسه همکار بوده است.

تا آن‌جا که من می‌دانم، حضور نویسندگان در جشنواره‌های سینمایی امری معقول، منطقی و معمول است. چون ستون برپادارنده‌ی سینما، روایتِ داستانی ست. اما این نسبت به عکس چندان منطقی نمی‌نماید. اعتبار جوایز ادبی تا حدی به وجود داورانی ست که رأی آن‌ها اثری را از میان انبوه آثار برمی‌کشد و بر صدر می‌نشاند. پس در انتخاب آن‌ها باید دقت کافی داشت و اعتبار ادبی آن‌ها را با هیچ چیز تاخت نزد.