خوابگرد

عاشقیت در کتاب‌فروشی!

خود من از کسانی بودم که گمان می‌کردم جوایز ادبی، تأثیر چشمگیری در فروش آثار برگزیده ندارند. ولی انگار این‌طور نیست. «عاشقیت در پاورقی» مهسا محب‌علی که ۱۱۰۰ نسخه تیراژش بود، از زمان نمایشگاه کتاب قبلی تا ۱۸ آذر (روز اهدای جوایز گلشیری) به زحمت توانسته بود ۶۰۰ نسخه‌اش را آب کند، ولی از فردای روز جایزه تا حدود سه چهار روز بعد، همه‌ی نسخه‌های باقی‌مانده‌‌اش فروش رفت و چون تجدیدچاپ آن منتظر مجوز دوباره‌ی ارشاد بود، و خیلی طول کشید، می‌شود گفت که خیلی‌ها را دستِ‌خالی از کتابفروشی‌ها برگرداند. خوشبختانه چاپ دوم این کتاب (۳۰۰۰ نسخه) چند روز پیش اجازه‌ی توزیع گرفت (یک دست‌مریزاد به ارشاد برای این که نگویند خوابگرد فقط جوسازی می‌کند!) و دوباره در کتابفروشی‌ها یافت شود همی.

«عاشقیت در پاورقی» البته باب میل همه‌ی خواننده‌ها هم نیست، هم‌چنان‌که همسر کتابخوان بنده خوشش نیامده از آن!، ولی سوای ارزش‌های ادبی‌ای که این کتاب دارد و من شخصا خود داستان «عاشقیت در پاورقی» را یک داستان برجسته‌ی ایرانی جدید می‌دانم، به‌نظرم می‌رسد که نسل جوان ایرانی، به‌خصوص خانم‌ها، تصویر متفاوت‌تری از خود در داستان‌های این کتاب می‌بینند. البته با محب‌علی که صحبت می‌کردم می‌گفت «متفاوت‌تر و واقعی‌تر». خدا کند در آینده وضع نشر ادبیات داستانی توسط دولت مهرورز رو به اضمحلال نرود و جوایز ادبی بتوانند بیش از این‌ها بر مخاطب عام اثر بگذارند. و کاش قیمت بیش‌تر کتاب‌های برگزیده همین ۷۰۰ تومان باشد که عجیب در سرعت فروش یک کتاب جایزه‌گرفته‌ی خوش‌اسم خوش‌طرح‌جلد، تأثیر می‌گذارد! این آخری را گفتم که محب‌علی فکر نکند همه‌چیز به‌خاطر جایزه‌ی گلشیری بوده و مثلا اگر رمان ۳۰۰۰ تومانی هم بنویسد و جایزه بگیرد بی آن که کار واقعا خوبی باشد یا اسم و طرح‌جلد خوبی داشته باشد، به همین سرعت فروش می‌کند. جیب مردم ما برای فرهنگ هنوز هم خالی‌ست.