فروتنانهاش اینکه کمتر از یک ماه پیش من و حسن محمودی در منزل محمدحسن شهسواری نشسته بودیم و توی حرف و حدیثهایمان، تصمیم گرفتیم سهنفری یک مسابقهی داستاننویسی راه بیندازیم که همه چیزش در اینترنت بگذرد. همان شب آییننامه را نوشتیم و درحالی که زنهایمان نگران بودند که چه گرفتاری بیمزد و منت دیگری را داریم برای خودمان درست میکنیم، تقسیم وظیفه کردیم و کار شروع شد. دامون مقصودی هم که بدتر از من سرش درد میکند برای این جور کارها، مدیریت فنی ماجرا را به عهده گرفت و بالاخره با همدلی داوران و دیگر دوستان، فراخوان طبق زمانبندی قبلی بدینوسیله رسما اعلام میشود.
غیرفروتنانهاش هم این که ما اولین گام از یک حرکت بزرگ فرهنگی را برداشتیم و مسابقهی اینترنتی داستان کوتاه را با عنوان جایزهی ادبی بهرام صادقی شروع کردهایم. همهی جزئیات را میتوانید در صفحهی ویژهی مسابقه بخوانید.
حالا نوبت همهی شماست که اگر وبلاگنویس هستید، اهداف این مسابقه را قبول دارید و به ادبیات هم احترام میگذارید، یکی از بنرهای طراحی شده را در وبلاگ خود ثبت کنید. اگر هم که قصهنویس هستید به فکر فرستادن قصه باشید. و در هر دو صورت اگر دوست قصهنویسی هم دارید، خبر مسابقه را به او بدهید. خلاصه ما چشم به همت همهی شما داریم تا این اتفاق فرهنگی رونق بگیرد.
میماند چند نکتهی مهم کوتاه:
اول این که: نوع و میزان دقیق جوایز را به اینخاطر اعلام نکردهایم چون هنوز کسانی هستند که قصد حمایت دارند. شما هم اگر پیشنهاد مشارکت دارید، بسمالله!
دوم این که: تعهد ما به زمانبندی خودمان و دیر خبر کردن دوستانمان که پرشینبلاگ را مدیریت میکنند، باعث شد پیشنهاد حمایت همهجانبهی آنها در برگزاری این مسابقه پاسخ درخوری پیدا نکند. البته این عزیزان از روی دغدغههای فرهنگی همچنان پشتیبان ما هستند و شاید در بخش جوایز هم بتوانند کمک بزرگی به ما بکنند.
و سوم این که: به قـول حسن محمودی، هر کس در اینترنت داری فضایی به هر شکل باشد، میتواند این مسابقه را از آن خود بداند. پس ما را تنها نگذارید، همین!