خوابگرد

غلط‌‌های فرهنگی!

واکنش روزنامه‌ ایران به دادخواهی ۷۲ سینماگر ایرانی از رئیس دیوان عدالت اداری، می‌توانست هر چیزی دیگری باشد، جز این که به قلم آقایی به نام غلامرضا صادقیان منتشر کرده. راست‌اش این همه غلط در یک متن کوتاه بسیار عجیب است. یعنی در میان حامیان سیاست‌های فرهنگی دولت، یک نفر آدم باسواد نبوده که دست‌ِکم چیزی بنویسد که مایه‌ی آبروریزی نباشد؟ فقط به سه مورد اشاره می‌کنم:

غلط شاهکار این متن در این چند خط است: “…نامه‌اى که در آن آمده است: «تعداد فیلم‌هایى که پس از دریافت مجوز ساخت و نمایش، به بایگانى سپرده مى‌شوند، روزبه‌روز بیشتر مى‌شود»! مگر تولیدات سینماى ایران «روز به روز» است که توقیف آن‌ها روز‌به‌روز بیشتر شده باشد” احتمالاً نویسنده‌ی این متن وقتی پابه‌پای کسی گریه کرده، یعنی این که هنگام گریه کردن یک‌سره در حال گام‌برداشتن هماهنگ با طرف بوده، و وقتی خودش در همین نامه می‌نویسد “چگونه پاى نامه‌هایى از این دست امضا مى‌زنند” منظورش نامه‌هایی از این «پا» نیست، دقیقاً از این «دست» است، و وقتی پدرش به او گفته “صدبار به‌ات گفتم آدم باش” دقیقاً صدبار و نه هشتاد بار این حرف را به او زده!

نامه‌ی یادشده را «اهالی» سینما ننوشته‌اند و امضا نکرده‌اند؛ بلکه «جامعه»ی سینماگران آن را منتشر کرده‌اند. از غلط بودن «اهالی» به جای «اهل» که بگذریم، به قول پرویز شهبازی در گپی که دیروز با هم می‌زدیم، میان «اهل» سینما و «جامعه»ی سینماگران تفاوت بسیار است. «اهل» برای طیف وسیعی به کار می‌رود که به زمینه، عرصه یا موضوع خاصی توجه یا علاقه دارند و از ایشان هستند کسانی که در آن موضوع و عرصه فعال‌اند؛ مثل وقتی که می‌گوییم «اهل ادبیات» که مفهوم‌اش لزوماً و فقط نویسندگان و ادیبان نیستند، بلکه خوانندگان حرفه‌ای، منتقدان، روزنامه‌نگاران و حتا مثلاً دانشجویان ادبیات را هم شامل می‌شود. ولی وقتی می‌گوییم «جامعه»ی وکلا، منظور دقیقاً کسانی هستند در قالب «صنف» و «گروه» که به کار وکالت مشغول‌اند. به کار بردن واژه‌ی «اهالی سینما» برای سینماگران، آن هم به این شکل اغراق‌شده و حتا تأکید آن در تیتر مطلب، فروکاستن از ارزش گروهی و صنفی این جامعه را در خود دارد که حتا می‌شود گفت تأکید رسانه‌ی رسمی دولت بر آن، می‌تواند عامدانه هم باشد. هنرمندان و روشنفکران و نویسندگان ایران، هرچه بی‌شکل‌تر و نامسنجم‌تر، بهتر لابد!

نویسنده‌ی متن روزنامه، از اصطلاح «حق‌الناس» که در نامه‌ی سینماگران آمده، به عمد یا به سهو، تعبیر عامیانه‌ای کرده و با ترجمه‌ی آن به «حق مردم» خود را به کوچه‌ی علی چپ زده و در باره‌ی حقی که مردم بر گردن سینماگران دارند، سخن رانده! در باره‌ی این غلط، نویسنده‌ی این متن و بزرگان‌شان می‌توانند به نزدک‌ترین روحانی محل مراجعه کنند تا برای‌شان توضیح دهد «حق‌الناس» دقیقاً یعنی چی!