این یکی را مشهدیها نخوانند
مشهد و کلا استان خراسان، آنقدر که دیار شاعران بزرگ بوده، داستاننویس چندانی در آن رشد نکرده. این سالها فضای بستهی سیاسی هم البته تاثیر خودش را گذاشته تا داستاننویسی در این منطقه چندان پانگیرد. در چنین فضا و جایی، احتمالا غنیمتیست که یک جایزهی ادبی داستاننویسی آنهم از نوع خراسانیاش برگزار شود. سه نفر علاقهمند یعنی هدایت گواهی، فریبا مرادی و معصومه مرادی پا پیش گذاشتهاند و با حمایت دو انتشارات «پاندا» و «کامبیز» در مشهد، مسابقهی داستاننویسی «سمر» را برای همشهری های خود راه انداختهاند. شرایط مسابقه از این قرار است:
هرکسی که آدرسی ثابت در مشهد دارد، بدون محدودیت سنی میتواند با هر تعداد داستان کوتاه در این رقابت ادبی شرکت کند. داستانها باید حتما روی صفحهی A4 تایپ یا نوشته شده باشند و از هر داستان هم حتما ۳ نسخه را باید بفرستند. داستانها قبلا نباید به عنوان بخشی از کتاب چاپ شده باشند. پشت پاکت نامهها هم باید اسم و فامیل، میزان تحصیلات و آدرس و تلفن تماس خود را بنویسند و نهایتا تا ۱۰اردیبهشتماه ۱۳۸۳به آدرس [مشهد، صندوق پستی ۵۹۸۵ – ۹۱۳۷۵] بفرستند. داوران جایزهی «سمر» هم از این قرارند: عبدالله کوثری، میترا الیاتی، سیامک گلشیری، سروش ظفرمقدم، محسن میهندوست و محمدحسن شهسواری که بچهی مشهد است و عامل نفوذی این مسابقه در «خوابگرد» برای اعلان رایگان!
معذرتخواهی
اینجانب سیدرضا شکراللهی فرزند پدرم و صاحب وبلاگ خوابگرد، از همهی کسانی که نوشتههایم هیچ ربطی به آنها ندارد، و از همهی کسانی که میل شدیدی به عذرخواهی شنیدن دارند، پیشاپیش و پساپس و رسما پوزش میخواهم. این عذرخواهی عطف به ماسبق از جمله یادداشت پیشینم «بازار خودفروشی در تهران کجاست؟» نیز میشود!
پینوشت
انگار من حتا حق معذرتخواهی هم ندارم؛ هرچند اینطور که من معذرت خواستم به درد عمهام می خورد، ولی برای این که بفهمید چرا به این شکل خاص معذرتخواهی کردم برگردید و دوباره به کامنتها نگاه کنید و ببینید موضعگیری خانمها چهقدر منطقیتر از شماری از آقایان است.