رادیو فرهنگ شاید تنها بخش رسانهی مثلا ملی ایران است که در آن هنرمندان و روشنفکران را ـ اگر نه بر صدر که دستِکم ـ دم در نمینشانند. در این رادیو هنوز میشود چند برنامه را جست که به همت و ذوق و پایداری سردبیرانشان، هم رنگ و بوی واقعی رادیو دارند و هم تا بتوانند گوشهچشمی منصفانه و محترمانه به بدنهی غایب فضای فرهنگی و هنری ایران در صدا و سیما. اگر میخواهید خبری را دربارهی پخش مجموعهبرنامهای پرمایه، بکر و ارزشمند دربارهی شادروان «منوچهر آتشی» بخوانید، صدای اسپیکرتان را کمی بلند کنید و ادامهی این یادداشت را بخوانید. صدای منوچهر آتشی را میشنوید که بخشی از «اسب سفید وحشی» را میخواند. [ادامـه]
سیدمحمدحسینی تهیهکننده و سردبیر خوشذوق این برنامه یک وبلاگ سادهی ادبی هم دارد. او در پایان خبر برنامه که در وبلاگش داده، فصلی از گفتوگوی مفصل خود با منوچهر آتشی را هم منتشر کرده که در واقع فصلیست از کتابی که قرار است منتشر شود. خواندن این گفتوگو عجیب لذتبخش بود برایم. گفتوگو اوایل سال ۱۳۷۸ در منزل آتشی انجام شده، درست فردای روزی بازی فوتبال ایران و مکزیک. منوچهر آتشی در جایی از این گفتوگو پس از نقد فوتبال ایران و مکزیک و و بازگویی خاطرات فوتبالیاش در نوجوانی میگوید: “در یکی از بازیهایی که من گلر بودم با اجازهی شما ۹ گل خوردم و بعد، از بازی در رفتم و دیگر سراغ فوتبال را نگرفتم… من پیش از آنکه… در فوتبال شکست بخورم شعرهای اولیهی خودم را در روزنامه [دیواری مدرسه] درج میکردم و البته شعر بعد از آن شکست جانانه به سراغم آمد. میشود گفت که با فوتبال خداحافظی کردم و به سوی شعر رفتم.” متن این گفتوگوی هنوزمنتشرنشده را در وبلاگ سیدمحمد حسینی بخوانید.