خوابگرد قدیم

آشنایی بیش‌تر با بهترین آثار ادبی سال

۲۷ شهریور ۱۳۸۲

خوابگرد: یادداشت زیر که مروری‌ست بر کاندیداهای کتاب سال منتقدان و نویسندگان مطبوعات، پیش از این در روزنامه‌ی شرق منتشر شده اما با کمی جرح و تعدیل. پدرام متن کامل را در اختیارم قرار داد تا در آستانه‌ی اعلام  کتاب سال(نیمه‌ی اول مهرماه)، آن را به طور کامل منتشر کنم. هرچند در مواردی با پدرام اختلاف نظر در نگاه به آثار دارم و به‌ویژه گمانه‌زنی شخصی‌اش در مورد بهترین مجموعه‌داستان را اصلا واقع‌بینانه نمی‌دانم اما این دلیل نمی‌شود که شماری از دوستان که هنوز با این آثار به عنوان بهترین آثار ادبی منتشرشده در سال ۸۱ آشنا نشده‌اند و حتا جلد کتاب‌ها را هم ندیده‌اند! از مطالعه‌ی این یادداشت مفصل بی‌نصیب بمانند.

 
دو کتـاب از نه کتـاب

نویسنده‌ی مهمان: پدرام رضایی‌زاده

نامزدهای چهارمین دوره کتاب سال منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی در حالی معرفی شده‌اند که به نظر می‌رسد تصمیم‌گیری در خصوص انتخاب اثر برگزیده از میان رمان ها و مجموعه‌داستان‌های منتشر شده در سال ۱۳۸۱، بسیار دشوار باشد . [متـن کامـل یادداشـت] عدم وابستگی دولتی این کتاب سال و جوانی داوران آن از ویژگی‌هایی است که این جایزه‌ی کتاب سال را از جوایز دیگر متمایز  می‌سازد . هیات داوران هفت نفره‌ی این دوره را بلقیس سلیمانی، علی‌اصغر سیدآبادی، محمدحسن شهسواری، احمد غلامی(دبیر داوران)، حسن محمودی، امیر نصری و مهدی یزدانی‌خرم تشکیل می‌دهند. ضمن آن‌که آثار احمد غلامی و حسن محمودی با نام‌های « فعلا اسم ندارد» و «یکی از زن‌ها دارد می‌میرد» به جهت داوربودن نویسندگان‌شان از لیست داوری مجموعه‌داستان‌های سال ۸۱کنار گذاشته شدند.

 

نخستین فعالیت این گروه به سه سال قبل باز می‌گردد که با اهدای جایزه به رمان «هیس» محمدرضا کاتب و مجموعه‌داستان «حنای سوخته » کار خود را آغاز کرد . «جایی دیگر» گلی ترقی و «دوباره از همان خیابان‌ها» بیژن نجدی، جوایز دومین دوره‌ی کتاب سال منتقدان مطبوعاتی را به خود اختصاص دادند و نهایتا در سومین دوره، رمان «همنوایی شبانه‌ی ارکستر چوب‌ها» رضا قاسمی و مجموعه‌داستان «احتمال پرسه و شوخی» یعقوب یادعلی توانستند جوایز را به‌دست آورند. یکی دیگر از بخش‌های این کتاب سال، تقدیر از بزرگان و صاحبان قلم است که در سه سال گذشته از مرحوم احمد محمود ، محمود دولت‌آبادی و دکتر رضا براهنی یاد شده است. ضمن آن‌که امسال همزمان با معرفی بهترین کتاب سال ، بهترین نقد و مقاله‌ی ادبی چاپ شده در مجلات تخصصی سال ۱۳۸۱نیز معرفی می‌گردد.

 

رمـان‌هـای برگزیـده

هیات داوران پس از بررسی رمان‌های منتشر شده در سال ۱۳۸۱، کتاب‌های من ببر نیستم، پیچیده به بالای خود تاکم اثر محمدرضا صفدری، پستی نوشته‌ی محدرضا کاتب، باغ گمشده نوشته‌ی جواد مجابی، سیماب و کیمیای جان اثر رضا جولایی و شهربازی نوشته‌ی حمید یاوری را به عنوان نامزدهای جایزه‌ی بهترین رمان سال ۱۳۸۱معرفی کردند.

