انگار این یک واقعیتِ گریزناپذیر است که در فضای سیاسی حاکم بر مطبوعات، تنها راهِ بقا، پیش رفتن به سمتِ انتشار هفتهنامه و ماهنامه است، به جای روزنامههای دستـوـپاـشکستهای که زندگی آنها هم به اندک جوهر خودکار یک قاضی بند است! بهترین مثالِ نوظهور ممکن، هفتهنامهی «شهروند امروز» که بیشک با آن آشنا هستید. اما امروز روی دکهی مطبوعات، نخستین شماره از ماهنامهی «روانشناسی و هنر» را دیدم. پیشتر، علیرضا محمودی ایرانمهر حرفش را زده بود، و دیدن خودِ نشریه مشتاقم کرد برش دارم و یک هزار تومان پولش را بدهم. پیشمان نشدم.
روانشناسی با همهی گستردگیاش در زیرشاخههای گوناگون، برای بیشترمان جذاب است، و وقتی قرار باشد فرهنگ و هنر و ادبیات را از پنجرهی روانشناسی نگاه کنیم، قطعاً جذابتر. خصوصاً که در سرمقالهی این ماهنامه، هومن نامور (سردبیر) نوشته باشد: “در اینجا نمیخواهیم به مسائل عجیب، سخنان پیچیده و نامأنوس بپردازیم. خبری از تئوریهای مفصلِ مکتبهای مختلف و نظریههای متفکران و فلاسفهی اعصار و قرون هم نیست. میخواهیم در بارهی مسائل ملموس و خودمانی حرف بزنیم، اما با نگاهی حرفهای.”
صفحهآرایی ماهنامه بسیار دلپذیر است و جبران طرح جلدِ معمولی آن را کرده است. شمار صفحهها از ۶۰ صفحه بیشتر نیست و مقالات هم طولانی و خستهکننده نیستند. ماهنامه ویراستار هم دارد، ولی تأثیر حضورش جز در یکدستی رسمالخط و عاری بودن از غلطهای فاحش، چندان آشکار نیست. و سرانجام از همه مهمتر، این ماهنامه با حجم کماش، هشت سرویس موضوعی دارد: ویژه (پرونده، این بار شل سیلور استاین)، ادبیات، تأتر، سینما، عکس، روانششناسی، گرافیک، و کاریکاتور.
برای این که تابلوی دقیقتری ارائه کرده باشم، برخی عنوانهای مطالب را هم میآورم:
ویژهنامهی شل سیلور استاین (مجموعهای از مطالبِ خواندنی دربارهی او همراه با برخی آثارش)، داستان ابر صورتی و تحلیل روانشناختی آن، جدیدترین متدِ نقدِ روانکاوانهی داستان کوتاه، روانکاوی شخصیت در فیلمنامه، فیلمدرمانی، روانشناسی موسیقی ممنوعه، عکسهای ناطق و… سردبیر این ماهنامه در پایان سرمقالهاش نوشته: “قول بهترش را و بهتریناش را به شما میدهیم.”