خوابگرد قدیم

سینمایی هم سینمایی‌های قدیم!

۲ آذر ۱۳۸۴

تجربه نشان داده که از سینمایی‌ها بخار زیادی بلند نمی‌شود؛ نه فقط در عرصه‌ی اجتماع و سیاست، که حتی در مورد حواشی فرهنگی حرفه‌شان. می‌شود گفت نسبت به دیگر هنرمندان آدم‌های آرام‌تری‌اند. می‌شود هم گفت محافظه‌کارترند، اما من می‌گویم معاش‌اندیش‌ترند. نمی‌خواهم وارد این بحث شوم که چرا این‌طوری‌اند. فقط در یک خط بگویم که در میان هنرها، سینما تنها هنری‌ست که جنبه‌ی فنی، صنعتی و اقتصادی‌اش بسیار پررنگ و اجتناب‌ناپذیر است و در ایران ما هم که بالا برویم یا پایین بیاییم، فن و صنعت و اقتصاد را نمی‌توان بدون دولت (بخوانید حکومت) تصور کرد. همین اشاره‌ی مختصر برای این‌جا کافی‌ست. در این اوضاع باریکه‌دودی هم اگر بلند می‌شود گاهی، از برخی کنده‌هاست که اتفاقا نزدیکی آن‌ها با دنیای متن، اندیشه و آفرینش ذهنی بسیار بیش‌تر از دیگران است.

کامران شیردل از جشنواره‌ی مستند کیش خداحافظی شد! به قول علی مصلح آن‌ها که نمی‌دانند بدانند که “جشنواره‌ی کیش تنها جشنواره‌ی تخصصی سینمای مستند ایران بود که خیلی از مستندسازان نه تنها آرزو داشتند فیلم‌شان در این رویداد نمایش داده شود، بلکه فیلم‌های‌شان را برایش کنار می‌گذاشتند؛ به نوعی مثل جایگاهی که جشنواره فجر تا چند سال پیش داشت. بی‌رودربایستی، این جایگاه مدیون پیگیری‌های کامران شیردل بود که ذره ذره از اعتبار و انرژی و حساسیت‌های خودش خرج کرد تا این رویداد نوپا جای خودش را باز کند.” و برای این که جایگاه کامران شیردل را در این جشنواره بدانید همین خبر کافی‌ست که ۱۵ کشور از شرکت‌کنندگان این دوره‌ی جشنواره گویا شنیدن ماجرا انصراف داده‌اند.

خیلی مایل‌ام ببینیم به جز واکنش‌های احتمالی برخی دوستان کامران شیردل، آن هم به ضرب و زور مصاحبه و…، چه واکنش جمعی‌ای از سوی جماعت سینماگران خصوصا مستندسازان و خصوصاتر شمار انبوهی جوانان مستندساز ایرانی رخ خواهد داد. آیا به روال گذشته یک نچ غلیظ می‌اندازند گوشه‌ی زبان‌شان، سیگارشان را پک می‌زنند و چشم‌به‌راه روزنامه‌های فرداها می‌مانند تا ببینند ماجرای بعدی کی و چگونه رخ می‌دهد، یا این‌بار دست‌ِکم در واکنشی صنفی (نه لزوما اجتماعی و سیاسی) همه با هم امکان مقاومت خود را در برابر از دست‌رفتن یکی از سرمایه‌های فرهنگی هنری خودشان و همه‌ی ما ایرانیان می‌سنجند؟

یادم باشد بعدا خاطره‌ای را از عباس کیارستمی نقل کنم، مربوط به سال‌های نخست پس از انقلاب. کتابی را این روزها بازخوانی می‌کردم که حالا می‌بینم چه خوب که بخشی از آن را بعدا این‌جا نقل قول کنم؛ محض عبرت سینماگران معاش‌اندیش ایران. سینمایی‌ها هم سینمایی‌های قدیم!

پیوندها
:: حذف سنگربه‌سنگر / زن‌نوشت
:: مرثیه‌ای بر یک جشنواره! / علی مصلح
:: جشنواره‌ی کیش با شیردل خداحافظی کرد / میراث‌خبر
:: ممیزی شدید نمی‌گذارد جشنواره‌ی بین‌المللی برگزار کنیم / هنوز
:: شکل‌گیری جشنواره مستند کیش و نگاهی به جشنواره‌ی ششم / پندار

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

بدون نظر

شما هم نظرتان را بنویسید

Back to Top