 

محمدرضا صفدری که پیش از این دو مجموعه‌داستان به نام‌های “سیاسنبو” و “تیله آبی” از او منتشر شده (که مجموعه‌ی اول به تازگی و پس از بیست سال از سوی نشر قصه تجدیدچاپ شده است) در  من ببر نیستم، پیچیده به بالای خود تاکم دست به خلق اثری پیچیده و در عین حال ارزشمند و ماندگار می‌زند. شعرگونه بودن روایت و رقص زبان فارسی در این اثر که شاید به نوعی ظرفیت‌های زبان فارسی را نمایان می‌سازد، شاید مهم‌ترین ویژگی آخرین اثر صفدری باشد. هرچند که انتخاب این فرم و زبان برای روایت اثر، رمان صفدری را با نوعی نخبه‌گرایی در گزینش خواننده مواجه می‌کند. نوع نگاه صفدری نیز به قصه و روایت آن با چارچوب‌های معمول و کلاسیک داستان قابل مقایسه نیست و نویسنده در این اثر از عناصر معمول برای پیشبرد داستان خود بهره نمی‌گیرد و از این منظر خود را به عنوان نویسنده‌ای ساختارشکن معرفی می‌کند. پرداخت خوب شخصیت‌های رمان و ساختار محکم و یکپارچه‌ی اثر از ویژگی‌های دیگر «من ببر نیستم » به شمار می‌آیند، ضمن آن‌که صفدری با وجود تغییر دایم راوی از اول شخص به سوم شخص هرگز اجازه نمی دهد رمان دچار گسیختگی و چندپارگی شود و به خوبی روایت‌های تو در تو را در اثرش به نمایش می‌گذارد. جهان داستانی صفدری در آخرین اثر او جهانی‌ست وهم‌آلود، بیمارگونه و آمیخته با خشونت و خرافات که با بهره‌گیری از تمام آن‌چه که یک اثر بومی بزرگ را خلق می‌کنند، قرار است به روایت داستانی عاشقانه بپردازد و این ویژگی‌ها رمان صفدری را به اثری ارزشمند و ماندگار تبدیل کرده است.

 

اما یکی از آثار بحث برانگیز سال ۸۱ رمان پستی نوشته محمدرضا کاتب است. کاتب که پیش از این با «هیس» موفق شده است جایزه‌ی کتاب سال منتقدان مطبوعاتی را در سال ۷۸ دریافت کند، در آخرین اثر خود سعی در خلق یک رمان مدرن دارد. «پستی» رمانی‌ست متشکل از چند داستان به هم پیوسته که پیوستگی‌شان نیز می‌تواند مورد تردید قرار بگیرد. در واقع اساس رمان محمدرضا کاتب بر تردید و اصل عدم قطعیت که یکی از ویژگی‌های مهم آثار مدرن به شمار می‌آید بنا نهاده شده است. کاتب علاوه بر آن‌که از زبان به عنوان ابزاری جهت ایجاد حس شک و تردید در خواننده استفاده می‌کند، روایت خود را نیز با این عدم قطعیت درمی‌آمیزد و روایت از زاویه‌دید ثابتی برخوردار نیست. اما کاتب با وجود تمام تلاشی که در این زمینه به کار می‌بندد، درست در زمانی که قرار است از زنان و ویژگی‌هایشان بگوید، با چنان قطعیتی روایت را پیش می‌برد که با اصول آثار مدرن در تضاد کامل است. با این وجود ویژگی‌های مثبت رمان و به‌ویژه فضای بومی اثر که چه در فرم و چه در محتوا حس می‌شود، از «پستی» اثری قابل توجه ساخته است که به سادگی نمی‌توان از کنارش عبور کرد.

