علی شماعی: من و چند تن از دوستان که همگی به کار تحقیقات در زمینهی مدیریت تکنولوژی مشغولایم، در ترجمهی برخی از لغات دچار مشکلایم. یکی از این لغات، لغت Disruptive است که ترکیبات آن بیشتر به صورت Disruptive Technology و Disruptive Innovation است. مشکل اینجاست که ترجمهی این لغت در فارسی، به هیچ وجه معنای اصلی را نمیرساند. برای روشنتر شدن موضوع، من متنی مرتبط را در ادامه میآورم.
A disruptive innovation refers to a new technology that has three important characteristics. First, it is significantly (sometimes radically) different from the technology currently used to perform a particular function. Second, it is markedly better in one or more ways than the current technology (such as being faster, cheaper, more reliable and so on). Third, it not only changes how a problem is solved, it also changes the market, usually by dramatically altering customer’s expectations, requirements, patterns of usage and sense of what is possible, desirable and normal with regard to that type of product.
این نوع تکنولوژی، تکنولوژیای است که در ابتدای ظهور آن، به نظر نمیآید که به یک تکنولوژی غالب تبدیل شود و اغلب، فواید و مزایای آن پوشیده است. این فواید پس از گذشت زمان درک میشوند و بدیهیست که هر شرکت یا سازمانی که این امر را درک کند، میتواند به توسعهی آن پرداخته و مزیت رقابتی به دست آورد. مثالهایی از این نوع تکنولوژی عبارتاند از: تلفن، خودرو، اینترنت، کامپیوتر و هزاران نمونهی دیگر، که هر کدام در ابتدای پیدایش با بیتوجهی اکثریت مواجه شدند و کسی فکر نمیکرد به یک تکنولوژی غالب تبدیل شوند، که در برخی نمونهها حتا بخشی از زندگی مردم گردند. ما معادلهایی مانند تکنولوژی «نگونگر» یا تکنولوژی «درهمشکن» به ذهنمان رسید. باعث امتنان است اگر شما و دوستان معادلی درخور پیشنهاد کنید.
خوابگرد: لطفاً در مورد پیشنهادتان توضیح هم بدهید. به استاد داریوش آشوری هم ایمیل زدهام. اگر ایشان هم کمک کنند، پس از چند روز، جمعبندی آن را اینجا مینویسم.