:: چرا او به معین رأی میدهد؟
نمیخواستم وارد بحثهای مربوط به انتخابات شوم. نگران نشوید، حالا هم نشدم! نوشتهی تازهی خورشیدخانوم ـ که هوش و فروتنیاش را همیشه ستودهام ـ «شیوه» و مقدمهای دارد که بهنظرم ارزش یادآوری به خیلیها را دارد. اگر از کلمات نخست او بگذریم که نگرانیاش از ناامنی اخلاقی فضای وبلاگستان را نشان میدهند، پیش از شروع یادداشت بر این سه نکته تأکید میکند که:
“۱- بینش و پختگی لازم رو ندارم که حرفهایی که میزنم ارزش سیاسی داشته باشه.
۲- من حدود ۱۰ ماهه از ایران خارج شدم و ممکنه اصلا حسابی از مرحله پرت شده باشم.
۳- ممکنه هر موقعی اطلاعاتم بیشتر شه یا اتفاقات دیگهای بیفته، خیلی راحت نظرم رو عوض کنم.”
نوشتهی خورشیدخانوم در عین حال که بسیار رها و جاندار است، کاملا زیر سایهی این سه نکته نوشته شده. کمتر نشانی از قطعیتبخشی، تحکم به دیگران، لحن مدعیانه، این است و جز این نیست و… در نوشتهی او دیده میشود. این، بهانهایست تا نخست از دیگر بلاگرها هم بخواهیم نظرشان را دریارهی انتخابات ریاست جمهوری به همین سادگی، راستی و خودمانی بنویسند که در این نوشتنها هزار فایدهی نانوشته نهفته است (یکیاش آن که از شتاب درهمریختگی تابلوی دوستان مهاجرمان از ایران کاسته میشود). و دیگر آن که نمیخواهم بگویم هر بلاگری پیش از نوشتههای تحلیلیاش چنین مقدمهای بیاورد، بلکه نگاهداشت این نکات در پسزمینهی ذهن و ممارست در واقعگرایی ذهنی و آگاه بودن بر موقعیت بیرونی و ذهنی خویش، الفبای اندیشهنگاریست که خیلیهایمان هنوز به کمال آن را نیاموختهایم. [+]