 

باغ گمشده اثر جواد مجابی روایت مردی است که سعی دارد با جستجوی اجداد خویش به شناخت خود برسد. در واقع مجابی در اثر خود به بهانه‌ی توصیف اجداد و نیاکان شخصیت اصلی رمانش، تاریخ معاصر ایران را نیز به تصویر می‌کشد. با وجود تمام فراز و فرودهایی که اثر مجابی دارد، شخصیت‌های رمان او کاملا به خواننده معرفی می‌شوند و مجابی هرگز از پرداخت آن‌ها غافل نمی‌ماند؛ شخصیت‌هایی واقعی و باورپذیر با رفتارهایی قابل قبول. مجابی اما شاید به دلیل پیشینه‌ای که در روزنامه‌نگاری دارد، بیش از آن‌که نگاهی داستانی به اثر خویش داشته باشد با بهره‌گیری از اندیشه‌ی مخاطب خود، سعی در تحلیل وقایع و رویدادهای اثر خود دارد که غالبا در چارچوب‌های سیاسی و اجتماعی می‌گنجند. این نکته زمانی بیش‌تر خود را نمایان می‌سازد که با دقت در شخصیت‌های اصلی و فرعی «باغ گمشده» در می‌یابیم که اکثریت آنان را طبقه‌ی روشنفکر یا بعضا روشنفکرنما تشکیل می‌دهند. شاید اگر مجابی بیش از ارزشی که برای اندیشه‌‌ی پشت رمانش قایل شده، به قصه و نوع روایتش بها می‌داد یا حداقل این دو را همپای یکدیگر در رمان پیش می‌برد، بر ارزش‌های اثری همچون «باغ گمشده» می‌افزود که می‌توان آن را بهترین رمان مجابی تا به امروز دانست.

 

سیماب و کیمیای جان رضا جولایی اما روایت جستجو در روان انسان و تاریکی‌های درون شخصیت انسان است. داستان  سفری در روح آدمی و مواجهه با پلیدی‌ها به کمک ابزاری به نام عشق و هنر و غلبه بر نیمه‌ی تاریک و البته غالب شخصیت یک انسان در طی یک دگرگونی تدریجی . اثری که شاید بتواند یادآور «کمدی الهی» دانته باشد و روایتگر گذر از دوزخ و برزخ و رسیدن به بهشت. جملات کوتاه و آهنگینی که جولایی در اثرش به کار برده و انتخاب نثر و زبانی کهن، ارتباط و پیوند نزدیکی با مضمونی دارد که دستمایه‌ی آخرین اثر جولایی‌ست. این یکدستی زبان و هماهنگی فرم و محتوای اثر شاید بزرگ‌ترین حسن «سیماب و کیمیای جان» باشد؛ نکته‌ای که کم‌تر به آن بها داده می‌شود. تبحر جولایی در تصویرسازی و نمایش جزییات و به‌ویژه عشق به قدرت و پلیدی نفرت قابل توجه است، ضمن آن‌که ساختار محکم آن و داستان‌های جذاب و تکان‌دهنده‌ای که در پوشش داستان اصلی و یا به بهانه دادن اطلاعات به خواننده روایت می‌شوند، بر جذابیت‌های آخرین اثر جولایی افزوده است. اما این کتاب نیز همچون رمان محمدرضا صفدری که با زبانی غیر معمول نوشته شده است، با مشکل جذب مخاطب روبه‌روست و شاید تنها بخشی از خوانندگان جدی ادبیات از خواندن اثر جولایی لذت ببرند.

