خوابگرد

باید به حال این فرهنگ و این موسیقی گریست

داریوش پیرنیاکان: وضعیت فعلی موسیقی کشور آن‌چنان آشفته است که انسان نمی‌داند از کجا شروع کند. پرسیده‌اید که جشنواره‌ی موسیقی فجر چگونه و با چه کیفیتی برگزار شد. آیا بقیه‌ی مسائلی که در حول و حوش موسیقی وجود دارد، همگی با قاعده و بر جای خود هستند که به برگزاری موسیقی فجر بپردازیم؟ آیا موسیقی تولیدی رادیو و تلویزیون، جوابگوی نیازهای فرهنگی و معنوی جامعه‌ی فرهنگی و آرمانی به قول مسوولان هست تا به نوع اجرای یک جشنواره بپردازیم؟

هنوز بعد از گذشت سه دهه از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، سازهای اصیل ایرانی را در هیچ کدام از شبکه‌های تلویزیونی نشان نمی‌دهند. جوانان تا رده‌ی سنی ۳۰ سال نمی‌دانند شکل تار یا سه تار یا سنتور یا نی یا کمانچه چگونه است؛ مگر آن‌هایی که به کنسرت‌های برگزارشده در سالن‌ها می‌روند و از نزدیک این سازها را می‌بینند. از مسئولان مربوطه می‌پرسم آیا دیدن خود ساز در سالن‌های کنسرت حرام نیست ولیکن دیدن عکس آن حرام است؟ تولید و پخش بی‌شمار از موسیقی‌های مبتذل و خوراندن زورکی آن از طریق شبکه‌های سراسری و موجه جلوه دادن آن توسط یک عده از انسان‌هایی که فقط و فقط به دنبال پول و شهرت هستند، حرام نیست ولیکن تولید موسیقی هنری و جدی و برگرفته از فرهنگ اصیل این آب و خاک حرام است؟

در هیچ جای دنیای پهناور و در هیچ کدام از کشورهای دنیا، دولت‌ها و متولیان امور فرهنگی از موسیقی‌های مبتذل و پیش‌ـ‌پاـ‌افتاده حمایت نمی‌کنند، بلکه برعکس از موسیقی‌های جدی و هنری و دارای ارزش‌های معنوی حمایت می‌کنند. حالا چطور است در کشور ما که مسئولان همگی سنگ ارزش‌مداری و فرهنگی‌بودن را بر سینه می‌کوبند، از تنها چیزی که حمایت نمی‌کنند موسیقی فرهنگی و به قول خودشان موسیقی فاخر است. آیا باز هم باید از جشنواره بگویم؟ فکر نمی‌کنم حرفی باقی مانده باشد. «در خانه اگر کس است، یک حرف بس است».

جشنواره هم ملغمه‌ای است و بس از تمامی موسیقی‌هایی که شب و روز از تمامی رسانه‌های عمومی شنیده می‌شود. خنده‌دار است که مسئولان هنری وزارت ارشاد اعلام کردند: به نتیجه‌ای که می‌خواستیم رسیدیم. نتیجه این بود که یک گروه بسیار پیش‌ـ‌پاـ‌افتاده و به قول دوستان «در پیتی» را از شیلی آوردند و یک کمانچه و یک تنبک ایرانی هم به آن افزودند و نتیجه‌ی عالی که می‌خواستند، از آن گرفتند؛ و با این کار ارزشمند به جوانان موسیقی‌دان کشور خودمان الگو دادند که: جوانان غیور، می‌بایست بعد از این موسیقی‌ای که کار می‌کنید این‌گونه باشد.

شنیده شده است که از سال آینده می‌خواهند جشنواره باز هم پربارتر و بهتر از سال‌های قبل برگزار شود؛ آن هم چگونه؟ با برگزاری موسیقی پاپ. باید نشست و به حال این فرهنگ و این موسیقی گریست. حقیر که این همه به کشورهای دنیا جهت برگزاری کنسرت سفر کرده‌ام، تا حال نشنیده‌ام ارگان رسمی و یا دولتی در یک کشور، اقدام به برگزاری جشنواره‌ی موسیقی پاپ بکند. مسئولان فرهنگی کشور، چه در وزارتخانه و چه در مجلس شورای اسلامی سرشان را بالا بگیرند و با افتخار به مردم، یعنی مردمی که به آن‌ها رای داده‌اند بگویند چه کارهای بزرگی دارند انجام می‌دهند و پول این ملتِ بیچاره، چگونه و در کجاها حیف و میل می‌شود. خداوند ان‌شاءالله همه‌ی ما را به راه راست هدایت فرماید. [متن یادداشت در روزنامه‌ی اعتماد]