خوابگرد

رنج و لذت در محضر یوسا

این بار دیگر نمی‌توانم خودداری کنم از اشاره به داغی که برخی مترجم‌ها بر دل آدم می‌گذارند. محض رضای خدا این پاراگراف را بخوانید:

“کرسی زبان و ادبیات اسپانیایی در سال ۱۳۵۵با دعوت از یک استاد فرهیخته‌ی چینی‌تبار ولی مقیم و اهل لیمای پرو و به همت زنده‌یاد دکتر عباس آریانپور در مدرسه‌ی عالی ترجمه که خود، به عنوان ریاست سابق آن، بعدها در مصاحبه‌ای مدعی شد سرزمین آکادمیک او را اشغال کرده‌اند، راه‌اندازی شد.”

 

آن چه خواندید، اولین پاراگراف مقدمه‌ی مترجم کتاب نامه‌هایی به یک نویسنده‌ى جوان است. وقتی زبان خود مترجم این گونه باشد، وای به حال وقتی که ترجمه می‌کند! این کتاب یکی از ارزشمندترین آثار ادبی‌ٍست به قلم ماریو وارگاس یوسا، اما ناچاریم آن را با ترجمه‌ی ناهموار مجید مهتدی‌حقیقی بخوانیم. و مصیب این‌جاست که این مترجم ۴۵ ساله مدعی‌ست که جایگاه او در ادبیات ترجمه رعایت نشده و مظلوم مانده و دیگران به او عرض سلام نمی‌کنند و غیره و غیره… با این حال، این اثر یوسا چنان خواندنی و گران‌سنگ است که خواندن ترجمه‌ای بد از آن بهتر از نخواندنش است. به همین خاطر با محمدحسن شهسواری به توافق رسیدیم که او چیزی درباره‌ی معرفی کتاب بنویسد تا خود من هم حتما به موضوع کیفیت ترجمه‌ی آن اشاره‌ای کنم. یادداشتی که او تهیه کرده، مروری‌ست به اساسی‌ترین نظرات یوسا در بخش اول کتاب و من هم پیشنهاد می‌کنم که دوستانی که نویسندگی را پیشه‌ کرده‌اند، از خواندن کامل این کتاب غافل نشوند.

به پنجره‌ی پشتی بروید و لحظاتی را در محضر یوسا بنشینید، بسـم‌الله!