 

حمید یاوری نیز با اولین اثر خود یعنی شهربازی توانسته است در میان نامزدهای این دوره قرار گیرد. یاوری با دستمایه قراردادن سوژه‌ای بکر و روایت مسایل درگیر جامعه در سال‌های اخیر (همچون قتل‌های زنجیره‌ای، بازداشت‌های پیاپی نویسندگان و تشنج در دانشگاه‌ها) دست به خلق اثری متفاوت و خاص می‌زند که به عنوان اولین رمان یاوری، کاری قابل قبول به نظر می‌رسد. اما آن‌چه یاوری را در خلق اثری ماندگار ناکام گذاشته، پرداخت نه چندان مناسب شخصیت‌های داستان و روابط بین آنان است. ضمن آن‌که یاوری در باورپذیر کردن فضاهای توهم‌انگیز خلق شده در داستان و تلفیق واقعیت داستانی و واقعیت موجود موفق نبوده است. «شهربازی» با بهره‌گیری از زبان روان و یکدست خود خواننده را به بازجویی از متن وامی‌دارد، اما مشخص نیست اصرار یاوری برای دوری گزیدن از واقعیت برهنه‌ی جامعه و سیاست و تلاش برای غیرواقعی نشان دادن روایت و آدم‌های داستان به چه دلیل بوده است. یاوری با این وجود با اولین اثرش خود را به عنوان نویسنده‌ای قابل‌اعتنا مطرح می‌کند که قابلیت‌های خلق آثاری ماندگار را دارد.

 

با توجه به آن‌چه گفته شد و دیدگاه رایج میان منتقدان مطبوعاتی و اهمیتی که آنان برای به نمایش گذاشته شدن ظرفیت‌های زبان فارسی و همخوانی فرم و محتوای اثر قایل‌اند، به نظر می‌رسد دو اثر سیماب و کیمیای جان نوشته‌ی رضا جولایی و من ببر نیستم، پیچیده به بالای خود تاکم از بخت بیش‌تری نسبت به دیگر نامزدهای این دوره برخوردار باشند.

 

مجمـوعه‌داستـان‌های برگزیـده

اما هیات داوران از میان مجموعه‌داستان‌های منتشر شده در سال ۱۳۸۱، کتاب‌های دو دنیا نوشته‌ی گلی ترقی، برادران جمال‌زاده نوشته‌ی احمد اخوت، خنده در خانه‌ی تنهایی اثر بهرام مرادی و دریاروندگان جزیره‌ی آبی‌تر نوشته‌ی عباس معروفی را به عنوان نامزدهای بهترین مجموعه‌داستان کوتاه چهارمین دوره معرفی کرده‌اند.

 

گلی ترقی نویسنده‌ی صاحب سبک و دوست داشتنی‌ای‌ست که جهان داستانی منحصر به خود را دارد. ترقی در جدیدترین اثرش دو دنیا همان راهی را ادامه می‌دهد که در مجموعه‌ی «خاطرات پراکنده» آغاز کرده بود و ترقی با یادآوری خاطراتش شاید سعی در نمایش خاطرات مشابه تمام نسل‌های این کشور داشته باشد. دو دنیا که با استقبال خوب اهالی ادبیات روبه‌رو شده است و قرار است همین روزها به چاپ دوم برسد، با زبانی ساده و به دور از پیچیدگی‌های رایج زبان ادبیات داستانی نوگرا به روایت زندگی می‌پردازد. گلی ترقی در این مجموعه به نسبت مجموعه‌ی «خاطرات پراکنده» تا حدی به زبان پخته‌تر و کامل‌تری دست یافته است و از لحاظ زاویه دید و نگاهی که به جهان پیرامون خود دارد نیز متحول شده است. اما با تمامی این اوصاف ترقی در «دو دنیا» دست به خلق اثری بکر و تازه نمی‌زند و به نوعی همان «خاطرات پراکنده» خود را تکرار می کند که البته این موضوع شاید برای نویسنده‌ای چون او برگشت به عقب شمرده شود.

