خوابگرد

مردمی هستیم بافرهنگ، اما نادان و ناتوان

“تاریخ چندهزارساله‌ی ما آن‌قدر فراز و نشیب دارد، تکان‌ها و چرخش‌هاى سخت و غافلگیرکننده دارد که نمى‌توانم در چند جمله بیان کنم. اما در این دو سه قرن اخیر ما مردمى هستیم با فرهنگ اما در زندگى اجتماعى نادان و ناتوان. با وجود پشتوانه‌ی غنى هنوز یاد نگرفته‌ایم که با همدیگر چگونه کنار بیاییم. و در زندگى اجتماعى عاجزیم. در مناسبات خصوصى و فردى، دوستى، خویشاوندى و غیره باگذشت و فداکاریم اما در روابط اجتماعى مخصوصاً وقتى پاى سیاست به میان مى‌آید به راحتى و آسانى دشمن هم‌دیگریم. هر که مثل ما فکر یا عمل نکند مهدورالدم، خائن یا حداقل گمراه است و باید از میدان بیرونش انداخت… دوم این که ملتى هستیم خوش‌خیال اما برکنده از واقعیت و به همین مناسبت بارها در کوره‌راه افتاده، به بن‌بست رسیده و راه رفته را بازگشته‌ایم. مردمى شریف اما ناموفق و…”

«شاهرخ مسکوب» که به آثار ارزنده‌اش می‌شناسمیش، بامداد سه‌شنبه درگذشت. درک و دریافت او از گذشته‌ی تاریخی ما و وضعیت کنونی‌مان در این چند جمله‌ی گزیده و نغز او ـ که خواندید ـ هویداست. این کلمات را او با علی دهباشی درمیان گذاشته بود. دوباره بخوانید؛ دیگر هیچ.