 

برادران جمال‌زاده مجموعه‌ای است از ۱۶داستان که توسط احمد اخوت از اساتید نشانه‌شناسی ادبی نگاشته شده است. اخوت در این مجموعه دست به کارهای تازه‌ای می‌زند که شاید در تاریخ داستان کوتاه ایران کم‌سابقه باشد. پیش از این تنها جمال‌زاده در «دارالمجانین» با خلق شخصیتی که در عین واقعی بودن زاییده‌ی تخیل نویسنده است ، یک نویسنده‌ی واقعی را به عنوان شخصیت یک داستان معرفی کرده بود. و اخوت در داستان «خداحافظ میرزاحبیب» دست به کار هنرمندانه ای می‌زند و این ژانر را پس از سال‌ها در میان ژانرهای داستان کوتاه مطرح می‌سازد. تبحر نویسنده در تلفیق واقعیت و تاریخ با تخیل و قصه ما را به سمت و سوی جهان داستانی خوش‌ساختی می‌برد که پیش از این شاید تنها در آثار نویسندگان آمریکای لاتین و یا برخی آثار کارور با آن برخورد کرده‌ایم. مضمون مشترک داستان‌ها و یکدستی زبان آن‌ها از مجموعه‌ی «برادران جمال‌زاده» اثری یکپارچه و تحسین‌برانگیز ساخته است. هرچند اخوت آن‌جا که سعی می‌کند در قالب داستان به معرفی عناصر داستان و پیچیدگی‌های داستان‌نویسی بپردازد، بخشی از مخاطبان خود را از دست می‌دهد و به نوعی با این کار دست به گزینش مخاطب می‌زند. شاید بتوان گفت اخوت در خلق این اثر بیش از آن‌که مخاطب عام را در نظر گرفته باشد، منتقدان و برخی خوانندگان خاص ادبیات را مهم شمرده است.

 

بهرام مرادی از نویسندگان خارج از کشور است که به دنبال ایجاد فضای مساعدی که به آنان اجازه می‌داد آثار خود را در ایران منتشر کنند و در جهت جذب مخاطبان داخلی دست به چاپ مجموعه‌داستان‌های خود در داخل کشور زده است. خنده در خانه‌ی تنهایی مجموعه‌ای‌ست متشکل از هفت داستان که مضمون اصلی و به نوعی واحد داستان‌هایش مهاجرت است. مرادی در این مجموعه دلبستگی خود را به ساختار و زبان به نمایش می گذارد و به طنازی زبان به عنوان عنصری مستقل اهمیت می‌دهد. دغدغه‌ی متفاوت‌نویسی داستان‌های مرادی را در مواردی به آثار بهرام صادقی متمایل می‌سازد و آن‌جا که مرادی سعی در روایت اثر خود با بهره‌گیری از ابزار گفتگو با خود را دارد، داستان مرادی به نوعی آثار هدایت را به یاد خواننده می‌آورد. «خنده در خانه‌ی تنهایی» را می‌توان در مقایسه با دیگر آثار ادبیات مهاجرت، کاری قابل قبول و موفق ارزیابی کرد.

 

عباس معروفی پس از سال‌ها سکوت و نایاب شدن آثارش ، این روزها با تجدید چاپ‌های متعدد کتاب‌ها و انتشار مجموعه‌داستان‌هایش جان دوباره ای گرفته است و روح تازه ای در پیکره‌ی جامعه‌ی ادبی کشور دمیده است. دریاروندگان جزیره‌ی آبی‌تر نیز از نامزدهای چهارمین دوره‌ی کتاب سال منتقدان مطبوعاتی‌ست که به نظر می‌رسد  با جو تازه‌ای که با انتشار مجدد آثار معروفی به‌وجود آمده است، بتواند از شانس‌های اول این دوره باشد.

 

باید منتظر ماند و دید داوران این دوره در انتخاب اثر برگزیده تنها به ویژگی‌های اثر توجه می‌کنند و یا مسایل جانبی و حاشیه ادبیات نیز می‌تواند در انتخاب آنان موثر باشد. «برادران جمال‌زاده» اخوت می‌تواند انتخاب اول هیات داوران باشد هرچند که از نام گلی ترقی و استقبالی که این روزها از «دو دنیا» شده است نمی‌توان چشم پوشید.

این مطالب را هم خوانده‌اید؟

بدون نظر

شما هم نظرتان را بنویسید

Back to Top